۱۴۰۲ آبان ۲۳, سه‌شنبه

درنگی در پیشگفتاری از مسعود امیدی بر «رفرم یا انقلاب» از روزا لوکزمبورگ (۷)

 

 

 رفرم یا انقلاب
 از دیدگاه رزا لوکزامبورگ
 
نویسنده :
 الیزابت شولته 
 برگردان :
مسعود امیدی
 

درنگی

از 

یدالله سلطانپور


مقدمه مترجم

ادامه

۱

و

درک دوگانه اصلاح و انقلاب

بسیار آسان خواهد بود

اگر از خطاهای نگرشی دوگانه فوق پرهیز نموده و با درک درست شرایط و امکانات عینی ، گام های ضروری، ممکن و شدنی در جهت مراقبت از مادر باردار و بهبود شرایط و توانمندی های او برای یک زایمان اجتناب ناپذیر، چالشی و حیات بخش و در عین حال مبارکی که در پیش رو دارد، تدارک دیده شود. 

و

هیچ گاه نیز نباید فراموش شود که همه این اقدامات بهداشتی و مراقبتی ، عملاً تدارکاتی برای هدف اصلی زایمان اند.

 

معنی تحت اللفظی:

برای درک دوگانه (؟) اصلاح و انقلاب باید به پرهیز از برخورد وولونتاریستی و دترمینیستی (برخورد مبتنی بر اراده گرایی و جبرگرایی) پرداخت.

منظور مسعود امیدی از مفهوم من در آوردی «دوگانه» چیست؟

باید در ادامه بحث به این پرسش، پاسخی پیدا کنیم.

راستی

چه رابطه ای بین اصلاح و انقلاب برقرار است؟

 

۲

درک درست دیالکتیک اصلاح و انقلاب

نیازمند توامان آرمان خواهی، واقع بینی ، عقلانیت، عمل گرایی، هدفمداری ، مدیریت و برنامه ریزی و کنشگری اجتماعی در چنین چارچوبی است.

و

این به هیچ وجه امر پیجیده ای نیست.

 

مسعود امیدی پیگیری مفهومی ندارد.

اکنون همان «دوگانه» من درآوردی را با دیالک تیک جایگزین می سازد.

این ناپیگیری مفهومی مسعود امیدی 

بدان معنی است که او تفاوت دیشوتومی، دوئآلیسم و دیالک تیک را نمی داند.

میان اضداد حتما نباید رابطه دیالک تیکی برقرار باشد.

خیلی از اضداد می توانند دیشوتومی باشند.

برخی دوئالیستی

 باشند

و

برخی دیالک تیکی.

  رهنمود مسعود امیدی برای درک دوگانه و دیالک تیک اصلاح و انقلاب

پرت و پلایی شلم ـ شوربا ست.


برای درک هر مفهومی باید بی اعتنا به آرمان خواهی و غیره به تعریف علمی آن مفهوم دست یافت.

مثال:

نماز

یک مفهوم فقهی است.

برای درک مفهوم فقهی نماز، باید دایرة المعارف اسلامی را خواند.

برای درک مفاهیم اصلاح و انقلاب باید به تعریف علمی آندو در دایرة المعارف فلسفی مارکسیستی مراجعه کرد.


۳

رویکردی است که مردم عادی بدون آنکه خود را درگیر مفاهیم و عبارات پیچیده فلسفی کنند،

به صورت تجربی آن را می آموزند و بازتاب آن را می توان در زندگی آنها مشاهده نمود. 

 

مسعود امیدی

حرف دهن مبارک خود را در طرفة العینی فراموش می کند:

درک چیزی که مستلزم «توامان آرمان خواهی، واقع بینی ، عقلانیت، عمل گرایی، هدفمداری ، مدیریت و برنامه ریزی و کنشگری اجتماعی»  بوده، امری پیش پا افتاده قلمداد می شود که توده بی نیاز از فراگیری تعریف مفاهیم مربوطه، با تکیه بر شناخت تجربی خود فرا می گیرد.

این بدان معنی است

که

مسعود امیدی مثل روشنفکریت علیل جنقوری،

انشاء می نویسد.

مثل روحانیت 

موعظه می کند.

از فرط حواس پرتی، پرت و پلا تحویل پا منبری های بدبخت و بیسواد خود می دهد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر