دکترمهدی حمیدی شیرازی
( ۱۲۹۳ ـ ۱۳۶۵)
نماینده شیراز در مجلس شورای ملی
ادیب
شاعر
استاد دانشگاه تهران در زمینه زبان و ابدیات فارسی
مترجم
منتقد
( ۱۲۹۳ ـ ۱۳۶۵)
نماینده شیراز در مجلس شورای ملی
ادیب
شاعر
استاد دانشگاه تهران در زمینه زبان و ابدیات فارسی
مترجم
منتقد
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
سه چیز هست در او
وحشت و عجائب و حمق
سه چیز نیست در او
وزن و لفظ و معنا نیست
وحشت و عجائب و حمق
سه چیز نیست در او
وزن و لفظ و معنا نیست
معنی تحت اللفظی:
شعر تو به گوش ایرانی جماعت ناخوشایند است
به قضاوت این و آن اعتماد روا نیست.
سخن تو
علیرغم شیرینی خود تو
شیرین و دلنشین نیست.
شعر تو حاوی سه چیز است:
وحشت
حیرت
حماقت
شعر تو فاقد سه چیز است:
وزن
روش تبیین
معنی
۱
اگر زمانی خود این سه بود و آن سه نبود
بعید نیست که شعری شود که شیوا نیست
اگر زمانی خود این سه بود و آن سه نبود
بعید نیست که شعری شود که شیوا نیست
معنی تحت اللفظی:
اگر
احیانا
در شعری وحشت و حیرت و حماقت نباشد،
ولی وزن و لفظ و معنی باشد
و
یا
برعکس باشد،
باز هم امکان آن وجود دارد که شعر شیوایی نباشد.
می توان بر وزن همین جفنگ حمیدی شیرازی گفت:
اگر کسی حرف دهان خود را نفهمد، فرقی با گاو و خر ندارد.
با پوزش از گاو و خر که گاو و خر نیستند.
ایراد بینشی و نظری حمیدی شیرازی در این بیت جفنگشعرش چیست؟
۲
اگر زمانی خود این سه بود و آن سه نبود
بعید نیست که شعری شود که شیوا نیست
بعید نیست که شعری شود که شیوا نیست
سه چیز هست در او
وحشت و عجائب و حمق
سه چیز نیست در او
وزن و لفظ و معنا نیست
شعر تو حاوی سه چیز است:
وحشت
حیرت
حماقت
شعر تو فاقد سه چیز است:
وزن
روش تبیین
معنا
حمید ی شیرازی
دوئالیسم فرم و محتوا
را
ناشیانه و ابلهانه
به شکل دوئالیسم (وزن و لفظ و معنا) و (وحشت و عجایب و حمق) بسط و تعمیم می دهد
و
بلافاصله
تخریب می کند.
آن سان که از شعر نیما
محتوای بی فرمی
مظروف بی ظرفی
باقی می ماند:
محتوایی
که
از وحشت و حماقت و حیرت تشکیل یافته است.
این طرز «تفکر» قر و قاطی حمیدی شیرازی
نشانه عجز او از تفکر بخور و نمیر است.
در قاموس او
محتوای شعر نیما
از وحشت و حیرت و حماقت تشکیل یافته است و
فرم شعر نیما
از
فقدان وزن و لفظ و معنا.
این نشانه ی بدترین نوع خریت و خردستیزی است:
این بدان معنی است که مظروف منفی مدفوع واره و تهوع آوری باشد،
بدون اینکه ظرفی برای آن باشد.
وجود چنین چیزی محال است:
چون هر چیزی قالبی برای خود دارد.
گاهی قالب زباله ای پوسته و پوست است.
در بدترین صورت
محیط زیست است
این ادعای ابلهانه حمیدی شیرازی
عملا و عینا
به معنی انکار فرم و سبک و ساختار شعر نیما ست.
کسی که ظاهرا بر سر فرم و سبک و ساختار شعر نیما
دست به لشگر کشی زده است،
منکر وجود وزن و لفظ و معنا به مثابه فرم در شعر نیما ست.
اساتید دانش کاه ها
چنین اند در عیران زمین.
۳
اگر زمانی خود این سه بود و آن سه نبود
بعید نیست که شعری شود که شیوا نیست
اگر زمانی خود این سه بود و آن سه نبود
بعید نیست که شعری شود که شیوا نیست
حماقت حمیدی شیرازی به اندازه ای است
که
خیال می کند،
ظرفی می تواند بدون مظروفی وجود داشته باشد
و
مظروفی بدون ظرفی.
به همین دلیل می گوید:
هم
شعر بی محتوا
می تواند بی مزه باشد
و
هم
شعر بی فرم.
این بدان معنی است
که
حمیدی شیرازی
حتی
عاجز از تفکر پیگیر دوئالیستی است.
دوئالیسم عجق ـ وجق حمیدی شیرازی
دوئالیسم هست و نیست
وجود و عدم
همه چیز و هیچ
است:
دوئالیسم محتوای منفی (وحشت و حماقت و حیرت) و فرم هیچ واره (وزن ولفظ و معنا) ست.
این همان «دوئالیسم» امیر پرویز پویان آخوند و مسعود احمد زاده آخوند تبار است.
تئوری بقا و فنا
تئوری هم استراتژی ـ هم تاکتیک
است.
این «دوئالیسم» عیرانی ـ فئودالی ـ روحانی
اصلا
دوئالیسم به معنی واقعی کلمه نیست.
چون
فاقد دو قطب لازمه است:
این
«دوئالیسم» تک قطبی طویله ای
«دوئالیسم» تک قطبی طویله ای
است
که
فقط به درد گاو خر می خورد و نه به درد آدم.
بازهم با پوزش از گاو و خر که نه گاو اند و نه خر.
۴
ولی تو شعر شناسی که چیست در بر من:
گلی که خسته از او دیده ی تماشا نیست
یکی پرند سپید است نرم و رویا ست
گرچه رویا نیست
(معیوب)
ولی تو شعر شناسی که چیست در بر من:
گلی که خسته از او دیده ی تماشا نیست
یکی پرند سپید است نرم و رویا ست
گرچه رویا نیست
(معیوب)
معنی تحت اللفظی:
تو ولی شعر شناس هستی و می دانی
که
شعر در قاموس من،
گلی است که آدم از تماشایش سیر نمی شود.
ابریشم سفید نرم و روینده است،
اگرچه روینده نیست.
است.
بیت دوم این «شعر» حمیدی شیرازی معیوب است.
شاید اشتباه چاپی باشد.
حمیدی شیرازی
در اینجا
برخلاف بیت قبلی
فرم شعر را مطلق می کند و محتوای آن را هیچ می شمارد.
این همان «دوئالیسم» تک قطبی طویله ای،
است که ذکرش رفت.
شاید ۹۹ در صد اشعار سنتی وطنی
فرم محض باشند.
یعنی از محتوا و اندیشه و معنا تهی باشند.
همین فرمالیسم محض است
که
در
آیینه ضمیر فلسفه فقیر پویان و احمد زاده و حمیدی شیرازی و زباله های دیگر
منعکس می شود و جامه تئوری به خود می پوشد
و
به صورت «دوئالیسم» تک قطبی طویله ای در می آید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر