احسان طبری
(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)
(۷۳ سال)
فیلسوف، نویسنده، شاعر، نظریهپرداز برجستهٔ مارکسیسم-لنینیسم، ایدئولوگ و عضو کمیتهٔ مرکزی و هیئت سیاسی حزب توده ایران
ویکی پیدیا
درنگی
از
شین میم شین
چه اشباحی است در گردش بر این کهسار آبی رنگ؟
از بهر چه میپویند این اشباح؟
گمانم سایههایی از نیاکانند در این دشت:
ازاین وادی سپاه مازیار رزمجو بگذشت
وزآن ره سندباد آمد، وز این ره رفت مردآویج
همینجا گور مزدک بود و آنجا مَکمَن بابک.
معنی تحت اللفظی:
به گمان من این اشباح، سایه هایی از نیاکان ما در این دشت (کشور) هستند.
نیاکانی از قبیل مازیار و مرداویج و مزدک و بابک.
موضوع مرکزی و اصلی این شعر احسان طبری را نخبگان جامعه تشکیل می دهند.
طبری
در یاد داشت هایی تحت عنوان «جهان بینی ها و جنبش ها...»
سخنانی و شاید هم صفات و سجایا و اعمالی از این نخبگان را جمع آوری و جمعبندی کرده است
که باید تحلیل شوند.
یکی از ایرادات اساسی حزب توده
که طبری بی نردید یکی از سران و رهبران آن بوده است،
بی اعتنایی به توده و دل بستن به نخبه (خواه نخبه های ارتجاعی و خواه نخبه های مترقی) بوده است.
ارتجاع فئودالی و فوندامنتالیستی
در این زمینه، هشیارتر از حزب توده بوده است.
همین شعار معروف مرگ بر شاه،
دال بر این گرایش غالب در حزب توده و دیگر جریانات سیاسی و مذهبی بوده است.
در این جور شعرها و شعارها،
دیالک تیک طبقه و نخبه
(به قول پله خانف، شخصیت و تاریخ)
وارونه می شود.
یعنی نقش تعیین کننده از آن مهره و نخبه و شخصیت و شاه جا زده می شود و طبقه حاکمه ماستمالی می شود.
هم در آثار طبری و هم در همین شعر او،
این عیب و ایراد حزب توده آشکار می گردد.
دیالک تیک توده و نخبه (ماتریالیسم تاریخی)
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک جزء و کل (ماتریالیسم دیالک تیکی) است
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن کل (توده) است.
اگرچه جزء (نخبه) هیچ واره نیست.
در شاهکار سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر» نیز
همین دیالک تیک نخبه و توده به صورت دیالک تیک آرش و ایرانیان بسط و تعمیم می یابد.
ما این اثر سیاوش را تحلیل و منتشر کرده ایم.
سیاوش
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک را از آن توده می داند:
آرش در جامعه ـ تئوری سیاوش
گوهری است
که در طول سالیان در صدف سینه توده پرورش می یابد
و
در لحظه معین لازم، بیرون آورده می شود تا توده را رهبری کند.
سیاوش دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک صدف و مروارید بسط و تعمیم می دهد.
مراجعه کنید
به
سیری در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر»
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10180
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر