۱۴۰۳ تیر ۱۶, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حد (۱)

 

 

 پروفسور دکتر  کامیلیا وارنکه 

برگردان

 شین میم شین

 

۱

·      حد،  وحدت دیالک تیکی کمیت و کیفیت است.

 

۲

·      «حد» به عنوان مقوله فلسفی برای اولین بار توسط هگل مورد استفاده قرار گرفته است.

 

(سعدی

البته

صدها سال قبل از هگل

این مقوله فلسفی مهم را بارها به کار برده است:

 

اندازه نگهدار که اندازه نکو ست.

بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس،

حد همین است، سخندانی و زیبایی را.

مترجم)

 

۳

·      هگل «حد» را به معنی وحدت دیالک تیکی «کمیت» و «کیفیت» به کار برده است.

 

۳

·      هر کیفیتی به طور کمی تعیین می شود.

 

۴

·      تغییر تعین کمی هر چیز، سیستم و غیره تا درجه معینی تغییری در کیفیت آن چیز، سیستم و غیره نمی دهد.

 

۵

·      حد، بیانگر درجه حداکثر و یا حداقل تغییرات کمی است، که منجر به تغییر کیفی نمی شوند.

 

۶

·      اما به محض این که تغییر کمی از این درجه عدول کند (از حداکثر فراتر رود و از حداقل پایین تر) تغییر کیفی وقوع می یابد.

 

۷

·      آموزه حد دیالک تیکی به مثابه وحدت کمیت و کیفیت،  اکنون به برکت سیستم تئوری سیبرنتیکی (که مفهوم اکوی والنس (تعادل) را قابل محاسبه برای حد پدید آورده است)، ژرفا و غنای جدیدی کسب کرده است:

·      مفهوم ثبات و یا عرصه ثبات.

 

۸

·      این مفهوم نشان می دهد که در کدام حد و مرزی اختلالات حاصله در یک سیستم پویا به برکت مکانیسم های تنظیمی ذاتی سیستم برطرف می شوند و سیستم حالت و کیفیت اصلی خود را حفظ می کند.

 

۹

·      حفظ ثبات سیستم به وسیله «پیوندهای برگشتی ترمیمگر»   صورت می گیرد.

 

۱۰

·      در سیستم های مافوق ثابت و مولتی ثابت تثبیت سیستم در مقابل اختلالات با استفاده از میدان عمل تعیین شده به وسیله حد صورت می گیرد.

 

۱۱

·      برای حفظ سیستم، عناصر و روابط زاید می توانند ذخیره شوند و یا دور انداخته شوند.

 

۱۲

·      مثلا گیاه در صورت بروز خشکسالی از تبخیر آب خود خودداری می کند و در صورت لزوم حتی برگها و میوه های خود را از خود دور می سازد تا با «فدا کردن کمی» فردیت خود را حفظ کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر