۱۴۰۳ آبان ۱۱, جمعه

درنگی در مکررات مکرمات (۳۸)


درنگی 

از

میم حجری
 


مُردن آدمهای مشهور غیرعادی‌ست،
چه جانانه جنگیده باشند چه بد،
مردن آدمهای مشهور غیرعادی‌ست،
چه دوستشان داشته باشیم
چه نداشته باشیم،
آنها مانند ساختمان‌ها و خیابان‌های قدیمی هستند،
مانند اشیا و مکانهایی که به آنها عادت داریم،
و به سادگی به‌خاطرِ حضورشان قبولشان کرده‌ایم.
مردن آدمهای مشهور غیرعادی‌ست،
شبیه مردن پدر، یا سگ و گربه خانگی‌ست،
کشته شدن یا خودکشی آدمهای مشهور هم غیر عادی‌ست.
مشکل این است که آنها باید با چیزی جایگزین شوند،
و تقریبا هرگز چیزی جای‌شان را پر نمی‌کند،
و این اندوهی منحصربه‌فرد برای ما ایجاد می‌کند.
مردن آدمهای مشهور غیرعادی‌ست،
پیاده‌روها دیگرگونه به نظر می‌آیند،
کودکان و هم‌بستران و پرده‌ها و ماشینها، دیگرگونه به نظر می‌رسند‌.
مردن آدمهای مشهور غیرعادی‌ست
ما دچار مشکل می‌شویم.
چارلز‌ بوکفسکی


مش
بوکفسکی

 کمترین فرق ماهوی بین آدم های مشهور (نامدار) و توده بی نام و بی اعتنا به نام
وجود ندارد.


اگر توده بی نام و بی اعتنا به نام
صدهزار بار شریفتر از نخبگان نامدار نباشد،
رذلتر از آنها هم نیست.


آدم های مشهور (نامدار)
چه بسا فقط شهرت و نام دارند و این تنها چیزی است که دارند.


توده اما خدا ست که مولد هماره زحمتکشی است.
بانی شهرت و نامداری برای آدم های مشهور (نامدار)
یا توده است
و
یا
طبقه حاکمه.


به همین دلیل
آدم های مشهور (نامدار) به دو دسته زیر طبقه بندی می شوند:
شخصیت های توده ای از قبیل مارکس و انگلس و لنین و هوشی مین
و
اجامر وابسته به اناگل
از قبیل هیتلر و هایدگر و یلسین و ترامپ و پالان و پوتین


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر