عمر خیام
(427 ـ
510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی
از شین میم شین
تحلیل رباعی سی و چهارم
در دایره ای که آمد و رفتن ما ست
او را نه
بدایت، نه نهایت پیدا ست
کس می
نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجا ست
·
معنی تحت اللفظی:
·
آمدن و رفتن ما در دایره ای صورت می گیرد، دایره ای که بی
آغاز و بی انجام است.
·
کسی در این میان نیست که با صداقت بگوید که ما از کجا می
آییم و به کجا می رویم.
·
در این رباعی جهان بینی خیام با صراحت تمام تبیین می یابد:
1
در دایره ای که آمد و رفتن ما ست
·
بنظر خیام، تولد و مرگ ما در مسیری دایره ای شکل صورت می
گیرد.
·
این اما به چه معنی است؟
·
بی اعتنا به اینکه خیام خود به تئوری خود وقوف کامل دارد و
یا نه، این حکم او بر باور او به حرکت دایره وار دلالت دارد.
2
آرنولد توینبی (1889 ـ 1975)
مورخ فرهنگ، فیلسوف تاریخ،
سیاستمدار انگلیسی
از مبلغان تئوری حرکت دایره
وار
·
باورش دشوار است، ولی حقیقت دارد.
·
آرنولد توینبی، فیلسوف فاشیست مآب انگلیسی نیز همین تئوری خیام
را نمایندگی می کند.
·
او هم از حرکت دایره وار دم می زند.
·
حرکت دایره وار اما به چه معنی است؟
3
·
حرکت دایره وار یکی از فرم های ساده ترین نوع حرکت، یعنی
حرکت مکانیکی است.
·
مطلق کردن فرم مکانیکی حرکت در بهترین حالت به معنی باور به
تثلیث پیدایش ـ رشد ـ زوال است.
·
در صحت این تریاد (تثلیث) شکی نیست.
·
هرچیزی آغازی، روند رشدی و پایانی دارد.
·
هرچیزی از ترکیب اجزاء معینی تشکیل می یابد، پس از رشد کمی
و کیفی معین، رو به زوال می رود و بالاخره به اجزای اولیه تجزیه می شود:
·
دیالک تیک آنالیز و سنتز.
·
دیالک تیک تجزیه و ترکیب.
4
·
خیام در اکثر رباعیات خود بکرات به تبدیل نهائی و ناگزیر هر
چیز به خاک اشاره می کند.
·
ایراد این نگرش اما فراموش کردن دیالک تیک پیوست و گسست
است.
·
درست است که هر فردی زاده می شود، رشد می کند و می میرد،
ولی ضمنا هر نسلی با نسل قبلی پیوند ناگسستنی دارد.
·
میان نسل ها دیوار چین کشیده نشده است.
·
هر نسلی میراث مادی و معنوی، فکری و فرهنگی نسل قبلی را به
خدمت می گیرد و توسعه می دهد و تکامل می بخشد.
·
حرکت نه دایره وار، بلکه مارپیچی و بالنده و توسعه یابنده
است.
·
اگر کسی بخواهد فقط کافی است که وسایل تولید را و یا ساختار
خانه ها و اوتومبیل ها و غیره را مورد مقایسه دهد و به توسعه بالنده نسل ها پی
ببرد.
·
اگر حرکت دایره وار می بود، همه چیز می بایستی همیشه همان
باشد و نتیجتا انسان قرن بیستم هم بسان نیاکان خویش در غارها بسر برد و نه در
آپارتمان های زیبا و دلگشا.
5
در دایره ای که آمد و رفتن ما ست
او را نه
بدایت، نه نهایت پیدا ست
·
شاید منظور خیام از حرکت دایره وار تأکید بر ازلیت و ابدیت
ماده (واقعیت عینی) باشد.
·
ماده (واقعیت عینی) ازلی و ابدی است:
·
آغاز و انجام ندارد.
·
ماده نه آفریدنی است و نه نابود کردنی.
·
ماده فقط قابل تغییر فرم و ساختار است.
·
اتم های آهن ـ به عنوان مثال ـ از بین تمی روند، بلکه
ساختار ترکیب شان زیر ضربه پتک آهنگر تغییر می یابد و بدین طریق، فرم بیل و کلنگ و
شمشیر و گاوآهن و خرمنکوب و سطل و طشت و چرخ و در و پنجره و میز و نیمکت به خود می
گیرند.
·
اگر همه اینها را ذوب کنیم، دوباره به اتم ها و مولکول های
آهن خواهیم رسید.
·
ماده را به قول خیام «نه بدایت،
نه نهایت پیدا ست!»
6
·
شاید خیام هم برای همین بی آغازی و بی انجامی واقعیت عینی
است که دایره را به عنوان خط سیر ماده برجسته می کند.
·
چون دایره واقعا هم نقطه آغازین و انجامین ندارد.
·
نقطه آغازین و انجامین در دایره بر هم منطبق می شوند.
7
کس می
نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجا ست
·
سؤال خیام در این بیت، این است که ماده (انسان به عنوان
مثال) از کجا آمده و به کجا می رود.
·
می توان گفت که هر چیز ـ اعم از جاندار و بی جان، اعم
از جامد، مایع و گاز ـ از بهم پیوستن ذرات
مادی تشکیل یافته است، ذرات مادی ئی که ازلی و ابدی اند.
·
هر ترکیبی پس از طی راه رشد معینی، دچار تحول فرمال و
ساختاری می شود و تجزیه می گردد تا از اجزای آن مجددا چیز یا چیزهای جدیدی تشکیل
یابند.
8
·
واقعیت عینی در فرم های متنوع خود نه از جائی می آید و نه
به جائی می رود.
·
ولی بطور مداوم و بی وقفه تغییر می یابد.
·
تغییر روندی بی سمت و سو ست.
·
تغییر هم به معنی ترکیب و توسعه و تکامل است و هم به معنی
تجزیه و تلاشی است.
·
حرکت در جامعه بشری ـ در مجموع و در تحلیل نهائی ـ پیشرونده
و بالنده است.
·
تاریخ سمت و سو دارد.
·
تاریخ ـ در تحلیل نهائی ـ پیش می رود و نه پس.
·
این روند اما نه روندی خطی، بلکه روندی زیگزاگی، مارپیچی و
پر اعوجاج (احسان طبری) است.
·
روندی پر فراز و فرود است.
·
روندی پر افت و خیز است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر