۱۳۹۹ تیر ۲۲, یکشنبه

هومانیسم و جنبش هومانیستی (۱۷) (بخش آخر)


 
پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
پروفسور دکتر مانفرد بور
 
برگردان
 شین میم شین
 
هومانیسم سوسیالیستی
ادامه

۵۶
·      اگر ایده ئولوگ های بورژوازی آغازین با به خدمت گرفتن میراث هومانیستی، قصد شکستن سنت ها و کسب قانونیت برای خود داشتند، اخلاف امپریالیستی آنان، سودای برگشت به سنت ها و قطع رابطه با هومانیسم را برسر دارند و در پی اثبات «آدمیت»  ضدانقلابی اند.

۵۷
·      بورژوازی میراث هومانیستی را برای ورود خویش به تاریخ لازم داشت.

۵۸
·      به قول کلاسیک های مارکسیسم، «سنت همه نسل های مرده مانند کابوسی بر مغز زنده ها سنگینی می کنند.
·      محافل انقلابی زمانی که به ظاهر مشغول تحول خود و چیزهای دیگرند، زمانی که سودای تشکیل آن را که هرگز نبوده است، بر سردارند، درست در همین دوران ها، به احضار ارواح ماضی می پردازند و آنها را به خدمت می گیرند، نام های شان را، شعارهای رزم شان را و البسه شان را به عاریه می گیرند، تا ملبس به البسه احترام انگیز و مجهز به زبان عاریتی، برای اجرای نقش تاریخی نوین وارد عرصه جهان شوند.»
·      بورژوازی سنت هومانیستی تاریخ بشری را، قبل از همه، «برای آن لازم داشت تا در پشت آنها محتوای بورژوائی محدود مبارزات خود را از دیده ها پنهان کند و شور و خروش خود را تا قله تراژدی بزرگ اعتلا بخشد.»
·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۸، ص ۱۱۵)

۵۹
·      انقلاب سوسیالیستی، برخلاف انقلاب بورژوائی که «برای نسیان محتوای خویش به یادآوری های تاریخی ـ جهانی نیاز دارد»، بی نیاز از «توهمات قهرمانانه» است.   

۶۰
·      انقلاب سوسیالیستی، نه فقط می تواند، بلکه «باید برای وقوف به محتوای خویش، مرده ها را به تدفین مرده های شان وادارد.

۶۱
·      در انقلابات بورژوائی شعارها از حد محتوا فراتر می روند و در انقلاب سوسیالیستی، برعکس، محتوا از حد شعارها فراتر می رود.»

۶۲
·      طبقه کارگر بر عصر انسانی ـ سوسیالیستی ـ کمونیستی که با انقلاب اکتبر آغاز شده، تسلط دارد و قوامش می بخشد، اما نه در پندار و نه با پندار.

۶۳
·      طبقه کارگر این وظیفه را، به مثابه آفریننده ای آگاه تحقق می بخشد و لذا به قانونیت سنتی نیاز ندارد و قانونیت خود را از خود روند تاریخ کسب می کند، از تسلط بر روند تاریخ.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر