درنگی
از
میم حجری
در زمانهای دور، اشراف و پادشاهان آفتابههایی از جنس طلا و نقره داشتند
و
آفتابه فقرا، حلبی بود
و
وقتی زنگ میزد، آن را به حلبیساز میدادند تا لحیم بزند و درستش کند.
آنقدر آفتابهها را تعمیر میکردند تا اینکه دیگر جای سالمی روی آفتابه نمیماند که آن را لحیمکاری کنند.
اینجا بود که تعمیرکاران میگفتند:
آفتابه خرج لحیم شده.
یعنی آنقدر بیارزش شده است که خرج کردن برای تعمیرش بیهوده است.
سوسن
این ضرب المثل و همه ضرب المثل ها
نتایج تجرید توده ها هستند
و
محتوا و معنای وسیعتر و عمیقتر و همه جانبه تری دارند
و باید تحلیل مارکسیستی شوند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر