شین میم شین
نه
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۶)
حکایت پنجم
ادامه
۱
بزرگان که نقد صفا داشتند
چنین خرقه زیر قبا داشتند
معنی تحت اللفظی:
بزرگان
(اعضای طبقه و هیئت حاکمه)
که
پارسای بی چون و چرا بوده اند،
زیر قبا (لباس گرانبها)
خرقه
(لباس مندرس و پاره پوره دراویش و
بینوایان)
را
داشته اند.
سعدی
در
این بیت
شعر،
دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی
را
به
شکل دیالک تیک قبا و خرقه (تجمل ظاهری و صفای
باطنی) بسط می دهد
و
نقش تعیین کننده
را
از
آن محتوای
ماهوی (خرقه) اعلام می کند.
این بدان معنی است
که
پادشاه می تواند ضمنا درویش باشد:
به
صورت
پادشاه
و
به
سیرت
درویش
باشد:
خرقه پوش و قبا پوش همزمان باشد:
وحدت اضداد باشد.
مفهوم «بزرگان»
را
سعدی
در
حق اشراف بنده دار، فئودال و دربار و ایدئولوگ
های آنها
به کار می برد.
اما خود سعدی بهتر از هرکسی می داند که خرقه زیر
قبای بزرگان بنده دار و فئودال، همانقدر
حقیقی است که نقد صفای آنها.
چگونه می توان برای حفظ منافع و امتیازات خویش
توده های دهها
هزارنفری
را
به
فقر وفاقه
محکوم کرد
و
همزمان
نقد صفا داشت و خرقه زیر قبا؟
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر