سرچشمه :
صفحه فیس بوک
احمد الهی
میم حجری
ملت عجیبی هستیم:
یک زمانی پادشاه ایران پرست
همه اش از تاریخ و شکوه ایران باستان حرف می زد و مردم از
اسلام.
·
همین حکم آغازین دوست مان هم آئینه
شفاف سطح توسعه فکری روشنفکریت مدرن و به عبارت دقیقتر پسا مدرن (یعنی ماقبل قرون
وسطائی) جامعه است و هم سؤال انگیز و حیرت
انگیز است:
1
ملت عجیبی هستیم:
یک زمانی پادشاه ایران پرست
همه اش از تاریخ و شکوه ایران باستان حرف می زد و مردم از
اسلام.
·
دوست مان که مارکسیسم را مذهبی از
طراز مذاهب دیگر تصور و تصویر می کنند، خود برای ارزیابی محمد رضاشاه از معیاری بهره برمی
گیرند که نه اعتبار مفهومی دارد، نه اعتبار تجربی ـ تاریخی و نه ارزش واقعی ـ عینی
ـ ایدئولوژیکی.
2
·
اولا مفهوم ایران پرستی، مفهومی انتزاعی و توخالی است.
·
بر اساس کدام معیار عینی می توان
ادعا کرد که کسی ایران پرست است؟
·
اگر منظور میهن پرستی (پاتریوتیسم)
باشد، اعضای طبقات اجتماعی انگل (اشرافیت بنده دار و فئودال و بورژوازی) از دیرباز فاقد چنین تمایلاتی بوده اند.
3
·
به عنوان مثال، تاریخ قرون وسطی ایران
در واقع تاریخ دست به دست شدن مکرر بخش های مختلف کشور میان خوانین و سلاطین داخلی
و یا خارجی بوده است.
·
در عمر 60 ساله حافظ، خطه فارس
بیست بار دست به دست می شود.
·
یعنی بیست بار نیروهای مولده بی
رمق این سامان تخریب می شوند، چه نیروهای مولده مادی از قبیل قنوات و باغات و
مزارع و وسایل تولید و کتابخانه ها و غیره و چه نیروهای مولده انسانی از قبیل زنان
و دختران و جوانان و متفکران و دانشمندان و صنعتگران و تجار و غیره.
·
این روند بی پایان تخریب مادی و
فکری و فرهنگی جامعه اتفاقا بدست همین خانان و شاهان «ایران پرست» کذائی صورت می گیرد.
·
چگونه می توان این قلدران بی همه
چیز را به صفت ایران پرست زینت بخشید؟
4
·
پدر محمد رضا شاه حتی تبار و شجره
سلطنتی نداشته است.
·
قلدری بوده که تحت حمایت مستور و
ترفند مند امپریالیسم به مقام خانی و سپس به مقام شاهی ارتقا می یابد و سرنوشتش به
سرنوشت فاشیسم هیتلری (امپریالیسم آلمان) گره
می خورد و با شکست آن بسان سگی از کشور رانده می شود تا پسرش تحت حمایت امپریالیسم
قدر قدرت جدید (ایالات متحده امریکا) به تخت نشیند.
5
·
وقتی جنبش انقلابی مردم اوج می
گیرد و حکومت بورژوائی مصدق روی کار می آید، دوباره دست به دامن ارباب امپریالیستی
می شود تا با کودتائی خشن و خونین به تاج و تخت برگردانده شود.
·
کدام شاه ایران پرستی سرداران ـ حتی
به قول اعضای همان بورژوازی ـ پاک و پارسای مردم را ترور و تیرباران می کند و دهها
هزار میهن پرست حقیقی وابسته به حزب توده را یا بطور کلکتیف به دریاچه نمک و غیره می
ریزد و یا تحت شکنجه های مهیب به تخریب جسم و روح و روان شان می پردازد؟
6
·
این همان محمد رضا شاهی است که هم بخشی
از خاک ایران را در جنوب دو دستی تقدیم امپریالیسم انگلیس می کند و هم بخش مهمی از
ثروت و سرمایه ملی را برای نجات کنسرن های ورشکسته آلمانی حیف و میل می سازد.
·
کدام شاه ایران پرستی خاک و مال
کشوری را با ملک و مال شخصی خود عوضی می گیرد و به این و آن می بخشد؟
7
·
محمد رضاشاه را بلحاظ شخصیت هم نمی توان فردی ایران پرست
تلقی کرد.
·
محمد رضا شاه ابله خرفت خودپرست
خودکامه ای بوده است با مشتی مداح بی شخصیت و خودفروخته در دور و برش که نام
آریامهر به خود می نهد و از اربابان امپریالیستی می خواهد که بقیه کشورهای بسیار
مهم منطقه و جهان از قبیل پاکستان و افغانستان و نپال و غیره او را به عنوان
شاهنشاه برسمیت بشناسند.
8
·
کدام شاه ایران پرستی پس از سرکوب
خونین جنبش دموکراتیک و ملی مردم، تاجگذاری مسخره ای با اتلاف ثروت مادی و انسانی
چشمگیری سازمان می دهد تا به کوروش بدبخت بگوید که آسوده بخوابد، برای اینکه سر
گروهبان بیدار است؟
9
·
محمد رضاشاه بلحاظ تجربی هم نمی
تواند ایران پرست جا زده شود.
·
کدام ایران پرستی با استعدادترین
فرزندان مردم را از اوان نوجوانی به بهانه خواندن کتبی که در همه کتابفروشی ها
عرضه می شوند و یا به اتهام شنیدن رادیوئی تحت شکنجه های جسمی و روحی و روانی قرار
می دهد تا به قول جلادانش مادام العمر زجر کشند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر