درنگی
از
میم حجری
زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در سوءتفاهمها کنیم،
چه خوب است که حرف ها،احساسات خوب یا بد، و حتی گلایه
هایمان از یکدیگر را، رُک و بیپرده به همدیگر بگوییم، تا اینکه با
خودخوری،پرده بکشیم روی حقایق؛ و رنج و دلآزردگی را عمدا امتداد دهیم.
متا
۱
زندگی
بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در
سوءتفاهمها کنیم
معنی تحت اللفظی:
به دلیل کوتاهی زندگی (عمر)
از اقدامات زیر صرفنظر کنیم:
کینه ورزی
لجبازی
گیر کردن در
سوءتفاهمها
متا در این جمله، علاوه بر صرفنظر از کینه ورزی، نهی از لجبازی می کند.
مشخصه مشترک متا با بقیه بیگانگان با فوت و فن تفکر مفهومی،
بیگانگی با تعریف علمی استاندارد مفاهیم است.
منظور از لجبازی کسی و دلایل لجباری او چیست؟
برای درک منظور متا از لجبازی سری به واژه نامه ها برنیم:
۱
لجبازی مترادف است با ستیزه جویی، کله شقی، یکدندگی، پافشاری به موضع و نظر خود
۲
لجباز به جای احترام گذاشتن به عقاید دیگران،
فکر می کند که دانای کل است و درست و
غلط را می داند و انتظار دارد که دیگران عقاید او را بپذیرند.
اکنون می توان گفت که مفهوم لجباری از تجرید چیزهای زیر تشکیل یافته است و نهی از لجبازی به معنی نهی از همه کردوکارهای مربوطه به آن چیزها ست:
۱
ستیزه جویی
(هماندیشی، هماموزی، بحث در هر زمینه فکری، موضعمندی، مدافعه از موضع و سنگر نظری و عملی خود)
۲
کله شقی و یکدندگی
(عدم تجدید نظر در موضع و سنگر و نظر خود)
که هم می تواند کودکانه باشد، یعنی بدون دلیل روشن علمی و منطقی و تجربی باشد
و
هم می تواند مذهبی (فاناتیکی) ـ عقیدتی باشد، یعنی به دلایل ضد علمی، غیرمنطقی، متافیزیکی ـ ماورای الطبیعی باشد.
مثلا
اعتقاد خرکی و فاناتیکی به وجود امامی هزارساله
اعتقاد به اعجاز
مثلا
اشاره ای به سر انگشتی و دو شقه شدن قمر و رفتن یک شقه اش به شرق آسمان و شقه دیگر به غرب آن.
زدن عصایی بر رود خروشانی و سد شدن موقتی رود و عبور لشکری از معبر ناشی از اعجاز.
۳
پافشاری به موضع و نظر خود
مثلا
داشتن موضع و سنگر و نظر در زمینه ای،
یعنی سرگردان نماندن میان مواضع و سنگرها و نظرات مختلف و متفاوت و متضاد.
یعنی هپیلی هپو و هر دم بیلی و لاابالی نبودن.
یعنی زباله نبودن.
۴
بی احترامی به عقاید دیگران
۵
خود را دانای کل دانستنیعنی روی نیاوردن به تردیدگرایی،
یعنی داشتن معیار برای تمیز حقیقت از باطل، عام از خرافه.
۶
وقوف به درست و
غلط
۷
انتقاد از دیگران و اقناع از آنان و امید به مقبول افتادن نظر خود
متا با نهی از لجبازی کذایی، عملا نهی از همه خصایص و مواضع و اعمال فوق الذکر و از آنجمله، نهی از هماندیشی می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر