ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
از میان ریگها و الماسها
احسان طبری
(ترانۀ خوابگونه)
احسان طبری
(ترانۀ خوابگونه)
ادامه
و
تارهای سیمین باران
بر سرونازهای همیشه جوان
و
بر سرونازهای همیشه جوان
و
بر طرقههای جنوبی که بر درخت انجیر نشستهاند،
و
و
بر فریبای رؤیارنگ بوتهها
فرو مینشیند.
فرو مینشیند.
طرقه
یعنی چکاوک
شفق چشمافروز،
آمیخته با جیرجیر صبحگاهی
از میان گلۀ ستارگان برمیخیزد
همراه با باد خودسر و مستیآور
که
گیاهان را با پایبند ریشهها به رقص میآورد.
آنگه که روزی نو نطفه میبندد،
و
در چوبهای خوشاهنگ، زایش جوانههاست،
و
و
ریشه در تاریکی زمین
استخوانهای سنگ را از هم میگسلد،
(به غرور و صلابت آن تَسخَرزنان)
استخوانهای سنگ را از هم میگسلد،
(به غرور و صلابت آن تَسخَرزنان)
معنی تحت اللفظی:
ریشه با خندیدن به ریش سنگ مصما،
استخوان هایش از هم می گسلد.
طبری
در این بند شعر
ریشه و سنگ
را
پرسونالیزه می کند و از نزاع بین آندو پرده برمی دارد.
واقعیت این است
که
آب
املاح
معدنی را از سنگها می شوید و بیرون می ریزد
و
قارچها آنها را در اختیار
ریشه می گذارند
و
در عوض،
از درخت مواد قندی دریافت می کنند.
۲۵ در ضد مواد قندی درخت
نصیب قارچ ها می شود.
بین درختان و قارچها
داد و ستد همه جانبه برقرار است
سمبیوزه.
و
رنگینکمان لرزان
در اوج رنگپریدۀ آسمان
گام نغمهناک خود را بر مورانِ راهبِ بیشه
و
در اوج رنگپریدۀ آسمان
گام نغمهناک خود را بر مورانِ راهبِ بیشه
و
پروازِ بنفشهگونِ پروانهها
و
و
نگاه گوگردی روباهان
و
و
دیدگان شرابآلود غزالان
و
و
بالِ مهربانِ پرستو میگذارد.
و
تا فوج عقابان بر لاژورد
و
و
طلسم سپیدۀ برف بر قلهها
و
و
دریاچهای که بر پیشانی زمین میدرخشد
عکس میافتد.
عکس میافتد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر