آنتی فاشیست شهید هلند
میم حجری
۸۵۷۳
سنگ سخنگو
در باره اخلاقیات کمونیستی
اخلاقيات کمونیستی عالی ترین و تکامل یافته ترین اخلاقیات بشری است.
مبارزه قاطعانه و تا پای جان علیه هر نوع استثمار و تبعیض و ستم میان انسانها، رد قاطع افکار نژادپرستی و برتر بینی های قومی و مذهبی و ملی، اصل تقدم منافع جمعی بر منافع فردی، اصل رفاقت، اصل برابری کامل زن و مرد، اصل برابری کامل انسانها، اصل انتقاد از خود و طرد قاطع روحيه خودخواهی، حرص، مال پرستی، ثروت اندوزی و ...
از جلوه های بارز اخلاقیات کمونیستی هستند.
ما معتقدیم وقتی می توان از برادری و همبستگی سخن گفت که همه برابر باشند
یعنی دارای امکانات و فرصتهای مساوی در اجتماع باشند و گرنه هنگامی که میلیونها کودک گرسنه و بیمار در انتظار مرگ نشسته اند، هنگامی که دولتهای استعمارگر تا آخرین شیره جان ملتهای فقیر و محروم را می مکند،
وقتی توده های زحمتکش تحت استثمار بی رحمانه مشتی زالو صفت از رمق افتاده اند، موعظه کردن برادری و همبستگی چیزی جز تحميق و خیانت به توده های تحت ستم نیست.
در این مورد مارکس می گوید:
«اصول اجتماعی مسیحیت حقارت، خواری، فرمانبرداری، فروتنی و خلاصه تمامی صفات پست را موعظه می کند.
طبقه پرولتر چون این پستی را نمی پذیرد به شجاعت، احترام به خویشتن، خودباوری و میل به استقلال خیلی بیشتر از نان نیازمند است.»
( «خانواده مقدس»)
کمونیستها به صرف اینکه
عده ای خوششان بیاید و یا نیاید
حقایق را هرطور که بخواهند جلوه نمیدهند
و باب طبع خود و مخاطبشان تحریف نمیکنند...!
۸۵۷۴
سنگ سخنگو
خلایق تحت تأثیر تبلیغات فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی و فاشیستی
چنان از اسرائیل و صهیونیسم نام می برند که انگار فحش خواهر و مادرند.
اسرائیل کشور خلق ستمدیده یهود است که فاشیسم فقط ۶ میلیون تن از آنان را پس از مکیدن شیره جسم و جان شان به کوره های آدمسوزی سپرده و خاکستر کرده است.
صهیونیسم
پرچم وحدت خلق یهود است.
صهیونیسم
پایان آوارگی، دربدری، تحقیر و تخریب خلقی فرزانه است.
سرسخت ترین دشمنان خلق یهود و کشور اسرائیل
روحانیت اسلامی سنی و شیعی و مسیحی و نازی های نازی آباد و دیگر فاشیست ها بوده اند
۸۵۷۵
سنگ سخنگو
حمایت کذایی فئودالیسم و فوندامنتالیسم و امپریالیسم از افاغنه
شبیه حمایت آنان از اکراد است.
از افاغنه
چه بسا همان استفاده ها به عمل می آید که از اکراد به عمل آمده است.
افغانستان از خیلی جهات شبیه کردستان است.
افاغنه بسان اکراد
به انحای مختلف
اینسترومنتالیزه می شوند (آلت دست قرار داده می شوند.)
هدف از بیرون آوردن بخش مدرن افاغنه از طالبانستان
نه
هدفی هومانیستی
بلکه میلیتاریستی و اسپیوناژیستی (نظامی و جاسوسی) است
۸۵۷۶
سنگ سخنگو
انگلس در نقد به “آگوست بلانکی” سوسیالیست معروف فرانسوی که معتقد بود انقلاب را یک اقلیت برای توده ها خواهند آورد ..
از این فرض بلانکی که هر انقلاب را میتوان با طغیان یک اقلیت انقلابی کوچک به ارمغان آورد،في النفسه ضرورت یک دیکتاتوری پس از موفقیت این ماجراجوئی نتیجه می شود.
این البته یک دیکتاتوری است، اما نه یک دیکتاتوری یک طبقه انقلابی، پرولتاریا بلکه دیکتاتور اقلیت کوچکی که انقلاب را انجام داده و خود سابقا تحت دیکتاتوری یک یا چند فرد سازمان یافته است!
برای اینکه قیام موفقیت آمیز باشد باید به توطئه و یا حزب متکی نگردید.بلکه به طبقۀ پیشرو تکیه نمود . این اولا"؛ قیام باید به شور انقلابی مردم متکی باشد. این ثانیا"؛ قیام باید به اَنچنان نقطۀ تحولی در تاریخ انقلاب فرازنده متکی باشد که در آن فعالیت دسته های پیشرو مردم بحداکثر خود رسیده باشد و تزلزل صفوف دشمن و صفوف دوستان ضعیف و دو دل و متزلزل انقلاب از هر وقت شدید تر باشد . اینهم ثالثا"؛ این سه شرط لازم طرح مسئلۀ قیام ، مارکسیسم را از بلانکیسم متمایز میسازد .!
لنین_مارکسیسم و قیام
بلانکیست ها در مکتب ِ توطئه تربیت شده اند و از طریق انضباط شدیدی که خاص این مکاتب است به هم ارتباط دارند و از این نقطه نظر حرکت می کنند که گروه نسبتا ً کوچکی از انسان های مصمم و جدی و متشکل قادرند در یک لحظه ی مناسب نه تنها زمام دولت را در دست گیرند بلکه با صرف ِ انرژی زیاد و بدون توجه به همه ی چیزهای دیگر می توانند آنقدر آن را حفظ کنند تا بتوانند توده های مردم را به دور گروه کوچک ِ رهبری متشکل سازند . اما ، این کار بیش از هرچیز مستلزم شدیدترین تمرکز مستبدانه ی تمام قدرت در دست حکومت جدید است . از آنجا که بلانکی هر انقلابی را به عنوان ِ اقدام یک اقلیت ِ کوچک تلقی می کند ، الزاما ً دیکتاتوری بعد از پیروزی خواه ناخواه نتیجه ی آن خواهد بود و دیکتاتوری ای که اگر خوب دقت کنیم ، دیکتاتوری طبقه ی انقلابی یعنی پرولتاریا نبوده بلکه دیکتاتوری ِ تعداد معدودی از افرادی است که دست به این اقدام زده اند و خود آنها نیز به نوبه ی خود زیر ِ دیکتاتوری ِ یک یا چند نفر معدود متشکل شده اند .
فردریک انگلس _برنامه کموناردهای بلانکیست فراری
برنامه کمونارهای بلانکیست فراری / انگلس
http://dialogt.info/.../04/barnameyeKomonarhayeBlankist.pdf
برای آنکه قیام کامیاب باشد، باید نه بر توطئه و بر حزب، بلکه بر طبقه پیشرو استوار باشد..
[مارکسیسم و قیام_ ایلیچ لنین]
ما مارکسیست یعنی طرفدار مبارزه طبقاتی پرولتاری علیه گیج سری خرده بورژوایی ،علیه شوونیسم دفاع طلبانه و عبارت پردازی و علیه تبعیت از بورژوازی هستیم !
دیکتاتوری انقلابی یعنی قدرتی که مستقیما بر تصرف انقلابی و ابتکار بلاواسطه توده های مردم از پایین متکی است ،نه بر قانون صادره از طرف یک قدرت متمرکز دولتی این قدرت حاکمه به کلی غیر از آن نوعی است که به طور کلی در مجلس بورژوا دمکراتیکی که تاکنون تیپ عادی بشمار می رفت . تمام کنه مطلب این جاست این قدرت از همان نوع کمون ۱۸۷۱ پاریس است .
[ لنین در باره قدرت دوگانه ]
۸۵۷۷
سنگ سخنگو
امیرخسرو دهلوی
چون نآرم آنکه فارغ زان آشنا گریزم
گه در فسون نشینم، گه در دعا گریزم
بوی کشنده او خود همره صبا شد
خلق از سموم وادی، من از صبا گریزم
شمشیر بر کشیده عشق و مرا در آن کوی
پای خرد شکسته چون از بلا گریزم
هر جانور که باشد بگریزد از بلایی
من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟
خسرو، مگوی در کش پا از طواف کویش
کو نیست آن حریفی کز وی به پا گریزم
پایان