۱۴۰۲ شهریور ۲۲, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۴۰)

  Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۷ ـ ۶۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 
 

۱

چو حاتم به آزادگی سر نهاد

جوان را بر آمد خروش از نهاد

 

که من گر گلی بر وجودت زنم

به نزدیک مردان نه مرد ام، زنم

 

معنی تحت اللفظی:

وقتی حاتم در نهایت آزادگی،

پیشنهاد کرد که سرش را ببرد و به امیر یمن ببرد،

جوان از عمق وجود متأثر شد و گفت:

اگر من به تو صدمه ای برسانم، نه مرد، بلکه زن خواهم بود.

  

سعدی

 در بیت اول،

 برای تعریف مفهوم «آزادگی»،

دیالک تیک داد و ستد

را

 به شکل دوئالیسم همه چیز و هیچ مسخ و مثله و مخدوش می کند

و

لاشه داد محض را،

داد بی ستد را

جلوی پای خواننده مبهوت و حیران می اندازد.

 

البته آزاده در قاموس سعدی، حتما نباید ثروتمندی کریم باشد.

هر انگل بی ثمری هم می تواند

به دلیل بی ثمری،

 آزاده جا زده شود:

 

به سرو گفت کسی:

«میوه ای نمی آری!»

جواب داد، که آزادگان تهیدست اند.

 

معنی تحت اللفظی:

کسی دلیل بی ثمری سرو را سؤال کرد.

سرو جواب داد

که

هر کس آزاده باشد، باید بی ثمر باشد.

 

بدین طریق و با این ترفند،

همه اعضای طبقات حاکمه انگل و استثمارگر

بدون استثناء آزاده اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر