جمعبندی
از
مسعود بهبودی
درنگی در خاطرات خداوند خروس
کاتوزیان
به دوستی گفتم:
«چرادیگرخروس تان نمیخواند؟!»
گفت:
«همسایه ها شاکی بودند که صبح ها ما را از خواب خوش بیدار میکند
ماهم سرش را بریدیم.»
آنجا بود که فهمیدم هرکس که مردم را بیدار کند سرش را خواهند برید!
۱
هی استاد ارمنی
مفاهیم را نباید تحت اللفظی معنی کرد.
۲
برای اینکه هر گردی گردو نیست.
۳
بیدار کردن
حتما نباید به معنی روشنگری علمی و انقلابی باشد.
۴
ای بسا خروس های مساجد و منابر و مناره ها
که
غرق لذت و نعمت اند و مدام عرعر می کنند و کیف خر می کنند.
۵
ضمنا
نه تنها
زبان سیاه شان
سر سبزشان
را
بر باد نمی دهد،
بلکه
خود
شخصا
هر نفسکشی را سر می برند.
۶
اگر شک داشتی به جماران بیا
و
ایمان بیاور به خر پروری خروس های کلان لباده و کلان عمامه
درنگی در تنهایی کذایی
آدمی چقدر تنها ست.
حریف
۱
کی گفته که آدمی تنها ست؟
۲
ابر و باد و خر و خورشید و بشر
در کارند
تا تو نانی به کف آری و به ذلت بخوری
۳
هر لقمه نانی که می خوریم و هر جرعه آبی که می نوشیم
نه
مائٔده ای آسمانی
بلکه نتیجه رنج عظیم ابنای بشر است.
۴
حتی میمون ایزوله و تنها
وجود ندارد
چه رسد به آدم ایزوله و تنها.
۵
افاده فروشی با تنهایی کذایی
کسب و کار لاشخورهای انگل از قبیل البر کامو و احمد اشملو و جلال ال عبا است و نه کسب و کار مولدین زحمتکش بی نام و نشان و بی اعتنا به نام و نشان
۶
انسان ها در شبکه بغرنجی از مناسبات اجتماعی
به سر می برند.
۷
تنهایی محال است.
۸
حتی در کل هستی
پیوند قانونمندی میان همه چیز
از ذره تا کاینات
برقرار است:
اگر یک ذره را برگیری از جای
خلل یابد همه هستی سراپای
شیخ شبستر
درنگی در شعری
از
روح الامين اميني
زنی که مُرد،
بهاری ترانه (ترانه بهاری) مُرد مرا
درختِ سبز غزل
جاودانه مُرد مرا
زنی که رود، نه
دریایی از تلاطم بود
که بی حضور عزیزش
کرانه مُرد مرا
مرا که خانۀ من شعر بود و شیدایی
سلام کرد و گذر کرد و خانه مُرد مرا
زنی کمالِ فضیلت، پُر از شکیبایی
به شانه بُرد غمی را
که شانه مُرد مرا
سلام بانوی آن سالهای دورِ غزل
چه زود پیر شدی آن فسانه مُرد مرا
بهانه میکنم این شعر را به خاطر او
به این بهانه که با این
بهانه مُرد مرا
دوباره دور شد از ما ستاره ای دیگر
دوباره دور شد از ما،
نشانه مُرد مرا
پایان
۱
شعر زیبایی است
۲
دریغ و درد از این که ایرانی های شاعر و شعرای ایرانی
بهترین اشعارشان
در رابطه با مرده ها ست.
۳
هنر این جماعت به لجن کشیدن زنده ها
و
به
عرش اعلی بردن مرده ها ست.
۴
باش
تا
جز این باشد
درنگی در دیالک تیک عشق و نفرت
۱
قضیه همیشه و همه جا از این قرار است:
عشق خیابان یک طرفه ای است
یکی به دیگری دل می بازد
و
دیگری از او بیزار می ماند
و
دنبال دلبر خاص خویش می گردد.
۲
فرق دوستی با عشق همین است:
دوستی خیابان دو طرفه است.
۳
پس زنده باد دوست
و
پاینده باد دوستی
درنگی در علل تجلیل و تحقیر جمادات، نباتات و جانوران
در زندگی همانند طوطی نباشیم
مثل عقاب باشیم ٬
طوطی بیش از حد حرف می زند
اما نمی تواند زیاد پرواز کند
اما
عقاب ساکت است و قدرت لمس آسمان را دارد.
حریف
۱
یکی از ترفندهای اشرافیت کثافت برده دار و فئودال و روحانی
تجلیل برخی از جمادات، نباتات و جانوران و جزو اشراف جا زدن انها
و تحقیر برخی دیگر از جمادات، نباتات و جانوران و قابل مقایسه با توده قلمداد کردن آنها ست.
۲
ما در آثار سعدی و حافظ و ناتل خانلری و شهریار شیره ای و مشیری و غیره
مثلا با تجلیل لعل و طلا و سرو، اسب و عقاب و شیر و با تحقیر خرمهره و مس و الاغ و کلاغ و غیره برخورد می کنیم.
۳
بدین طریق و با این ترفند
تفاوت ها و تضادهای طبقاتی چرکین در طویله های برده داری و فئودالی توجیه می شوند و مقبولیت همگانی کسب می کنند.
۴
ما شعر عقاب ناتل خانلری را تحلیل و منتشر کرده ایم.
تحلیل شعر عقاب
ناتل خانلری
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1918
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1919
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1920
۴
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1921
پایان
۵
هیچ جماد و نبات و جانوری
جزو اشراف انگل و هیچ کدام جزو توده مولد و زحمتکش نیست.
۶
طبیعت
طبقاتی نیست.
۷
در طبیعت
بسان جامعه
تقسیم کار حاکم است
یکی رفتگر است
مثلا
مگس است.
سگ و گرگ است.
کرکس است.
کفتار است
دیگری شکارچی است
مثلا شیر و ببر و پلنگ است
یکی علف و برگ و میوه را از ان خود می کند
مثلا آهو و گوزن و فیل است
و
دیگری موش و ماهی و خرگوش و غیره را شکار می کند
مثلا جغد است و عقاب است و لک لک و روباه است
و
کمترین امتیازی یکی به دیگری ندارد.
۸
ضمنا
کی گفته که طوطی توان پرواز ندارد؟
۹
علاوه بر این نطق نطقی
خود هنری است که عقاب تیز پرواز فاقد ان است
حتی مولانا می داند که طوطی خردمند است
۱۰
طوطی که سهل است
پروانه چه بسا صدها کیلومتر می پرد
۱۱
امروزه بیولوژی جانوران را مورد بررسی همه جانبه قرار داده است و به عظمت هر کدام از انها پی برده است
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر