۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

تأملی در مقوله عشق (۲۵)


فروغ‌ فرخزاد
  (۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
تحلیلی از
ربابه نون
 
ث
عشق
از دید 
فروغ فیلسوف
 
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
با فرو کشیده شدن روشنفکران جامعه به اعماق لجنزار الکل، کتاب ها، بی نویسنده و بی خواننده می مانند و نفله می شوند.
 
مفاهیم فروغ را هرگز نباید تحت اللفظی معنی کرد.
 
بهتر است از خود بپرسیم:
فروغ فیلسوف، چه چیزهایی را در مفهوم «کتب»، تجرید کرده است؟
  
۱
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
فروغ در این بند شعر، دیالک تیک معمار روح و مخرب  روح را، دیالک تیک متفکر فکر پرور فرهنگ پرور و موذی فکرستیز فرهنگ ستیز را به شکل دیالک تیک روشنفکر و موش بسط و تعمیم می دهد.
 
 
مفهوم «معمار روح» را مدیون برتولت برشت هستیم.
او در «رمان طایفه ی توئی»، روحانیت را، یعنی روشنفکریت مذهبی را معماران روح جامعه محسوب می دارد و ماهیت توده ستیز (دهقان ستیز) آنها را افشا می کند.
 
مراجعه کنید به «رمان طایفه ی توئی» در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
  
۲
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
در غیاب روشنفکران جامعه، موش ها، یکه تاز بلامنازع میادین فکری , فرهنگی جامعه می شوند.
فروغ موش ها را به صفت «موذی» متصف می کند.
موذی یعنی آزارنده، مضر و مفسد.
 
می توان با اندکی فانتزی گفت که منظور فروغ از موش های موذی، اجامر دستگاه امنیتی سرکوبگر رژیم کودتا ست که بعدها تحت عنوان ساواک معروف می شود.
 
سؤال این است که چرا موش های موذی، نه اوراق معمولی کتب را، بلکه فقط و فقط اوراق زرنگار کتب را می جوند؟ 
 
۳
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
همین تفاوتگذاری فروغ میان اوراق کتب، تأییدی بر حدس ما در رابطه با ماهیت موش های موذی است.
طبقه حاکمه به سرکردگی دربار و امپریالیسم فقط به انحلال حزب توده و امحای سازمان های توده ای اکتفا نمی ورزد.
بلکه ضمنا میراث فکری حزب توده را از بین می برد.
 
فروغ میراث فکری و فرهنگی حزب توده را در مفهوم «اوراق زرنگار کتب» تجرید می کند و ضمنا نشان می دهد که موش های موذی فقط کتب و نشریات روشنگری علمی و انقلابی را می جوند و نه هر کتابی را.
 
اوراق کتب از مواد قندی اند و برای حشرات و جانوران، مواد انرژی زا محسوب می شوند.
حکم قند و شکر و شکلات و آب نبات و عسل و مربا را برای بشر را دارند.
 
موش های موذی قاعدتا باید از اوراقی تغذیه کنند که زرنگار نباشند.
چون زر از عناصر شیمیایی نادری و کمیابی است که ارزش بیولوژیکی و حتی شیمیایی ندارد.
 
دستگاه امنیتی  اما فقط یکی از انواع موش های موذی است.
 
۴
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
میراث حزب توده ضمنا توسط مرتدان  سابقا توده ای و روحانیت مرتجع شیعی، تحریف و تخریب می شود.
فروغ احتمالا این زباله ها را نیز در مفهوم موش های موذی تجرید کرده است.
 
سؤال این است که چرا فروغ از مفهوم «گنجه های کهنه» بهره برگرفته است؟
 
۵
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
فروغ احتمالا با مفهوم «گنجه های (قفسه های) کهنه کتب»  میان کتب و نشریات قبل از کودتا و زباله های فکری پس از کودتا مرزبندی می کند.
موش های موذی فقط کتب دستچین شده در گنجه های کهنه را می جوند و نه کتب جدید الانتشار واقع در گنجه های تازه را.
 
 
۶
مرداب های الکل  
با آن بخارهای گس مسموم
  انبوه بی تحرک روشنفکران
  را
به ژرفای خویش کشیدند
 
و   
موش های موذی
  اوراق زرنگار کتب 
را 
در گنجه های کهنه   
جویدند
 
 
دیالک تیک مخرب و منفی مهیبی در جامعه به کار می افتد:
از سویی، روشنفکران انقلابی یا به «غارهای تنهایی» پناه می برند و یا در «مرداب های الکل» و اعتیاد از بین می روند و از سوی دیگر، موش های موذی دست به کار می شوند و میراث فکری و فرهنگی مدرن و انقلابی (اوراق زرنگار کتب) را می جوند و نابود می سازند.
 
زنده باد فروغ فیلسوف.
چون بهتر از این نمی توان از فاجعه فکری و فرهنگی پرده برداشت. 
  
 
۷
خورشید  مرده بود
خورشید  مرده بود
  و
 فردا
 
در ذهن کودکان 
  مفهوم گنگ گمشده ای داشت.
 
آنها   
غرابت این لفظ کهنه را 
در مشق های خود 
با  
لکه ی درشت سیاهی 
  تصویر می نمودند.
 
  ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر