۱۴۰۴ تیر ۲, دوشنبه

درنگی در دعاوی احسان طبری (۱۰)

   

درنگی

از

شین میم شین

 

احسان طبری
   نوشته های فلسفی و اجتماعی

جلد دوم

 

  نظر ارسطو راجع به تکوین
ادامه 

موجوداتِ فلکی که ایجادِ آنها به نحوِ حدوث است، 

مسبوق به ماده،

 اما سابق بر زمان‌اند،

 زیرا زمان خود مقدارِ حرکتِ افلاک است. 

 
موجودات فلکی مسبوق به ماده اند.
یعنی
به عبارت علمی، فرم هایی از ماده اند.
یعنی
مادی اند و نه فکری.
یعنی
  دیالک تیک فرم و محتوا
به صورت دیالک تیک موجودات فلکی و ماده بسط و تعمیم یافته است.

بنا بر ادعای ارسطو،
با نفوذ فرم در ماده بی فرم، مثلا موجودات فلکی پدید آمده اند
و
عالی ترین فرم، خدا ست.
 
به زبان فقها،
خدا نخست ماده بی فرم را خلق کرده و سپس به ماده بی فرم، فرم داده است.
 
جبرئیل
نخست تندیس حوا و ادم را ساخته و خدا آمده در دهان شان فوت کرده یعنی به آنها روح (فرم) بخشیده است.
 
مثال:
کوزه گری که به خاک فرم می بخشد و کوزه پدید می آید.


موجوداتِ فلکی که ایجادِ آنها به نحوِ حدوث است، 

مسبوق به ماده،

 اما سابق بر زمان‌اند،

 زیرا زمان خود مقدارِ حرکتِ افلاک است. 


موجودات فلکی 

اما قبل از تشکیل زمان، تشکیل یافه اند.

به عبارت دقیقتر، زمان نتیجه حرکت موجودات فلکی است.

 

این خرافه اما به چه معنی است؟ 

 
این خرافه 
اولا
بدان معنی است
که
ماده بی فرم، چیزی ماورای زمانی بوده است.
ماده بی فرم و یا فرم یافته
مگر می تواند در زمان و مکان نباشد؟
 
مگر می توان تریاد لایزال ماده ـ زمان ـ مکان را تخریب کرد؟
مگر ماده می تواند در خارج از زمان و مکان باشد ویا زمان و مکان در ورای ماده باشد؟
 
زمان خود مقدارِ حرکتِ افلاک است. 
 
این خرافه 
ثانیا
بدان معنی است
که
حرکت به معنی زمان است.
 
حضرات 
حرکت را در حرکت مکانیکی (جا به جایی) خلاصه می کنند.
یعنی
از مفهوم فلسفی حرکت خبر ندارند.
 
منظور حضرات از این خرافه این است
که
مقدار حرکت موجودات فلکی به معنی زمان است.
 
حضرات
برای رسیدن به این نتیجه،
حرکت کذایی خورشید را مبنا قرار داده اند:
به زعم حضرات
مدت طلوع خورشید از شرق و حرکت خورشید در جاده آسمان و غروب در غرب
۱۲ ساعت است.
 
نتیجه اینکه  زمان مسبوق بر موجودات فلکی است.
 
طبری
می بایستی این خرافات را تحلیل کند تا هم خودش رشد فکری و فلسفی کند و هم طلابش.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر