درنگی
از
شین میم شین
معنی تحت اللفظی:
شجاعت
کالاواره ای است که خرید و فروش می شود.
در نتیجه هر بزدلی با خرید کالاواره شجاعت، شجاع محسوب می گردد.
طرز تفکر و تحلیل مارکس در این سخن او،
نه مارکسیستی، بلکه هنری ـ ادبی ـ انشایی است.
شجاعت
یکی از مفاهیم اخلاقی عهد بوق و چماق و چپق است و باید روی آن کار کرد.
شجاعت
از سجایای اخلاقی اشراف برده دار و فئودال است.
اخلاق حاکم در هر جامعه، اخلاق طبقه حاکمه در آن جامعه است.
ممر اصلی درآمد مهم اشراف برده دار و فئودال،
جنگ بوده است
و برای حمله به خلق های دیگر و قتل و غارت دار و ندار مادی و فکری آنها، به شجاعت نیاز بوده است.
حضرت محمد به مثابه رسول برده داران
با رهزنی، با چپاول کاروان ها شروع به کار کرده است
و
بیش از ۷۰ غزوه (حنگ خونین برای قتل و غارت دسترنج خلق های دیگر و اسیر و برده سازی اعضای همبودهای دیگر) را سازماندهی و اجرا و عملی ساخته است.
به همین دلیل داماد و سردار او
شیر خدا، قلمداد شده است.
ضمنا
توده های برده و رعیت و پیشه ور و پرولتر
بزدل قلمداد شده اند.
چون شجاعت کذایی آنها
به درد طبقات حاکمه انگل و ستمگر و استثمارگر و استعمارگر و غارتگر نمی خورد.
از این رو
دیالک تیک ترس و تهور (بزدلی و شجاعت)
محتوای طبقاتی ضد توده ای دارد.
توده برده و رعیت و پیشه ور و پرولتر
عینا و عملا
برای تهور تره حتی خرد نکرده است.
برای اینکه توده برده و رعیت مجاز به شرکت در جنگ نبوده است.
امام حسین (نوه رسول طبقه اجتماعی برده دار) و یارانش در مبارزه بر ضد قوای یزید،
برای شرکت کردن ۷۲ نن از غلامان شان در جنگ،
قبلا آنها را «آزاد» می سازند تا فدای ک. خر شوند.
سلطان محمود غزنوی
فرمان تنبیه توده های دهقانی را صادر می کند
که در مقابل مهاجمان متعلق به دیگر اشراف فئودال
به پیکار دست زده بودند و پیروز شده بودند.
مراجعه کنید
به
حماسه داد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر