۱۳۹۹ آذر ۱۴, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۳۴۹)

 

 

شین میم شین

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۳)
 

۱

سعدی برای سرعقل آوردن زشتنامان (که دلیل زشتنامی شان معلوم نیست) پند و اندرز می دهد:

 

اگر بد کنی، چشم نیکی مدار

که هرگز نیارد گز، انگور، بار

 

نپندارم، ای در خزان کشته جو

که گندم ستانی به وقت درو

 

درخت زقوم ار به جان پروری

مپندار، هرگز کز او بر خوری

 

رطب نآورد چوب خرزهره،  بار

چو تخم افکنی بر همان چشم دار

 

۲

 نپندارم، ای در خزان کشته جو

که گندم ستانی به وقت درو

  

معنی تحت اللفظی:  

تو که در پاییز جو کاشته ای، در تابستان گندم درو نخواهی کرد.

 

سعدی در این بیت شعر،

برای توجیه تئوری دیدن سزای عمل، دیالک تیک (۱) را به شکل دیالک تیک کشت و برداشت بسط و تعمیم می دهد و انتظار برداشت گندم، در صورت کشت جو را انتظاری عبث و بیهوده می داند.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر، برای توجیه تئوری دیدن سزای عمل، دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک کشت و برداشت بسط و تعمیم می دهد و انتظار برداشت گندم، در صورت کشت جو را انتظاری عبث و بیهوده می داند.

 

طرز استدلال سعدی در کلیه آثار و اشعار او در همین بیت شعر

آشکار می گردد:

استفاده از قوانین تجربی طبیعی برای اثبات حقایق جامعتی.

 

بنا بر این متد فکری سعدی

اگر کسی نیکی کند، حتمال پاداش نیک می بیند و اگر کسی بدی کند، به سزای عمل بد خود می رسد.

 

اگر همین تاریخ معاصر را به عنوان محک به خدمت گیریم،

فداکاری سران و اعضای حزب کمونیست ایران و حزب توده ایران

می بایستی

پیامد مثبتی به دنبال آورد

و

جنایات طبقات حاکمه فئودالی و بورژوا

برعکس.

 

ولی

چنین نشده است.

 

ای بسا نیکوکاران که هرگز پاداش نیک نیده اند و ای بسا جنایتکاران که نسل اندر نسل نان شان در روغن بوده است.

 

این حاکی از آن است که پدیده ها، روندها و سیستم های طبیعی

قوانین و قانونمندی های خاص خود را دارند و قابل انتقال به جامعه بشری نیستند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر