۱۳۹۶ آبان ۱۰, چهارشنبه

فمینیسم فرمالیستی نیمه فئودالی ـ نیمه بورژوایی (۱)




تهمینه میلانی

اﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ 
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشمان ﻣﺎ 
ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ می ﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ...

ﺍﮔﺮ قدیمی تر ها 
ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ نمی گفتند: 
«ﻣﻨﺰﻝ»
 و
 یا 
ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪِ ﭘﺴﺮ 
 ﺧﻄﺎﺑﺸﺎﻥ نمی ﮐﺮﺩﻧﺪ...
ﺍﮔﺮ ﮔﻬﮕﺎهی ﺑﻪ ﺟﺎی پوشک ﻭ ﻣﻼﻗﻪ ﻭ ﺁﺑﻜﺶ، 
ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻗﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ می ﺩﻳﺪﻳﻢ...
ﺍﮔﺮ ﻳﺎﺩ می ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
 ﺯنی ﻛﻪ ﻋﻄﺮ می ﺯﻧﺪ 
مشکلی ندارد...
ﺍﮔﺮ ﻳﺎﺩ می ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ 
ﺯنی ﻛﻪ می‌ خندد و ﮔﻴﺴﻮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ می ﺳﭙﺎﺭﺩ 
ﻗﺼﺪ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭشی ﻧﺪﺍرد...
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺻﺪﺍی ﭘﺎﺷﻨﻪ ﻫﺎی ﻛﻔﺶ یک ﺯﻥ، 
ﻫﺰﺍﺭ ﻭ یک ﺳﺮ نمی ﭼﺮﺧﻴﺪ 
ﺑﻪ ﺳﻤﺖ صدا...

ﺍﮔﺮ هر ﻣﺮﺩی 
را 
که
 با 
همسرش مهربان بود و به او ﺷﺎﺧﻪ گلی با عشق 
تقدیم می کرد 
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
ﻭ 
ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﻳﻚ ﺍﮔﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮ...

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﻥ ها ﺭﺍ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﻋﻘﺪﻩ ﻫﺎی جنسی ﻭ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪگی یک ﺟﺎﻣﻌﻪ قرار نمی ﺩﺍﺩﻧﺪ..
ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ..
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ...

اگر 
بی اعتنا 
به
 بیوگرافی تهمینه میلانی و تهمینه های بیشمار دیگر
این 
ترهات تهمینه 
را 
مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم،
می توانیم
تصوری
 از 
زنگرایی تظاهری ـ ظاهری نیمه فئودالی - نیمه بورژوایی عیرانی
به دست آوریم
و
رستگار شویم.

تهمینه 
در این ترهات
پیش شرط های رهایش زنان از ذلت 
را
پشت سر هم ردیف کرده است.

ما
نخست
این
پیش شرط های ذلت زدای تهمینه
را
تجزیه 
و 
بعد 
تحلیل 
می کنیم
تا 
از موضوع پرت نشویم
و
در
سنت تهمینه ها
پرت و پلا تحویل اجنه و اشباح ندهیم.

۱
اﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ 
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشمان ﻣﺎ 
ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ می ﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ...
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد..

اولین پیش شرط نجات زنان از ذلت
از 
دید تهمینه
بوسیده شدن و ... شدن مادر توسط  پدر در مقابل چشمان فرزندان است.

ترفند بدی نیست.

بوسیدن همدیگر
 اما 
چیست؟

از کجا آمده است 
و
به کجا رسیده است؟

۲
اﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ 
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشمان ﻣﺎ 
ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ می ﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ...
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد..

از 
تهمینه ها چه پنهان
که
آدمیان
منشاء مادی دارند.

مولانا
هم
 می دانست.

معلوم مان نشد 
که 
چگونه و به چه ترفندی به کشف این حقیقت علمی نایل آمده است.

وز نما مُردم به ‌حیوان سر زدم

مُردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم؟

حمله دیگر بمیرم از بشر
تا برآرم از ملائک بال و پر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو
کل شیء هالک، الا وجهه

بار دیگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم ناید آن شوم

پس عدم گردم 
عدم چو ارغنون
گویدم کانا الیه راجعون

۳
اﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ 
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشمان ﻣﺎ 
ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ می ﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ...
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد..

 بوییدن و بوسیدن و لیسیدن همنوع
میراث نیاکان حیوانی ما هستند.

دلیل حیوانات
 برای این کردوکارها چه بوده و چیست؟

جانوران
از حشره تا حیوان
در طول تکامل میلیون ها ساله خود
وسایل و طرق متنوع مبادله «فکری» با همدیگر را پدید آورده اند.

به همین دلیل
سگ ها همه چیز را بو می کنند و به جاهایی ادرار می کنند
تا از همنوعان خود با خبر شوند و به همنوعان خود پیام بفرستند.

لیسیدن و «بوسیدن» همدیگر و توله های خود
برای قطع سیم های رابطه است
تا 
درنده ها از محل اختفای خود و توله های خود
 باخبر نشوند.

آدم ها
همین  کردوکار ها را از نیاکان خود به میراث برده اند.

دست خودشان نیست.

بوسیدن و لیسیدن و بوییدن و غیره همدیگر
غیر ارادی و بی اختیار
 صورت می گیرد.


بوسیدن و لیسیدن و بوییدن و غیره همدیگر
کردوکارهای ناتورال ـ غریزی خودپو هستند.

 کردوکار هایی اند
که 
دلایل وجودی خود را از دست داده اند.

۴
اﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ 
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشمان ﻣﺎ 
ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ می ﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ...
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد..

ایراد بینشی تهمینه ها
طرز «تفکر» فرمالیستی آنها ست.

تهمینه ها
افرادی ساده لوح اند.
عوام واره اند.

در سطح پدیده ها پرسه می زنند و گرد و خاک به راه می اندازند.

به همین دلیل
فمینیسم تهمینه ها
فرمالیستی
 است.
تظاهری ـ ظاهری
 است.

همین بوسیدن همسر جلوی چشمان فرزندان
و
حتی لب گرفتن از همسر
 و 
حتی
انجام کارهای اروتیکی و جنسی مهمتر
با 
«ضعیفه»
می توانند تئاتر باشند.

در فیلم های هالی وود 
 هم
از
محتوای تئاترال این بوسه ها و جفتگیری ها و ارگاسم های تصنعی و غیره
پرده برداشته می شود.

برای تهمینه ها
محتوای روابط میان انسانی 
اهمیت و ارج و ارزشی ندارد.

مهم
برای 
طرفداران سینه چاک فرمالیسم
تظاهر و تزویر و تئاتر و ریا ست.

خانواده های طبقات اجتماعی انگل
صحنه تئاتر 
اند.

همزیستی اعضای خانواده های این اجامر
دروغین است.

جوک های بی مزه و بی محتوا
توسط پدران
بکرات تکرار می شوند و خرمنی از خنده مادران درو می شود.

خنده های الکی، زورکی و مصلحتی

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر