۱۳۹۷ دی ۱۱, سه‌شنبه

مرکانتیلیسم (۳)



کولبرتیسم، کامرالیسم
بریگیته بورمایستر
برگردان
شین میم شین 
 
 
 بریگیته بورمایستر
(متولد ۱۹۴۰)
دانشمند ادبیات، دکتر فلسفه، نویسنده، مترجم، محقق و مؤلف آثار بیشمار
عضو هیئت رئیسه کانون نویسندگان آلمان
عضور کمیته دفاع از نویسندگان زندانی
از آثار او:
آزادی، برابری، مالکیت
(مسائل تئوری دولت و تئوری جامعه در روشنگری فرانسه)
(۱۹۷۳)

۳۶
·    افزایش ارزش صادرات از طریق تنظیم تجارت خارجی (مزایای صادراتی، ممنوعیت وارداتی، حفاظت گمرکی) می بایستی پول زیادی را وارد کشور کند، تا پول بمثابه سرمایه در صنعت و بعد در تجارت به کار افتد و ثروت ملی تکثیر شود.

۳۷
·    دینامیسم اقتصاد ملی ـ بالاعم ـ با درک ایستائی از کلیت منابع اقتصادی جهانی در رابطه بود.

۳۸
·    آن سان که در مرکانتیلیسم این تصور غالب بود که تقویت کشور تنها در مبارزه رقابت آمیز با ملل دیگر از طریق تضعیف کشور آنان میسر خواهد بود.

۳۹
·    خصلت ملی مؤکد مرکانتیلیسم مشروط بود بدان، که بورژوازی جوان انگلیس خواهان حمایت دولت از اقتصاد ملی بود.

۴۰
·    زیرا لیبرالیسم اقتصادی ـ سیاسی به دلیل عدم بلوغ نسبی مناسبات اقتصادی هنوز امکان پذیر نبود و می بایستی از قدرت دولتی استفاده شود، تا ـ به قول مارکس ـ بتواند «روند تبدیل شیوه تولید فئودالی به شیوه تولید کاپیتالیستی را گلخانه وار تحقق بخشد و مراحل گذار را کوتاه سازد.»

۴۱
·    دولت به نوبه خود در توسعه منابع کمکی ملت بطور بنیادی ذینفع بود تا بتواند خود را تقویت کند و نیرومند گردد.

۴۲
·    بدین طریق بود که هم در  انگلستان کاپیتالیستی و هم در کشورهای فئودالی ـ استبدادی، اقتصاد در خدمت دولت قرار گرفت.

۴۳
·    دولت هم به نوبه خود در خدمت توسعه اقتصادی قرار گرفت.

۴۴
·    اقدامات اقتصادی ـ سیاسی عملی دولت های مرکانتیلیستی، اندیشه مرکزی مرکانتیلیسم را، یعنی تز بیلان تجاری اکتیو را منعکس می کنند.

۴۵
·    در حالیکه مرکانتیلیسم در مبارزه بر ضد گمرکات، امتیازات محلی، عدم وجود یکپارچگی در سیستم سکه و اندازه و وزن، اداره امور و سیاست مالیاتی، یعنی در تلاش برای تنظیم صنعت در مقیاس ملی و در مبارزه برای یکپارچه ساختن بازار داخلی پیشرفت نداشت، کارآئی واقعی اش در عرصه تجارت خارجی ـ به مثابه تنها منبع سود ـ بود.

۴۶
·    اقدامات به عمل آمده در زمینه سیاست تولیدی، ملی و جمعیتی نیز تابع آماج مبتنی بر افزایش صادرات بود.

۴۷
·    افزون بر جمعیت کشور از طریق وضع قانون ازدواج، جلوگیری از مهاجرت به خارج، تکثیر امکانات اشتغال ـ قبل از همه ـ در مانوفاکتورهائی که به تولید کالاهای صادراتی مشغول بودند، ضمن جلب صنعتگران متخصص خارجی می بایستی نیروی کار لازم را برای تولید تضمین کنند.

۴۸
·    مرکانتیلیسم کار زنان و کودکان را بشدت توصیه می کرد.

۴۹
·    زنان و کودکان می بایستی با تشدید فقر و فاقه مجبور به کار شوند.

۵۰
·    سیاست مرکانتیلیستی دستمزد با قانون «اقتصاد دستمزدهای بخور و نمیر» که با شعار مخالفت با افراط، علافی و تن پروری همراه بود، از نیت روشن آنها پرده برمی داشت که می خواستند با تحمیل فقر و فاقه بر اکثریت مردم، آمادگی آنها را به کار حفظ کنند.

۵۱
·    این حقیقت امر که مرکانتیلیسم بطرز بی رحمانه ای بیشرمانه منافع سرمایه را نمایندگی می کرد، در موضعگیری آن در عرصه های مختلف دیگر حیات اجتماعی نیز آشکار می گردد.

۵۲
·    مراجع قضائی می بایستی گداها، ولگردها و تبهکاران را در اردوگاه های کار اجباری جا دهند.

۵۳
·    به عنوان مثال در فرانسه، پارو زنی در کشتی ها به عنوان جزای قضاوت سلطنتی تلقی می شد و بسیاری از زندانیان دهها سال از محکومیت خود را می بایستی در کشتی ها سپری کنند.

۵۴
·    مرکانتیلیسم ـ بطور کلی ـ با کلیسا و روحانیت در تضاد شدید قرار داشت.

۵۵
·    زن نگرفتن روحانیان مسیحی با سیاست جمعیت مرکانتیلیسم جور در نمی آمد.

۵۶
·    احسان و انفاق به گدایان و دریوزگان به معنی حمایت از انگلی، تنبلی و تن پروری تلقی می شد و روزهای تعطیل مذهبی خاری در چشم مرکانتیلیسم  بودند.

۵۷
·    در خواست مرکانتیلیستی ، مبنی بر مدارا با دگرمذهبان شامل حال کسانی می شد که بلحاظ اقتصادی مفید بودند:
·    یهودی ها، به عنوان مثال، از نقطه نظر مرکانتیلیسم شهروندان ایدئال محسوب می شدند.

۵۸
·    برای اینکه آنها پول خود را نه در زمین و مستغلات، بلکه در تجارت به کار می انداختند.

۵۹
·    نزولخواری (میزان ربح و حد و مرز قانونی برای آن) دیگر نه بر مبنای معیارهای قرون وسطائی ـ اخلاقی، بلکه بنا بر هدفمندی اقتصادی ارزیابی می شد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر