۱۳۹۹ آذر ۲۶, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۵۸)

خوداندیشی

 

شین میم شین

 

حکایت سیزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۵ ـ ۳۷)

بخش اول

 

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱


 

یکی را حکایت کنند از ملوک

که بیماری رشته کردش چو دوک

چنانش در انداخت، ضعف جسد

که می برد بر زیردستان حسد

ندیمی زمین ملک بوسه داد

که ملک خداوند جاوید باد:

«در این شهر مردی مبارک دم است

که در پارسائی چون اوئی کم است

بخوان، تا بخواند دعائی بر این

که رحمت رسد ز آسمان بر زمین»

 

معنی تحت اللفظی:

پادشاهی به بیماری رشته (بیماری عفونی) مبتلا شده بود و بسان دوک نخریسی لاغر مردنی شده بود.

ضعف جسمی اش به قدری بود که به نوکرانش رشگ می برد.

یکی از همدمان پادشاه اعلام داشت که در این شهر پارسای بی همتایی هست.

بهتر است که از او خواسته شود که دعایی بکند.

برای اینکه رحمت از آسمان بر زمین می آید.

 

۱

یکی را حکایت کنند از ملوک

که بیماری رشته کردش چو دوک

چنانش در انداخت، ضعف جسد

که می برد بر زیردستان حسد

 

منظور سعدی این است که اعضای طبقات حاکمه بنده دار و فئودال

از

فرط پرخوری

فربه اند

و

توده های مولد و زحمتکش

از

فرط گرسنگی

لاغر و مردنی اند.

 

اکنون ابتلای پادشاه انگل به انگل رشته

او

را

چنان ضعیف و نحیف ساخته

که

به

توده بنده و رعیت

رشگ می برد.

 

می توان گفت

که

سعدی

دیالک تیک طبقه حاکمه و (۱)

را

به

 شکل دیالک تیک ملوک و (۲)

بسط و تعمیم داده است.

 

جواب

 

می توان گفت

که

سعدی

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به

 شکل دیالک تیک ملوک و دوک

بسط و تعمیم داده است.

 

ندیمی زمین ملک بوسه داد

که ملک خداوند جاوید باد:

 

سعدی

معمولا

اعضای طبقات حاکمه

را

و

سلاطین و خوانین در رأس این هرم اجتماعی

را

خداوند و خداوندگار و پروردگار

می نامد:

خداوند ملک

خداوند گنج

خداوند بنده و رهی و غلام

خداوند زمین

خداوند حکم

 

زهر ایده ئولوژیکی این صفات رئالیستی ـ ماتریالیستی

اختراع پیوند میان اعضای طبقات حاکمه و خدای باری تعالی است.

 

مفهوم خدا 

هم 

نتیجه تجرید اعضای طبقات حاکمه 

است.

 

«در این شهر مردی مبارک دم است

که در پارسائی چون اوئی کم است

بخوان، تا بخواند دعائی بر این

که رحمت رسد ز آسمان بر زمین»

 

سعدی

 در این دو بیت شعر،

 برای توصیف پارسا،

مفهوم «مبارک دم» را مورد استفاده قرار می دهد، در حکایات دیگر هم از مفاهیم مشابهی، مثلا «مبارک نفس»، «مبارک قدم» و «مبارک نهاد» استفاده کرده است.

 

این صفات بر خرافه ای استوار شده اند که گویا فرد مورد نظر به نیروئی مافوق بشری مجهز است:

مرد مبارک دم و یا مبارک نفس ظاهرا باید دعائی مؤثر و کارساز داشته باشد.

 

سعدی در این دو بیت شعر،

دیالک تیک طبقه حاکمه و (۳) را به شکل دیالک تیک آسمان و (۴)  بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک طبقه حاکمه و توده را به شکل دیالک تیک آسمان و زمین بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن طبقه حاکمه (آسمان) می داند:

رحمت از آسمان بر زمین می رسد.

 

در فرهنگ فئودالی، انسانها هنر خارجی سازی را از کودکی فرامی گیرند و نتیجتا علت و راه حل معضلات فردی و اجتماعی را در غیر، در (۵) از چیزها، پدیده ها و سیستم ها می جویند.

 

جواب

 

در فرهنگ فئودالی، انسانها هنر خارجی سازی را از کودکی فرامی گیرند و نتیجتا علت و راه حل معضلات فردی و اجتماعی را در غیر، در خارج از چیزها، پدیده ها و سیستم ها می جویند.

 

از این رو ست که پادشاه، علاج دردش را نه در اطبا و داروهای زمینی، بلکه در پارسا و نیروی آسمانی می جوید.

 

همچنان و هنوز

هم

 این جماعت تویت می دهند 

که

 پدرم کرونا گرفته برایش دعا کنید.

 

هنر دیگری که ایرانی ها از کودکی فرامی گیرند، هنر وارونه سازی است.

 

وارونه سازی قضایا کسب و کار اصلی سعدی و به ویژه حافظ است.

 

در جهان بینی آنها همه چیز از آسمان به زمین می رسد، از رزق و روزی مار و مور گرفته تا علاج قلدری از بیماری.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر