آنتی فاشیست شهید هلند
میم حجری
۸۶۵۹
سنگ سخنگو
در اولین روزهای اعلام حکومت گروه تروریستی طالبان در افغانستان که برای آن عنوان «امارت اسلامی افغانستان» را برگزیدهاند و فهرستی از اعضاء همین گروه را به عنوان اعضاء دولت خودخوانده این حکومت اعلام کردهاند، انعامالله سمنگانی یکی از اعضاء این گروه در یک مصاحبه، نیت شوم همفکران طالبانی خود را فاش کرد و گفت:
درست است که امیرالمومنین ما (رئیس حکومت طالبان) امیرالمومنین کل جهان است.
پاکستان قلمرو ما ست،
ایران قلمرو ما ست،
تاجیکستان قلمرو ما ست،
ازبکستان قلمرو ما ست،
ولی فعلاً که ما فقط بر خاک افغانستان سلطه داریم،
نمیتوانیم این عقیده را عملی کنیم…
۸۶۶۰
سنگ سخنگو
فریدون مشیری
دل من دیر زمانی است که می پندارد
دوستی نیز گلی است
مثل نیلوفر و ناز
ساقه ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آن که روا میدارد
جان این ساقه نازک را
دانسته بیازارد!
در زمینی که ضمیر من و تو ست
از نخستین دیدار،
هر سخن ، هر رفتار،
دانه هایی است که میافشانیم
برگ و باری است که میرویانیم
آب و خورشید و نسیمش مهر است
گر بدان گونه که بایست به بار آید
زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید
آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بی نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس
زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است.!
۸۶۶۱
سنگ سخنگو
گندم را دزدیده بودند صدای اعتراض ها بلند شد ،
نان بین مردم پخش کردند اعتراضها خاموش شد!
این جماعت فقط به دنبال سیر کردن شکم خود هستند نه گرفتن حق شان !
برتولت برشت
۸۶۶۲
سنگ سخنگو
با منِ بیکسِ تنها شده
یــارا تــو بمـــان
همه رفتند از ایـن خانه
خدا را تو بمـــان
منِ بی برگِ خزاندیـده
دگـــر رفتنیام
تو همه بار و بری
تازه بهـارا تو بمـــان
هوشنگ ابتهاج
۸۶۶۳
سنگ سخنگو
گوش هایت را میگیری
چشم هایت را می بندی
زبانت را گاز می گیری
اما حریف افکارت نخواهی شد
و چقدر دردناک است درد فهمیدن
حریف
۸۶۶۴
سنگ سخنگو
نیکا
برنامه ی آخر سیما ثابت، در مورد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.
برای کسانی که آن فضا را می شناسند، بازگوئی خاطرات آن زمان درد و غم بسیار دارد.
طالبان که به سهولت افغانستان را تصرف کرد، بسیار هموطنان ما که انتقاد کردند و از عدم مقاومت در برابر این موج بلاهت و تحجر متحیر بودند.
آیا عملکرد ما در برابر طالبان وطنی از همسایگانمان هم ضعیف تر نبوده است؟
ما نه تنها مقاومت نکردیم،
روشنفکر و عواممان دست در دست هم در دوازده فروردین پنجاه و هشت
به این جرثومه های شنائت و کثافت و خباثت رای داده اند.
حقیقت این گوشه ی دنیا چیزی نیست جز شوریدن انسانهای عقب مانده علیه هر آنچه آنها را وادار به تغییری درخور مقتضیات جهان معاصر کند.
تا زمانی هم که این انسانهای عقب مانده در اکثریت و قدرت باشند، کشورهای منطقه رو به اضمحلالند.
همسایگانمان را به ریشخند نگیریم که مقاومتی علیه نادانی و جهل نکردند.
صحنه هائی که دیروز در مرز شلمچه گذشت، نشان داد
خود ما نیز هنوز راه درازی در پیش داریم و معلوم نیست تا کی در چمبره ی فرهنگ واپسمانده ی جماعت بی عقل اسیر خواهیم بود!
۸۶۶۵
سنگ سخنگو
هیچ دانی راهرو چون دید راه
هرکه افزون رفت، افزون دید راه؟
عطار
۸۶۶۶
سنگ سخنگو
خرنامه
هارون یوسفی
لندن 30 اپریل 2019
شبی با صاحبم دل وا نمودم
شکایت از غم دنیا نمودم
به دیوار طویله تکیه کردم
دوسه ساعت برایش گریه کردم
بگفتم:
«خر منم یا این و آن است؟
چرا نامم سر هر ناجوان است
به من توهین از این بد تر نباشد
به او خر گوید و او خر نباشد
چه خرهایی که حتا دم ندارند
که بی دمها غم مردم ندارند
جهادی بر چپی گوید که او خر!
ز هر دو لیک باشم من نکوتر
نه رشوت میخورم، نی مال مردم
تمام هستیام باشد فقط دُم
جهادیها که این دُم هم ندارند
غم و پروای مردم هم ندارند
دمم شل میشود در بیثباتی
دمم بالا رود با انضباطی
دمم احساس دارد، آه دارد
عزیزم! دُم به دُم هم راه دارد
خلاصه من خری آزرده خاطر
نمیخواهم شوم مانند قاطر
مرا در جبههها احضار کردند
به پشتم گوه و گندی بار کردند
گهی مرمی، گهی مین و گهی خاک
طلا و لاجورد و ریشهی تاک
دوصد فرسنگ ره را طی نمودم
گهی در نیمهی ره قی نمودم
گهی بر پشت من چقمق نهادند
مرا با جمع آدمها کفاندند
گهی دم مرا از بیخ کندند
که از درد و عذاب من بخندند
نه رحمی بر من بیچاره کردند
نه بدبختی مردم چاره کردند
از این پس هیچ کس را خر نگویید
از آن خرها محبت را نجویید
از آن خرها حساب ما جدا است
که آن خرها رذیل و بیوفا است
به پایان میرسد خرنامهی من
که باری پس شود از شانهی من
پابان
۸۶۶۷
سنگ سخنگو
چون که اسرارت نهان در دل شود
ان مرادت زود تر حاصل شود
( مولانا )
سلسله موی او
حلقه دام بلا ست
هر که در این حلقه نیست
فارغ از این ماجراست
(سعدی)
اگر ان ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمر قند و بخارا را
( حافظ )
جهل و غرور را به هم پیوند است
نادان به گمان خویش دانشمند است
( خیام )
۸۶۶۸
سنگ سخنگو
صندلی های یونسکو :
معناباختگی سیاست در دنیای معاصر
نمایش "صندلی ها" اثر اوژن یونسکو، سال ۱۹۵۲ برای نخستین بار روی صحنه رفت.
زوجی سالخورده در جزیره ای دورافتاده سکونت دارند.
آنها در انتظار میهمانانی مهم و متشخص هستند.
پیرمرد قصد دارد پیامی را که به نظرش راهگشای بشریت خواهد شد ولی به زبان آوردنش مشکل است،
توسط سخنرانی حرفه ای به حضار ابلاغ کند.
صدای موتور قایق های حامل میهمانان و صدای زنگ دَر خانه به گوش می رسد، اما خود میهمانان دیده نمی شوند.
زوج پیر برای میهمانان خود که تعدادشان هر لحظه بیشتر می شود
صندلی می آورند.
صندلی هایی واقعی که آدم هایی نامرئی روی آنها نشسته اند، تمام فضای صحنه را اشغال می کند و دو میزبان با میهمانان گرم صحبت می شوند.
چنین فضایی نمایش خیالبافی و تصورات ذهنی زوج پیر نیست، چون در انتهای کار که آنها خودکشی کرده اند
صدای همهمه، خنده ، و سرفه های حضار شنیده می شود.
پیرمرد و پیرزن مدعی هستند
سالها در راه پیشرفت آرمان های بشری مبارزه کرده اند.
با این حال پیرمرد می گوید برایش مشکل است پیام رهایی بخش خود را بر زبان بیاورد.
گفتگوی های زوج پیر با میهمانان حاوی تعارفات توخالی و سخنانی کلیشه ای است.
در طول نمایش به تدریج حضور کلمات و جملات نامفهوم که هیچ ارتباطی با هم ندارند، در دیالوگ ها بیشتر می شود.
سرانجام وقتی استاد سخنران از راه می رسد، زوج سالخورده از وی به سان یک رهبر سیاسی تجلیل می کنند.
صحنه شبیه کارزارهای انتخاباتی می شود که همه با شور و شوق در انتظار نطق کاندیدای مورد نظر خود هستند.
دو میزبان از تمام کسانی که با کمک های مالی و معنوی خویش به برگزاری مراسم یاری رسانده اند، تشکر کرده و برای نشان دادن میزان فداکاری و تعهدشان به رهبر،
خود را از پنچره به بیرون پرتاب می کنند.
سخنران اما به جمعیت می فهماند کر و لال است و با صداهای نامفهومی که از دهان خود خارج می کند و کلماتی بی معنا که روی تخته سیاه می نویسد سعی در تفهیم منظور خویش دارد.
بسیاری از مردم در انتظار ظهور رهبرانی هستند که گفتار و کردار شان راهگشا باشد.
اما "صندلی های" یونسکو، نمایش معنا باختگی زبان و شکافی است که بین "کلمات" و "واقعیت" وجود دارد.
پیرمرد و پیر زن علیرغم تمام شعارهایی که درخصوص سعادت و رستگاری بشر می دهند،
صاحب منصبان را دعوت کرده تا از نفوذ آنها استفاده کنند.
حتی وقتی طبق ادعای خویش در راه مبارزه جانفشانی می کنند، برای این است که انتظار دارند پس از مرگ
خیابانی به نام شان شود.
آنچه در قالب کلمات وعده داد شده، در تضاد با نیت اصلی، یعنی خواست قدرت و منافع شخصی است.
مثل کسانی که هدف خود را نجات مستضعفان عالم اعلام کردند، ولی حکومتی را تشکیل دادند که جولانگاه رانت خواران و نظرکردگان شد.
در چنین وضعیتی سیاست نیز مثل واژگان و مفاهیم از معنا تهی می شود.
برای همین در پایان نمایش، رهبر قادر به بیان هیچ پیامی جز مشتی اصوات گنگ و بی معنا نیست.
گویی تنها واقعیت موجود همان صندلی های خالی است.
علی حاتم
۸۶۶۹
سنگ سخنگو
Macht wird dem Mann gegeben, Schönheit wird Frau gegeben
Aber die Macht, die alle besiegt
nur von Schönheit besiegt
Oscar Wilde
۸۶۷۰
سنگ سخنگو
گذار مسالمت آمیز ، گذار دمکراتیک
دمکراسی بر آمده از گذار دمکراتیک فقط حکومت اکثریت نیست بلکه حکومت اکثریت با دفاع از حقوق اقلیت های سیاسی است،
حتی آن اقلیت اگر حکومت دیکتاتوری قبلی باشد.
جریانات سیاسی که قادر هستند حکومتی را سرنگون کنند،
حتما قبل از آن و راحت تر از سرنگونی،
قادر خواهند بود که حکومت موجود و خودکامه را مجبور کنند که تن به یک انتخابات آزاد و منصفانه بدهد.
به پیش
گذار از چی به چی مورد نظر است؟
گذار دموکراتیک به چه معنی است؟
ضمنا
مگر گذار دموکراتیک به معنی گذار مسالمت امیز است؟
مگر ضد مسالمت
قهر نیست و ضد مسالمت امیز
قهرآمیز نیست؟
۸۶۷۱
سنگ سخنگو
دو مدرسه حقانی
در پیشآور پاکستان و در شهر علمیه قم
پیک نت
مدرسه «دارالعلوم حقانیه» که به دانشگاه جهاد طالبان یا جهاد ۱۰۱ معروف است در ۶۰ کیلومتری شرق پیشاور در پاکستان واقع شده است. هم اکنون حدود 4 هزار مرد جوان در این مدرسه مذهبی تحت آموزش هستند و در فهرست بلندبالای فارغالتحصیلان آن، نام تعداد زیادی از تروریستهای شناخته شده به چشم میخورد، از جمله «ملا محمد عمر»، رهبر و بنیانگذار طالبان در افغانستان، «جلالالدین حقانی» رهبر شبکه حقانی و همچنین دو مظنون پشت پرده ترور بینظیر بوتو در سال ۲۰۰۷.
تنها در پاکستان دانشگاه جهاد میتواند آشکارا و تحت حمایت دولت رونق پیدا کند. طی سالهای اخیر دارالعلوم حقانیه از دولت پاکستان کمکهای مالی فراوان دریافت کرده و تحت حمایت «عمران خان»، نخست وزیر پاکستان، و حزب آن یعنی حزب «تحریک انصاف» قرار دارد. «سامی الحق»، از پرورش یافتگان این مدرسه، پدر معنوی طالبان به حساب میآمد که به «ملاعمر»، بنیانگذار و رهبر طالبان، مشاوره میداد.
سئوال برانگیز است که چرا پیش از انقلاب 57 (سال 1339) در قم "مدرسه حقانی" تاسیس شد و مصباح یزدی از مدرسان آن بود.
مدرسه حقانی قم به ابتکار آیت الله بهشتی برای کادر سازی تأسیس شد. پس از انقلاب بسیاری از مدیران ارشد امنیتی و قضایی نظام مانند مصطفی پورمحمدی، علی فلاحیان، ابراهیم رئیسی، غلامحسین کرباسچی، روحالله حسینیان و غلامحسین محسنی اژهای از مدرسان یا شاگردان مدرسه حقانی بودهاند و بسیاری از دانشآموختگان آن پس از انقلاب به مدیریت ارشد دستگاههای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی رسیدند. افراد پس از فارغ التحصیلی در این مدرسه بعد از تحصیل کوتاه مدت در مدرسه فقه القضا، قاضی شد.
۸۶۷۲
سنگ سخنگو
از گفته ها
دونالد ترامپ:
مهاجران غیرقانونی به صورت میلیونی در حال سرازیر شدن به آمریکا هستند.
قاتلان، دلالان موادمخدر و مجرمان بخش بزرگی از این مهاجران هستند.
کشور ما به سرعت در حال تبدیل شدن به فاضلاب بشری است
حریف
۸۶۷۳
سنگ سخنگو
لذت از لذت نبردن
روان ما شگفت انگیز است.
می تواند از رنج و درد لذت ببرد.
ما بی آنکه بدانیم
در حال لذت بردن از رنج ها و دردهای خویش هستیم.
اگر بتوانیم این التذاذ ناخودآگاه را ببینیم [به آن آگاه شویم] ، دلیل و انگیزه بسیاری از رفتارهایمان [بسیاری از درجا زدن ها، خود تخریب گری ها، اهمال کاری ها و تکرارها] روشن خواهد شد.
حریف
۸۶۷۴
سنگ سخنگو
تمام افکار خود را روی کاری کـه دارید انجام میدهید
متمرکز کنید.
پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند
نمی سوزانند.
«گراهام بل»
۸۶۷۵
سنگ سخنگو
خودکفایی برای انسان سالم معنا ندارد.
انسان سالم به دیگران نیاز دارد.
سارا