پیشکش به حمید
شین میم شین
سیاوش کسرائی
خاموشانه
غافل که خاموشانه می خشکد
در پشت دیوار دلم، دریا
پایان
·
معنی تحت اللفظی:
·
من در صدفی تک افتاده و تنها پندار مرواریدیت خود را با
دانه های باران مخلوط می کردم و غافل از آن بودم که در پشت دلم دریا خاموشانه در
حال خشکیدن است.
1
خاموشانه
·
خاموشانه عنوان این شعر است.
·
خاموش ـ به عنوان صفت ـ به معنی بی شعله، ساکت، بی هیاهو
و غیره است.
·
اسم مستعار مولوی هم خامش بوده است.
2
·
خاموشانه قید است و نحوه فعلیت یابی فعل مورد نظر را
توصیف می کند.
3
غافل که خاموشانه می خشکد
در پشت دیوار دلم، دریا
·
سیاوش خود را به مثابه قطره ای، به مثابه چیز ناچیزی در
صدفی تنها و تک افتاده تصور می کند که در ساحل دریا زیر بارش باران قرار دارد و پندار
«مروارید وارگی» خود را با قطرات باران می آمیزد و از دریا که در پشت دلش و یا
ضمیرش بی سر و صدا و بی جار و جنجال (خاموشانه)
در حال خشکیدن است، غافل می ماند.
4
·
سیاوش ولی در این شعر مختصر و موجز حرف های دیگری و
بمراتب مهمتری برای ابلاغ دارد.
·
برای وقوف به این ناگفته ها باید این شعر تجزیه و بعد
تحلیل شود:
5
خاموشانه
·
اولین سؤال این است که چرا سیاوش خاموشانه را در این میان برجسته می کند و از آن برای شعر
خود عنوان می سازد؟
6
·
شاید دلیل اول سیاوش این باشد که توده واقعا هم خاموشانه،
یعنی بی کمترین ادعا، بی سر و صدا، بی جار و جنجال، بی خودنمائی و بی خودخشنودی عمل می کند و منظور
از دریا در این شعر توده است.
·
چون توده تجسم بی ریای فروتنی است.
·
چون توده همه کاره ی هیچکاره نما ست.
·
همه چیز واره ی هیچ واره نما ست.
·
تجربه شخصی ما از توده نیز جز این نیست.
7
·
دلیل دوم ما این است که اصیل ترین توده ای ها در آئینه ضمیر
سیاوش نیز با همین صفت، انعکاس می یابند.
·
یکی از اصیل ترین توده ای ها محمد زهری بوده است.
·
به انعکاس محمد زهری در آئینه ضمیر سیاوش نظری می
افکنیم:
خواب شمع
در سوگ محمد زهری
·
خاموش وار آمد
·
ـ محبوب و با وقار ـ
·
همچون نسیم صبح، سبک پای و بی شتاب.
·
تابید
·
در ظلمت و سکوت به ویرانه های شب
·
مانند روشنایی معصوم ماهتاب.
·
چه مهربان به زمزمه جاری شد
·
چون چشمه ی فروتن دره
·
تا خاک تشنه را برساند کفی ز آب!
پایان
8
·
سیاوش در این شعر محمد زهری را به شمع تشبیه می کند و
مرگ او را به خواب شمع.
·
چرا به شمع و نه به مشعل؟
·
چرا به شمع و نه به آتشفشان؟
9
·
درست به همان دلیل که ذکرش گذشت.
·
درست به همان دلیل که توده چنین می زید و چنین رفتار می
کند:
·
شمع وارگی، شیوه زیست توده ها و توده ای های اصیل و
راستین است.
·
خاموش وار زیستن و پیرامون خویشتن افروختن!
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر