خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی
(۷۲۴ ـ ۷۹۲)
درنگی
از
شین میم شین
۱
شیر در بادیه عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
معنی تحت اللفظی:
در بیابان عشق تو
شیر به روباه مبدل می شود.
راه عشق
راهی
است
که
حاوی همه خطرات محتمله و ممکنه است.
مصراع دوم این بیت غزل خواجه
را
باید
با اندکی دقت خواند.
فرمولبندی این مصراع پیچیده و بغرنج است:
حکم «نیست که نیست»
در این مصراع معنی دیگری دارد.
این بدان معنی است
که
هر خطری که در دنیا وجود دارد، در راه عشق، هم وجود دارد.
۲
شیر در بادیه عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
خواجه
در
سنت فاشیسم و راسیسم
موجودات طبیعی
را
به
عالی و پست
طبقه بندی می کند
و
به
عرصه جامعه
منتقل می کند:
خواجه دوئالیسم فاشیستی نژاد سرور و پست را به شکل دوئالیسم شیر و روباه بسط و تعمیم می دهد.
عشق کذایی
نژاد سرور را به نژاد عنتر تنزل می دهد.
سؤال این است که این چه عشقی است
که
هم
خطر دارد و هم ضرر دارد؟
ارجحیت این عشق مضر و مخرب بر نفرت چیست؟
چرا باید چیزی که مضر و مخرب است
مورد تجلیل بی وقفه قرار گیرد؟
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر رجیده عالم دوام ما
فلسفه این عشق ستایی افراطی و اغراق آمیز در ایده ئولوژی برده داری و فئودالی چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر