۱۴۰۰ فروردین ۱۳, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) استقراء

Georg Klaus   

 پروفسور دکتر گئورک کلاوس

برگردان

شین میم شین

 

۱

·      استقراء به استخراج احکام به کمک احکام اثبات شده و یا استخراج شده از احکام دیگر که حقیقی اند و یا حقیقی تلقی می شوند، اطلاق می شود که بر طبق قواعد استنتاج منطقی صورت می گیرد.

 

۲

·      تعریف رایج از استقراء مبنی بر شیوه نتیجه گیری ئی که از عام به خاص (و یا منفرد) می گذرد، تعریفی محدود است.

 

۳

·      زیرا آن شامل حال استنتاج استقرائی در منطق حکمی نمی شود.

 

۴

·      مفهوم استقراء با مفهوم استخراج انطباق می یابد.

 

۵

·      استدلال منطقی، فرم خاصی از استقراء محسوب می شود.

 

۶

·      بخش دیالک تیکی استقراء را تقلیل (ردوکسیون) تشکیل می دهد و نه استنتاج (ایندوکسیون).  

 

·      (یعنی ما با دیالک تیک ددوگسیون ـ ردوکسیون (استقراء ـ تقلیل) سر و کار داریم. مترجم)

 

 

۷

·      استنتاج مورد خاصی از تقلیل است.

 

۸

·      استقراء و تقلیل وحدت دیالک تیکی با هم دارند.

 

۹

·      استقراء و تقلیل ضمن اینکه ضد یکدیگرند، با این حال، همدیگر را پیش شرط قرار می دهند.

 

۱۰

·      هر استقرائی باید با حکم اولیه ای شروع شود، ولی مجاز نیست که این حکم را به طور استقرائی دوباره از احکام دیگر  استخراج کند.

 

۱۱

·      احکام دیگر را هم به همین سان، اجازه ندارد که دوباره از احکام دیگر استخراج کند.

 

۱۲

·      در غیر این صورت، با زنجیری بی پایان سر و کار خواهد داشت.

 

۱۳

·      هر استقراء باید جائی نقطه آغاز خود را داشته باشد و با احکامی شروع شود، که به طور استقرائی نمی توانند تشکیل یابند.

 

۱۴

·      این جور احکام اما ـ برخلاف ادعای بی وقفه فلسفه ایدئالیستی ـ بر وضوح و یا مشاهده بیواسطه مبتنی نیستند، بلکه از طریق تقلیل به دست می آیند، یعنی از طریق متد فکری ئی به دست می آیند که وظیفه اصلی اش تعمیم نتایج پراتیک ـ به معنی وسیع کلمه ـ است.

 

۱۵

·      متد تقلیلی ضمنا به قوانین منطق صوری احتیاج دارد.

 

۱۶

·      متد منطبق با منطق صوری را اغلب متد استقرائی می نامند.

·      مراجعه کنید به استخراج، دلیل، استنتاج، تقلیل.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر