۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۵, دوشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۱۳)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
معلم
می تواند جهان را تغییر دهد.
لایب نیتس
فیلسوف ایدئالیست آلمان

۱
معلم
مأمور مزدور طبقه حاکمه است و بس.
فونکسیون معلم
تزریق ایده ئولوژی طبقه حاکمه
در
رگ روح جامعه است.

۲
فونکسیون معلم
در
جوامع طبقاتی
مثلا
در
طویله جماران
خر پروری است.

۳
معلمین جوامع طبقاتی
خران خر پرورند.

۴
چون
خودشان هم به نوبه خود توسط اساتید خرفت و خر و خر پرور مدارس عالی
تربیت شده اند.

۵
معلم
هیچ غلطی نمی تواند بکند

۶
هر جامعه طبقاتی
سوبژکت خاص خود را دارد.

۷
سوبژکت طویله طبقاتی جماران
طبقه کارگر است.

۸
نامگزاری اول ماه مه
به عنوان روز معلم
ترفند اجامر عوام فریب جماران است.

۹
ترفند دیگر
عوامفریبان دیگر
کارگر جا زدن ج. جماعت نر و ماده است.
 
علی پاشایی
ویرایش:
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
نای بلبل نتوان خست که بر گل نسراید.

۱
ممنون.
آره.
ویرایش شما
رئالیستی تر و بهتر از مال ما ست.

۲
اما در این بیت غزل سعدی
اندیشه دیگری خفته است:

الف
چشم عاشق نتوان دوخت (به عوض نتوان بست) که معشوق نبیند

۱
منظور شیخ این است که
عشق
عاشق را سلب اختیار می کند

۲
از خود بی خود می کند.

۳
بی هوش می کند.

۴
آن سان که حتی اگر چشمش را بدوزند،
چاره ای جز دیدن معشوق نمی دارد.

۵
شهریار این اندیشه سعدی
را
کپیه می کند و به شرح زیر تبیین می دارد:
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد :
«دیوانه
من می بینمش»

۶
هدف سعدی
تأکید مؤکد بر این خودپویی است.
بر این دیکتات عشق قلدر و قدر قدرت است.

۷
سعدی از این بابت
شباهت غریبی به مارکس دارد.

ب
عزم بلبل نتوان کشت که بر گل نسراید

۱
ما هم به همین دلیل
مفهوم «کشتن عزم» (اراده کشی) را به کار بستیم.

۲
تا نشان داده شود که نیاز
به
اراده مهارناپذیر
ترجمه و منجر می شود

پ
نای بلبل نتوان خست که بر گل نسراید.

۱
اینجا نیز
مفهوم «خستن نای»
ایرئال (ضد واقعی) و ایراسیونال (ضد عقلی) است

۲
چون
عملی کردنی نیست.

۳
یعنی اگر نای بلبل
را
حتی
زخم کنند
باز هم برای گل خواهد خواند.

۴
البته
چهچه بلبل
برای گل نیست.

۵
ضعف فئودالی روشنفکران ما
بیگانگی با توضیح عینی و علمی چیزها و پدیده ها ست:

۶
نباتات
و
حشرات
و
پرنده ها
و
جانوران
زبان خاص خود را در روند توسعه میلیون ها ساله خود توسعه داده اند.

۷
بیولوژی از تحلیل مثلا حرکت زنبورها
مبادله «فکری» آنها را استخراج و اثبات کرده است.

۸
زنبور با حرکات باسن خود
فاصله گلستان و گلزار تا لانه را
و
سمت و سوی آن را
دقیقا گزارش می دهد

۹
بلبل هم با چهچه
با همنوعان خود مبادله فکری می کند

۱۰
اطلاعات
مبادله می کند.

۱۱
عالم نباتات و جانوران
عالم شکوهمند خاصی است.

۱۲
سایه هم البته به مدد خیال
به این جهان ماقبل بشری
واقف است:
شاخه ها را از جدایی گر عم است
ریشه ها را دست در دست هم است.

۱۳
واقعا هم ریشه ها در سازش و ستیز مدام با هم اند.
 
سعدی
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فرو بند.

۱
هی
مش سعدی
دل بستن به کسی و چیزی و دل کندن از کسی و چیزی
به
عبارت دیگر
عشق و نفرت
ارادی و اختیاری و آگاهانه و عقلی نیستند.

۲
به
قول همشهری ات
مشد حافظ
«دل می رود ز دستش»

۳
یعنی
عشق
از
عاشق کذایی
اجازه نمی گیرد.

۴
یعنی
غریزه
بر پوزه عقل عاقبت اندیش
پوزار و پوزه بند می زند
و
یکه تاز میدان می شود.

۵
نفرت هم به همین سان

۶
به همین دلیل اندرز دادن به کسی که عقل در اندام او هیچکاره است،
یعنی افسارش به دست روندهای غریزی و پسیکولوژیکی است،
عاقلانه نیست.

۷
دلارام
نمی تواند
مادام العمر
مطلوب حریفی باشد.

اگر شک دشاتی
برو از مش پوتین بپرس

۸
غریزه پس از مدتی
از
دلارام سیر می شود
و
در هوای دلارام دیگری شیهه می کشد

۹
دلارام
هم می داند
به همین دلیل
النگو پشت النگو می خرد و گردن بند پشت گردن بند

۱۰
تا
وقتی
حریف
سیر شد
زمینگیر نگردد.

۱۱
به همین دلیل
ضعیفه ای از طویله جماران شعار داده
که
اگر
دلارامان جماران
تل طلا
به زیر پای رهبر بریزند
رهبر
دیگر به حراج طلای سیاه
نیازی پیدا نمی کند.

ملت چیست؟
 
۱
ملت حاوی وجوه مشترک معینی از قبیل سرزمین و زبان و عادات و آداب و رسوم و غیره است.
 
۲
نژاد
مفهومی بیولوژیکی است.
 
۳
نژاد در روند توسعه جامعه بشری
به طبقه تبدیل شده است.
 
۴
استفاده از نژاد در جامعه شناسی
اصلا
مجاز نیست.
 
۵
ملت
پدیده مدرنی است که معماری به نام بورژوازی مترقی آغازین داشته است.
در جوامع ماقبل سرمایه داری ملت اصلا وجود نداشته است.
 
۶
بورژوازی واپسین
دیگر توان تشکیل ملت ندارد.
 
۷
این وظیفه دیری است که به عهده طبقه کارگر افتاده است.
 
۸
همه دول ناتو در افغانستان و عراق و لیبی و سومالی و سوریه و غیره
جمع شده اند
و
در
ناتوانی از تشکیل ملت
به تربیت آدمکش
مشغولند.
 
برشت
 
آهای آیندگان، 
شما که از دل طوفانی بیرون می جهید که ما را بلعیده است،
 وقتی از ضعف های ما حرف می زنید 
یادتان باشد
که
 از 
زمانه سخت ما 
هم 
چیزی بگویید.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر