سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
·
در کاسه ام توفان
·
در نی نی چشمم هیاهوها ست
·
شب از سیاهی مست و شهر از شور و شر خالی است
·
در خانه ام غوغا ست
·
شاید ز سنگستان روحم چشمه ساری می کشد آوا
·
شاید که قلبم می کند واریز
·
شاید به خاکم می نشیند پودهای برف
·
شاید به شاخ و برگ من گل می کند پاییز
( پود به رشته و یا نخ اطلاق می شود.
به رشته ای که در پهنای پارچه بافته می شود.)
به رشته ای که در پهنای پارچه بافته می شود.)
·
باران ـ به صد انگشت ـ
·
مرداب خواب آوده ای را می کند بیدار
·
می روید از کامم زبانی سبز
·
چون دانه ای در قلب شالیزار
·
گویا صدایم می کنند از دور
·
گویا جوابی می دهم از دل
·
دستان من پر می شود در ابر
·
پاهای من یخ می زند در گل
·
با هستی ام پیوند
·
سر می کشم، چون موج عاصی از دل دریا
·
قد می کشم، چون کوهساری در بر خورشید
·
گر می کشم چون شعله در صحرا
·
گه آبشار آفتابم در یکی دره
· گه جویبار کهکشانم درشبی تاریک
· گاهی صدای تیرم اندر تنگ کوهستان
· گاهی طنین زنگم اندر جاده ای باریک
· گه جویبار کهکشانم درشبی تاریک
· گاهی صدای تیرم اندر تنگ کوهستان
· گاهی طنین زنگم اندر جاده ای باریک
·
چشمان من آبی است
·
رنگ تن من تیره تر از شب
·
و اکنون که شعرم را برای خویش می خوانم
·
دارم زبان دیگری بر لب
·
من با زبان دیگری بر لب
·
آواز می خوانم
· از دور دست دشت خواب آلود
·
مردان دیگر را ز کنج کلبه هاشان باز می خوانم
·
من مریمم با خصلت عیسی
·
با من نیاز زادن است و زندگی دادن
·
در طالع من، طفل بی پیوند آوردن
·
در سرنوشتم، بر صلیب خویش افتادن
·
پستان من پر شیر
·
گهواره ات بر چفت این درگاه آویزان
·
ای کودک خندان آینده
·
بر سفره ی آماده ات کی می شوی مهمان ؟
·
با بادبان زورقم در باد
·
بر رودهای ناشناسی پیش می رانم
·
در پیش چشمم روشنایی ها ز ساحل ها ست
·
آواز می خوانم
·
در نی نی شب، ابر اخم آگین
·
در کاسه ی دریا خروش موج توفانزا ست
·
دیگر کسی در خانه ی خود نیست
·
در کوچه ها غوغا ست.
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر