۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

سیری در جهان بینی عمر خیام (24)

عمر خیام
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی از شین میم شین
تحلیل رباعی سی و پنجم 
در فصل بهار، اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می، دهد مرا بر لب کشت
هرچند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من، ار برم دگر نام بهشت


·        معنی تحت اللفظی:
·        در فصل بهار، اگر زیباروی حوری وشی بر لب کشتی، جامی شراب به من دهد، اگرچه این کار بنظر مردم، زشت است، من بدتر از سگ خواهم بود، اگر دیگر اسمی از بهشت ببرم.

·        از مفاهیم این رباعی، می توان به جهان بینی و معیارهای ارزشی خیام پی برد.

1
در فصل بهار، اگر بتی حور سرشت

·        مفهوم «در فصل بهار»، اشتراطی عینی وارد رباعی خیام می سازد.
·        ساغر می فقط در صورتی که در فصل بهار به دست خیام داده شود، واکنش مورد ادعای او را به دنبال خواهد داشت.
·        این بدان معنی است که اگر می مثلا در فصل زمستان و یا پاییز داده شود، خیام واکنش بکلی دیگری از خود نشان خواهد داد.

·        اما چرا و به چه دلیل؟
2

·        شاید به این دلیل که بهار فصل سرمستی و خماری است.
·        هوا در بهار سرشار از عطر مستی بخش گل ها ست.
·        این عطرهای خوشبو، حاوی قطرات الکل است که با درجات حرارت نازل تبخیر می شوند و هوا را برای جانوران و انسان ها مستی بخش می سازند.

3

·        اشکال استدلال خیام اما این است که در بهار کسی به شراب و ودکا و غیره نیاز زیادی ندارد.
·        می فروش طبیعت در میخانه عظیم خود را به روی  هر موجود زنده ای چارطاق گشوده است و می به رایگان عرضه می کند.
·        شاید خیام و امثال او دلیل دیگری دارند.

4
در فصل بهار، اگر بتی حور سرشت

·        مفهوم دوم این مصراع رباعی را «بت حورسرشت» تشکیل می دهد.
·        می فقط به شرطی که بوسیله زن و یا دختر زیبائی داده شود، واکنش مورد ادعای خیام را به دنبال می آورد و نه بوسیله نره خری.

·        این اما به چه معنی است و به چه دلیل است؟
5

·        شاید دلیلش این باشد که خیام زن جماعت را به عنوان چاشنی شراب لازم دارد.
·        در اکثر رباعیات خیام به همین شرط تعیین کننده ی او برخورد می کنیم.
·        شاید خیام با ساقی زیبا و می و بهار و کشت، آترناتیو و بدیلی برای بهشت موعود عرضه می کند.

6
در فصل بهار، اگر بتی حور سرشت

·        مفهوم دیگر در این مصراع رباعی، «حورسرشت» است.
·        این بدان معنی است که ساقی علاوه بر بت وارگی و زیبائی، باید ماهیت و سرشت حوری وار داشته باشد.
·        برای درک دست و پا شکسته منظور خیام باید از دیالک تیک نمود و بود (پدیده و ماهیت، ظاهر و باطن) خبر داشت.

7

·        خیام در این مصراع رباعی،  دیالک تیک نمود و بود را به شکل دیالک تیک زیبائی معمولی و زیبائی بهشتی بسط و تعمیم می دهد  و نقش تعیین کننده را بدرستی از آن بود (حورسرشتی)  می داند.
·        اگر ساقی با آرایش و غیره خود را زیبا کرده باشد، ول معطل است.
·        ساقی ظاهرا زیبا هرگز نمی تواند خیام را از فکر بهشت منصرف کند.

8

·        از این معیار استه تیکی خیام می توان به طرز تفکر فرمالیستی و استروکتورالیستی (ساختارگرائی) او پی برد.

·        طنز قضیه هم همین جا ست:
·        کسی که زیبائی فرمال و صوری و ظاهری را  به شرط الشروطی تعیین کننده برای تحول نظری خود قرار می دهد، یعنی در دیالک تیک فرم و محتوا نقش تعیین کننده را به غلط، از آن فرم و ظاهر می داند، درست همان کسی است که در دیالک تیک نمود و بود، نقش تعیین کننده را بدرستی از آن بود (سرشت و ماهیت) دانسته است.

·        یک بام و دو هوا شاید همین باشد:
·        ظاهر زیبا را به معیار معیارها ارتقا دادن و ضمنا در مورد سرشت بت کذائی مته به خشخاش نهادن.

·        یعنی برای زیبائی صوری (فرمال) در سنت اشراف فئودال، شجره نامه و اصل و نسب «حورسرشتی» خواستن.

9
هرچند به نزد عامه این باشد زشت

·        معلوم نیست که چرا بنظر عامه، می دادن به خیام بر لب کشت، کار زشتی است.
·        خیام احتمالا منظورش از عامه، نه توده های مولد و زحمتکش، بلکه جناح «متدین و متقی» طبقه حاکمه است.
·        چون توده های مولد و زحمتکش نه تنها بر لب کشت لقمه و چای و آب خود را می خورند، بلکه چه بسا همانجا می خوابند.

10
 سگ به ز من، ار برم دگر نام بهشت

·        در این مصراع واپسین رباعی، خیام سگ را در سنت فقها تا حد پست ترین موجودات تنزل می دهد.

·        تحقیر موجودات خادم و زحمتکش یکی از خصلت های اصلی اعضای طبقه حاکمه برده دار و فئودال بوده است.

·        اگر انسان به اهلی کردن سگ نایل نیامده بود، به احتمال قوی در مرحله گردآوری دانه و میوه درجا زده بود و همچنان و هنوز قادر به دامپروری نبود.

·        بدون دستیاری رایگان سگ، به چرا بردن گوسفندان در کوه ها و تپه ها امکان ناپذیر می گشت.
·        خدمات و لیاقت خارق العاده سگ وقتی آشکار می گردد که فونکسیون بی جانشین سگ گله و یا سگ پلیس و غیره ـ به عنوان مثال ـ مورد بررسی علمی و عینی قرار گیرد.

·  بشریت باید سپاسگزار ابدی این جانوران خادم به خویش باشد و از تحقیر و آزار ابلهانه آنها دست بردارد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر