۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۵, دوشنبه

تفاوت و تضاد طرز تفکر پرولتری با طرز «تفکر» بورژوایی (۱)

ویگوتسکی - روانشناسی پيمان
 
لئو سیمونویچ ویگوتسکی
لو سمینویچ ویگوتسکی 
(۱۸۹۶– ۱۹۳۴ )
تفکر و زبان
 
تأملی
از
یدالله سلطانپور

چنانکه از بررسی فرایند " مفهوم " پیداست ، مفهوم ، چیزی است بیشتر ازمجموع پیوند های تداعی معینی که بوسیله ی " حافظه " ایجاد شده و چیزیست بیشتر از عادت ذهنی صرف .
مفهوم عبارت است از عمل پیچیده و راستین تفکر که نمی توان آن را از راه ممارست آموخت .
در هر سنی ، مفهومی که در قالب واژه ها تجسم پیدا می کند
نشانگر عمل تعمیم می باشد ،
اما معانی واژه ها راه تکامل می پیمایند .
زمانی که کودک واژه یی را فرا می گیرد ، رشد و توسعه ی آن تازه آغاز می گردد .
در آغاز ، این واژه ی تعمیمی ، از نوع بسیار ابتدایی بوده و همچنانکه عقل کودک رشد می کند ، تعمیم های برتری جایگزین آن تعمیم ابتدایی می شود و این فرایند بالمآل به تشکیل مفاهیم واقعی می انجامد .
لازمه ی رشد مفاهیم یا معانی واژه ها ،
رشد کارکرد های عقلانی بسیاری چون دقت سنجیده ، حافظه ی منطقی ، انتزاع و توانایی مقایسه و تفکیک می باشد .
براین فرایندهای پیچیده ی روانشناسی نمی توان به صرف یاد گیری اولیه تسلط یافت "

پایان
 
ما این دعاوی حریف 
را
نخست تجزیه و سپس تحلیل می کنیم
تا
تفاوت و تضاد طرز تفکر پرولتری با طرز «تفکر» بورژوایی
از
سویی
و
تفاوت فلسفه علمی (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) با علوم منفرد مثلا روانشناسی
از
سوی دیگر 
آشکار شود:
 
۱
چنانکه از بررسی فرایند " مفهوم " پید است ، 
مفهوم ،
 چیزی است بیشتر ازمجموع پیوند های تداعی معینی که بوسیله ی " حافظه " ایجاد شده
 و 
چیزی است بیشتر از عادت ذهنی صرف .
 
حریف روانشناس
معنی مفهوم
را
ظاهرا 
نمی داند.
 
حریف خیال می کند
که
مفهوم
مجموعه پیوندهای تداعی (یادآوری) است
که
توسط حافظه
تشکیل می یابند.
 
حریف حواس پرت
ضمنا
بسان علمای امپریالیستی
خیال می کند
که
مفهوم
عادت ذهنی صرف
است.
 
۲
مفهوم 
عبارت است
 از 
عمل پیچیده و راستین تفکر 
که
 نمی توان آن را از راه ممارست آموخت . 
 
اکنون خریت حریف
بیشتر 
آشکار می گردد:
حریف
میان مفهوم و تفکر
علامت تساوی می گذارد.
 
حرف زدن هم که بلد نیست.
 
به
همین دلیل
از
مفهوم تق و لق «عمل پیچیده و راستین تفکر» دم می زند.

جماران کجا ست؟

من ـ زور حریف
کردوکار فکری مغز
است
که
به
معنی
تفکر و یا اندیشیدن
است.

مفهوم
از
سویی
نتیجه کار فکری است،
یعنی
نتیجه تفکر 
است
و
نه
خود تفکر.

از 
حریف حواس پرت 
چه پنهان
که
مفاهیم
از
سوی دیگر
خشت های اولیه اساسی عمارت اندیشه اند.
یعنی
بدون مفاهیم
اصلا
نمی توان اندیشید.

افکار و یا احکام
از
ترکیب منطقی و تجربی مفاهیم
تشکیل می یابند.
 
ما
در این زمینه 
صدها تحلیل منتشر کرده ایم.
 
مراجعه کنید
به
مفهوم
مقوله
تفکر
شناخت
شعور
تفکر مفهومی
....

۳
در هر سنی ، 
مفهومی که در قالب واژه ها تجسم پیدا می کند
نشانگر عمل تعمیم می باشد ،
اما معانی واژه ها راه تکامل می پیمایند .
 
عجب لاطائلاتی!
حریف
از
تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی 
کمترین خبری 
حتی
ندارد.

بگذارید
مثالی
بزنیم
تا
نحوه تشکیل مفاهیم و کلمات و عبارات و غیره روشن شود:
 
دهقان
تبری بر تنه درخت می زند
تا
مثلا
هیزم 
تهیه کند.
 
در نتیجه همین کار
سیلی از سیگنال های حسی 
به
کارگاه مغزش ارسال می شود.
 
مغز
در
نتیجه حلاجی این سیگنال های حسی
درمی یابد
که
تنه درخت
پوک
است.
زنده و شاداب 
است.
نرم
است.
سفت و سخت است.

بدین طریق
مفاهیم زیر در مغز اندیشنده آدمی
تولد می یابند:
پوکی
زندگی
شادابی
نرمی
سفتی
سختی

مفاهیم فوق الذکر
بلافاصله
زره مادی واژه در برمی کنند:
یعنی
فرم واژه
به
خود می گیرند.
بر زبان جاری می شوند.
روی کاغذ می نشینند.
گفته می شوند.
شنیده می شوند.

تکلم
شروع می شود.

مفهوم
یکی از فرم های مقوله فلسفی روح (شعور) است.
 
مفهوم
چیزی روحی 
است.
 
چیزی سوبژکتیو
است.
 
فقط در ذهن ما وجود دارد.

کلمه و یا واژه وعبارت
فرمی مادی ئی اند
که
مفهوم به مثابه روح
به
خود می گیرد.

کلمه و یا واژه و عبارت
غلافی
اند
که
خنجر فکری مفهوم
وارد آن می شود.
(مش مارکس)
 
این بدان معنی است
که
میان واژه و مفهوم
رابطه فرم و محتوا
رابطه غلاف و خنجر
برقرار است.
 
مفهوم
به
محض تشکیل
زره کلام
در برمی کند.
 
مارکس
به
همین دلیل می گوید:
روح
همیشه
سایه ماده
را
بالای سر خود دارد.
 
مفهومی که کلمه نگردد،
اصلا
هویت زبانی کسب نمی کند.
 
مثال:
مفهوم «درخت» 
در
فرم های مختلف متعددی مادیت و تبیین می یابد
در
واژه های زیر:
درخت
شجر
آغاج
تری
باوم
و
غیره
 
عروس روح واحدی
در
البسه متنوع
عرض اندام 
می کند.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر