۱۳۹۹ مرداد ۱۱, شنبه

درنگی در مدل حاکمیت مد روز بورژوازی انحصاری (۲۲)


تئوری و تاریخ

شعور و وجود مبتنی بر آگاهی

 

در

سرمایه داری انحصاری

اندره ئا هورنونگ

یورگن لوید

جان مایر

 

عصر ما

هفته نامه سوسیالیستی

(ارگان ح. ک. آلمان) 

(۱۰ ژوئیه ۲۰۲۰)

 

درنگی 

از 

شین میم شین


حریف


چون واقعیت عینی تضادمند است،

از ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

نمی توان تصویر برداری  کرد.

 

ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

را

باید درک کرد.

 

اوپیتس

این انعکاس جهان

را

به

مثابه گمراه سازی مقدم شعور

(تحریف شعور)

می نامد.

 

۱

حریف

خیال می کند

که

با

مفهوم

انعکاس

آنهم

انعکاس آیینه وار

می توان همه گره های معرفتی را گشود.

 

۲

حریف

حتی

در

عرصه شناخت

اعضای جامعه

را

خلع سوبژکتیویته

می کند.

 

مغز آدمی

بدین طریق

سلب فونکسیونالتیه

می شود.

 

استدلال حریف

تماشایی تر است:

چون ماهیت چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های هستی

منعکس نمی شود و باید درک شود،

پس انعکاس پدیده های جهان

گمراه ساز

است.

 

بدین طریق

تئوری مهم انعکاس

عملا

سلب علمیت و اعتبار می شود.

 

حریف


متدهای تبلیغاتی

یعنی

مانی پولاسیون توده

می تواند قانع کننده باشد  و مؤثر افتد،

به

ویژه

اگر

مبتنی بر این انعکاس واقعیت عینی باشد

و

 واقعیت عینی

را

چنان توضیح دهد که به طور سوبژکتیو قابل قبول باشد.

 

۱

حریف

جامعه

را

به

طرز پوزیتیویستی

(اوبژکتیویستی ـ بورژوایی)

درک می کند و توضیح می دهد.

 

چون

انعکاس آیینه وار

مقبول می افتد

و

اجامر طبقه حاکمه

از

این انعکاس

بهره برمی گیرند

و

موفق به خر پروری می شوند،

پس

باید نشست و فاجعه را تماشا کرد

و

یا

در

بهترین حالت

بسان اجامر طبقه حاکمه

دست به عوامفریبی زد.

 

ایراد مهم احزاب به اصطلاح کمونیستی

همین اوبژکتیویسم و همین پاسیویته ایده ئولوژیکی

است.

 

وقتی

هم

حریف روشن اندیش روشنگری

در

حزب

پیدا می شود

و

روشنگری

را

بی بدیل می نامد

و

دست به کار می شود،

فوری

از

حزب

طردش می کنند

تا

مشتی گاو و خر

به

نوبه خود

خرپروری

پیشه کنند.

 

حریف

اوپیتس

این فرم گمراه سازی

(حقیقی نمایاندن باطل)

را

ثانوی می داند.

 

۱

عجب بدبختی ئی

است.

 

۲

حریف

چنان وانمود می کند که انگار جامعه جاده یکطرفه است

و

باید گذاشت

که

طبقه حاکمه

هرچه دلش خواست

با

جامعه

بکند

و

جامعه

را

به

جنگل و طویله

مبدل سازد.

 

۳

مانی پولاسیون توده

از

دید حریف و مراد حریف

ثانوی

است.

 

آنهم

نه

به

این دلیل که طبقه حاکمه همه اهرم های نظرسازی را در اختیار دارد

و

حزب توده

طویله ای بیش نیست،

بلکه

به

 این دلیل

که

انعکاس آیینه وار جهان

صورت می گیرد

و

مقصر مقدم

چیزی اوبژکتیو به نام انعکاس

است.

 

۴

این

نه

تنها

تبرئه خرکی استراتژی و تاکتیک استحماری (مبتنی بر خرپروری) طبقه حاکمه

است،

بلکه

ضمنا

توجیهی بر خریت ح. طبقه کارگر و علافی و عوام فریبی اعضای آن است.

 

۵

احزاب کمونیست کذایی

دیالک تیکی از خر و خرپرور شده اند.

 

یعنی

نه

توان روشنگری

دارند

و

نه

تمایل به روشنگری.

 

در نتیجه

کسب و کارشان

روشنگری ستیزی

است.

 

حریف


خلاصه کلام:

با مانی پولاسیون،

آیینه

که

جهان را بخشا درست (حقیقی) نمودار می سازد،

کج و کوله می شود

و

در

جاهایی

کور می شود

که

به

 مخدوش گشتن انعکاس

و

پرده پوشی (ماست مالی) مناسبات واقعی

می انجامد.

 

۱

حریف حواس پرت

علاوه بر اینکه معنی حقیقت و حقیقی را نمی داند

ضمنا

فراموش کرده است

که

قبلا

از

تصویربرداری پدیده

و

درک ماهیت

دم زده بوده است.

 

یعنی

انعکاس ماهیت را محال اعلام کرده است،

اکنون

ضمن به ابتذال کشیدن انعکاس

پرده پوشی مناسبات واقعی

را

یعنی

ماهیت مناسبات

را

به

گردن انعکاس بخشا حقیقی و بخشا مخدوش می اندازد

تا

بی عملی و بی سوادی اعضای ح. ک. را ماستمالی کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر