فرازهایی
از کتاب شهلا زرلكي
تحت
عنوان
«در
خدمت و خیانت زنان»
ویرایش
و تحلیل از
مریم
دال و ربابه نون
در
دعوای زن و شوهر
همه
افکار فعال و غیرفعال
به
یکباره مجال بروز می یابد.
·
منظور مؤلف از افکار فعال و
غیرفعال چیست؟
1
همه
افکار فعال و غیرفعال
به
یکباره مجال بروز می یابد.
·
مؤلف احتمالا تصورات بشری را به دو
دسته اکتیو و پاسیو طبقه بندی می کند:
الف
·
منظور او از افکار اکتیو، تصاویری
اند که آگاهانه در آیینه ذهن فرد منعکس می شوند.
·
مثلا زن شوهر خود را با زن بیگانه
ای در جائی دیده است و به روی او نیاورده است.
·
به هنگام انفجار روحی ـ روانی (برون
ریزی)، آن را مطرح می سازد.
·
مؤلف اسم این انعکاس را فکر اکتیو (فعال)
می نامد.
·
این فکر نیست.
·
این واکنش غریزی، عصبی، غیر عقلی است.
·
واکنشی خارج از کنترل عقل دور اندیش
است.
ب
·
منظور او از افکار پاسیو (مجهول و
به قول مؤلف غیرفعال)، تصاویری اند که نه آگاهانه، بلکه بطرز خودپو و خود به خودی،
یعنی بی آنکه خود فرد ملتفت شده باشد، در آیینه ذهن او منعکس شده اند و در اعماق
روح و روانش تلنبار و انبار شده اند که به هنگام انفجار روحی ـ روانی (برون ریزی) از
اعماق روح و روانی کنده می شوند، بالا می آیند و بر زبانش جاری می شوند و چه بسا
خودش را غافلگیر می کنند.
·
این نوع وقوف چه بسا در عالم خواب
نیز صورت می گیرد.
2
سخنانی
که در دوران صلح،
به
یاری مصلحت بینی و آرامش و همدلی متقابل
فروخورده
شده اند،
با
فریاد ادا می شوند.
·
منظور مؤلف از مفاهیم «دوران صلح»، «مصلحت بینی»، «آرامش» و «همدلی»
چیست؟
3
سخنانی
که در دوران صلح،
به
یاری مصلحت بینی و آرامش و همدلی متقابل
فروخورده
شده اند،
با
فریاد ادا می شوند.
·
دیالک تیک زن و شوهر، دیالک تیکی از
سازش و چالش است.
·
این ترازوی دیالک تیکی گاهی به نفع
سازش سنگینی می کند و گه به نفع چالش.
·
مؤلف از این دیالک تیک باخبر نیست.
·
به همین دلیل دوئالیستی می اندیشد و
خیال می کند که میان دوره سازش و دوره چالش دیواری کشیده شده است.
·
دیالک تیک اما عینی است و خودش را
به مؤلف دوئالیستی اندیش تحمیل می کند و بر زبانش می نشنید.
·
شاید همین تحمیل حقیقت عینی است که
مؤلف بدان نام افکار پاسیو می دهد.
4
سخنانی
که در دوران صلح،
به
یاری مصلحت بینی و آرامش و همدلی متقابل
فروخورده
شده اند
با
فریاد ادا می شوند.
·
دوره سازش زن و شوهر یعنی هنگامی
که ترازوی دیالک تیکی (به هر دلیلی) به
نفع سازش است، دوره اوپورتونیسم است.
·
دوره مصلحت اندیشی است.
·
دوره ماستمالی اختلافات و اختلاف
نظر ها ست.
·
دوره سرپوش نهادن بر تضادها ست.
·
دوره «فرو خوردن سخنان» ناروا،
نابجا، نا به هنگام است.
·
درد ها و رنج ها در این دوره، تبیین
نمی یابند، ضجه ها فرو خورده می شوند، زخم ها لیس زده می شوند و در بطری روح و روان
تلنبار و انبار شوند تا به هنگام سنگینی ترازوی دیالک تیکی به نفع چالش، به هنگام
غلبه غریزه بر عقل، بمب درون بطرز جهشی و ناگهانی منفجر شود، و سخنان چرکین فرو
خورده در طول سالیان، «با فریاد» ادا
شوند.
5
سخنانی
که در دوران صلح،
به
یاری مصلحت بینی و آرامش و همدلی متقابل
فروخورده
شده اند،
با
فریاد ادا می شوند.
·
همانطور که ذکرش گذشت، این روند و روال
روحی و روانی، منحصر به روابط زن و شوهر نیست.
·
بلکه در همه روابط دیالک تیکی صادق
است.
·
کودکی که تحت اوتوریته مادر و پدر آزرده
خاطر است.
·
به محض کسب استقلال و پیدا کردن
کار، بطرز ناگهانی منفجر می شود و سخنانی را که با مصلحت اندیشی فرو خورده بوده،
بر زبان می راند.
·
چه بسا حتی سالی یکبار هم سراغی از
مادر و پدر نمی گیرد.
·
حتی به وقت بیماری مادر و پدر به
عیادت شان نمی رود.
6
سخنانی
که در دوران صلح،
به
یاری مصلحت بینی و آرامش و همدلی متقابل
فروخورده
شده اند،
با
فریاد ادا می شوند.
·
این تجارب تلخ چه بسا در ضمیر جامعه
تقطیر یافته اند و فرم شعر و حکایت و ضرب المثل به خود گرفته اند:
·
پدری در روند تربیت فرزند، به تنگ آمده
و گفته:
·
«تو آدم بشو نیستی.»
·
پسر از سر مصلحت اندیشی واکنش فوری
نشان نداده، تا اینکه وزیر شده و دستور داده که پدرش را بازداشت کنند و دست بسته
به پیشگاهش بیاورند.
·
آنگاه با فریاد اعلام داشته:
·
«یادت هست که گفتی که من آدم نمی شوم.
·
نگاه کن و ببین که وزیر شده ام.»
·
پدر هم در جا پاسخ درخور به فرزند
خر می دهد:
·
«آره.
·
می بینم که وزیر شده ای.
·
من نگفتم که وزیر نمی شوی.
·
من گفتم آدم نمی شوی.
·
اگر آدم شده بودی، قدر دان زحمات
پدر می شدی.»
7
حافظ
پدر
تجربه
ای دل
تویی
آخر ز چه روی
طمع
مهر و وفا ز این پسران می داری؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
ای دل، تو انسان مجربی هستی.
·
به چه دلیل از این پسران انتظار
وفا داری؟
·
خواجه شیراز نیز به احتمال قوی
همین تجربه را در قالب این بیت شعر ریخته است.
8
مشاجره
خانگی ابعاد کاملا متفاوتی دارد.
یکی
از ابعاد متمایزکننده،
همان
مسئله برون ریزی بر تخت تداعی معانی (؟) فروید است.
·
اختلافات زن و شوهر و تشدید و اوجگیری
آنها علل و دلایل دیگر دارند و ربطی به خرافات فروید ندارند.
·
نظرات فروید اصلا ارزش علمی
ندارند.
·
اختلافات خانوادگی علل و دلایل
متنوع و متفاوت مشخص دارند که یکی از آن علل و دلایل بیشمار می تواند سکسوئال باشد.
·
علت و دلیل سکسوئالی که خود ثانوی است.
·
فروید از دوربین آلات تناسلی جهان
و مافیها را می بیند و به خیال خود «درک» می کند و «توضیح» می دهد.
·
سست گشتن روابط زن و شوهر و تهی
گشتن همزیستی از معنا و محتوا دلایل دیگر دارد که باید مشخصا مورد بررسی دیالک
تیکی قرار گیرند.
9
شورش برده ها در کشتی
صراحت
مفرط و بی شرمی که
خصیصه
ماهیتی قرارداد ازدواج است،
دعوای
زن و شوهر را به یک برون فکنی تمام عیار بدل می کند.
·
کدام دیوانه ای ادعا کرده خصیصه
ماهوی ازدواج، صراحت مفرط و بی شرمی است؟
·
انفجار روحی و روانی (برون ریزی)
چه ربطی به ازدواج دارد؟
·
انفجار روحی و روانی پدیده ای قانونمند
است که ذکرش گذشت.
·
شورش برده ها، طغیان دهقانان،
عصیان اسیران و زندانیان فرم هائی از انفجار روحی و روانی (برون ریزی) است که جامه
عمل می پوشند.
·
یعنی مادیت می یابند.
·
این پدیده منحصر به مناسبات زن و شوهر
نیست.
·
مؤلف در چارچوب مناسبات تنگ خانوادگی
حول خود می چرخد و گرد و خاک راه می اندازد.
·
اگر از عالم خاص خانواده پا برون
می نهاد و وارد عالم عام می شد، متوجه می شد که انفجار روحی و روانی (برون ریزی)
در همه عرصه های زندگی صورت می گیرد.
10
یادمانی از برده ها که به دریا پرتاب شده اند.
شاید
به خاطر همین تسکین بخشی و رهایی برون فکنانه،
عمر
نزاع زن و مرد کوتاه است.
·
مؤلف تشدید تضادهای زیر دست و زبردست
(مثلا زن و شوهر) را به مثابه مسکن استنباط می کند.
·
از این خبر ها نیست.
·
چه بسا بر اثر همین انفجار
ناگهانی غریزی و غیر عقلی درونی، کارگرانی
بیکار می شوند.
·
زندانیانی به دار آویخته می شوند.
·
بردگانی تیرباران می شوند.
·
اسرائی از کشتی به دریا پرتاب می شوند.
·
خانواده هائی از هم فرومی پاشند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر