محمود سریعالقلم
(متولد ۱۳۳۸ در تهران)
تحلیلی
از
ربابه نون
سی ویژگی که باعث می شوند به هم اعتماد نکنیم
۱
به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، لطمه می زنیم
۲
اینکه در چه جغرافیایی، چه سخنی را باید بگوییم یا نگوییم، آموزش ندیده ایم
۳
با یک ویژگی منفی، کلیتِ یک فرد را تخطئه می کنیم
۴
ظاهر و باطنِ ما در دوستی، بسیار فاصله دارد
چهارمین دلیل سریع القلم
برای بی اعتمادی متقابل اعضای جامعه،
تفاوت ظاهر و باطن اعضای جامعه
در
دوستی
است.
هویت (یکسانی) و تفاوت ظاهر و باطن
میراث قرون وسطای فئودالی
است.
اما
منظور قدما
از
این هویت و تفاوت ظاهر و باطن
چیست؟
۲
ظاهر و باطنِ ما در دوستی، بسیار فاصله دارد
به
نظر قدما
اعضای جامعه
به
دو دسته طبقه بندی می شوند:
الف
کسانی که ظاهر و باطن شان بر هم منطبق
است.
این
یعنی
هویت ظاهر و باطن
ب
کسانی که ظاهر و باطن شان بر هم منطبق
نیست.
این
یعنی
تفاوت ظاهر و باطن
۲
هویت ظاهر و باطن
این
یعنی
اعضای جامعه
آنچه
در
دل
دارند،
بر
زبان
دارند.
منظور از «محتوای دل» (باطن) چیست؟
۳
ظاهر و باطنِ ما در دوستی، بسیار فاصله دارد
منظور از محتوای دل (باطن)
در
تحلیل نهایی
اندیشه
است.
اندیشه
چیزی
انتزاعی
(مجرد)
است.
یعنی
فقط در ذهن آدمیان وجود دارد.
یعنی
نامرئی، نامحسوس و سوبژکتیو (ذهنی)
است.
اندیشه
وقتی
مشخص شود،
جمله
(حرف، سخن)
می شود.
بر
زبان
می آید.
تحریر می یابد.
گفته و شنیده و دیده و خوانده می شود.
این
به
لحاظ فلسفی
به
چه
معنی
است؟
۴
کسانی که ظاهر و باطن شان بر هم منطبق
است.
این بدان معنی است
که
ما
با
هویت (یکسانی) فکر و حرف
(هویت حکم و جمله، اندیشه و سخن، محتوا و فرم، مظروف و ظرف)
سر و کار داریم.
کسانی
که
فکر و حرف شان
یکی
است،
صادق
قلمداد می شوند
و
ستوده می شوند.
گفته می شود
که
ظاهر و باطن شان
یکی
است.
۵
تفاوت ظاهر و باطن
زمانی
که
فکر و حرف
یکی
نباشد،
از
تفاوت ظاهر و باطن
سخن می گویند.
من ـ زور سریع القلم
هم
همین
است:
در
حرف
قربان ـ صدقه همدیگر می روند،
ولی
در
دل
ذلت همدیگر
را
آرزو می کنند.
در
قاموس سریع القلم
تفاوت فکر و حرف
یکی دیگر از دلایل بی اعتمادی متقابل در جامعه
است.
سریع القلم
تحصیلکرده ای سطحی اندیش، ساده لوح و ناپیگیر
است.
او
از
خود
نمی پرسد و نمی تواند بپرسد
که
چرا
فکر اعضای جامعه با حرف شان
تفاوت دارد؟
او
خیال
می کند
که
تفاوت ظاهر و باطن
نتیجه تربیت غلط
است
و
نه
انعکاس شرایط مادی زیست.
راه حلی
هم
که
سریع القلم
برای از بین بردن بی اعتمادی دارد،
راه حلی بندتنبانی
است:
ارشاد اعضای جامعه
است.
اکنون
می توان
به
هویت تفکر روحانیت با سریع القلم های تحصیلکرده
پی برد.
سریع القلم
آخوندی بی عبا و بی عمامه
است.
۶
ظاهر و باطنِ ما در دوستی، بسیار فاصله دارد
جالبتر از همه
این
است
که
سریع القلم
نه
تفاوت ظاهر و باطن
به
طور کلی
را
بلکه
تفاوت ظاهر و باطن
فقط و فقط
در
دوستی
را
علت و دلیل بی اعتمادی اعضای جامعه قلمداد می کند.
این بدان معنی است
که
سریع القلم
مدافع هویت ظاهر و باطن
به
طور کلی
نیست.
مثلا
تاجر
اگر
فکر خود
را
بر زبان راند،
مشتری
تن به قیمت مورد نظر او درنمی دهد.
اگر
طبقه حاکمه
و
هیئت حاکمه
و
آیات عظام
افکار خود
را
بر
زبان رانند،
سنگ روی سنگ
بند نمی شود.
به
همین دلیل
سریع القلم
خواهان هویت ظاهر وباطن
فقط
در
دوستی
است.
مثلا
فقط
میان آیات عظام
است
و
نه
میان طبقه حاکمه و توده.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر