میم حجری
تقریبا میشه گفت هیچکس دوسِت نداره همه لازمت دارن.
یکی از معایب مختصرگویی ناقص بودن نظر است.
نظر باید به محک تجربه زده شود تا حتی المقدور حقیقی باشد و نه باطل.
بگذار همین نظر تو را به محک تجربه بزنیم:
تو را بی اعتنا به نیازشان می پرستند
حتی اگر وقتی لازمت داشتند
خیلی ها
خیلی ها را لازم دارند
بی آنکه دوست شان بدارند.
۳لازم داشته شدن از سوی کسی
اصولا
باید فخر انگیز و رضایت بخش باشد.
آدم در این صورت
احساس زباله وارگی نمی کند.
ما را هوای او ست که ما را هوا ست او
ما هوس دیدار کسی را در دل داریم
حکم هوا (اکسیژن) را دارد.
۱۵۰۳ سنگ سخنگو
در من انگار کسی عاشق دیدار من است.
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم
به تو آری ، به تو یعنی به همان منظر دور
به همان سبز صمیمی ، به همبن باغ بلور
به همان سایه ، همان وهم ، همان تصویری
که سراغش ز غزلهای خودم می گیری
به همان زل زدن از فاصله دور به هم
یعنی آن شیوه فهماندن منظور به هم
به تبسم ، به تکلم ، به دلارایی تو
به خموشی ، به تماشا ، به شکیبایی تو
به نفس های تو در سایه سنگین سکوت
به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت
شبحی چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم ، عاشق دیدار من است
یک نفر ساده ، چنان ساده که از سادگی اش
می شود یک شبه پی برد به دلدادگی اش
آه ای خواب گران سنگ سبکبار شده
بر سر روح من افتاده و آوار شده
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم ، تشنه دیدار من است
یک نفر سبز ، چنان سبز که از سرسبزیش
می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش
رعشه ای چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است
آی بی رنگ تر از آینه یک لحظه بایست
راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست؟
اگر این حادثه هر شبه تصویر تو نیست
پس چرا رنگ تو و آینه اینقدر یکیست؟
حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگی ست به انکار مکوش
آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود
آن الفبا که همه ورد زبانم شده بود
اینک از پشت دل آینه پیدا شده است
و تماشاگه این خیل تماشا شده است
آن الفبای دبستانی دلخواه تویی
عشق من آن شبح شاد شبانگاه تویی
بهروز یاسمی
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم ، تشنه دیدار من است
مشخصه اصلی تک تک ابیات این شعر بهروز یاسمی
ایراسیونالیستی (ضدعقلی) بودن آنها است.
با
ماشین شاسی بلندشوهرت میری دور دوربا پولش تیپتو درست میکنی و خوشگل میشی
بعد بهت پیشنهاده دوستی میدن میگی با یکی هستم نمیخوام بهش خیانت کنم؟این تویت تو هم حاوی ارزیابی سوسیولوژیکی ارزشمندی راجع به نوع معینی از زنان جماران است
حاوی انتقاد آنتی فمینیستی است.
حریفه به عنوان انگل قلمداد شده است.
از کدام آب گذشته بود
یا در کجا باریده بود
که همراه ریحانها و سوسنها
به سوی من میآمد؟
سگ سخن جو
محتوای معنوی این بند از شعر شاعر چیست؟
۱۵۰۶ سنگ سخنگو
مویرگای سرم دارن طبل میزنن عینهو محرم
سگ سخن جو
شاهکار
گفت
دوسپسرِ خواهرم اومد خواستگاریش ولی مامانماینا مخالف ازدواجشونن، سه
تایی رفتیم یه خونه گرفتیم که اینا بیشتر بتونن کنار هم باشن!
حالا اگه من داداش داشتم میخواست منو تو قفس نگهداری کنه منم براش جیک جیک
کنم
گوینده مجهول بیشتر از مادر و پدرش هوای خواهرش را داشته است؟
دلیلش حمایت از خواهر بود و یا همبایی بیشتر با تو؟
فکر نمی کنی که راجع به داداش نداشته ات
شاید داداشت هم مثل دوست پسرت می بود.
من مغز ندارم، تو سرم پر از پوشاله.
دوروتی:
اگه مغز نداری پس چه جوری حرف میزنی؟
مترسک:
نمیدونم...ولی خیلی از آدمها هم هستن که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن...!
روی این «حرف» باید کلی حرف زد
حرف به شرطی حرف خواهد بود که
غلاف خنجر اندیشه باشد.
یکی
از فانتزیام این بوده بفهمم چرا آموزش و پرورش زبان انگلیسی رو تدریس
میکنه به دانش آموزا،بعد همش غر میزنه واژه ی نامتعارفِ بیگانه رو تو
مکالماتتون استفاده نکنید
یکی از پرسش های تو این بوده.
غلاف است و مفهوم خنجر آن است.
واژه های توخالی به هر زبانی هم رد و بدل شوند
زباله اند.
کاش همه یکی رو داشته باشیم که بیاد بغلمون کنه و بگه: "غصه نخور، تو منو داری."
کمتر از گنجشکان اند که بی نیاز از این و آن اند.
خودشان به تنهایی همه کارهای خودشان را می کند.
فیلمی میخوام که تا صبح تموم نشه
همه اش که نمیشه نشست و فیلم دید.
آدمها فراموش میکنند
رفیق را
همسایه را
رهگذر را
حتی گاهی خود را
اما
کسی را که با او دیوانگی کردهاند،
هرگز! فاطمه سلاطین
کسی نمی تواند چیزی را و کسی را که دیده و یا شنیده
۱۵۱۳
سنگ سخنگو
ما به ادب نیاز داریم
تا حیوان درونمان را رام کنیم.
سگ سخن جو
با مفاهیم عهد چوب و چپق و چماق می اندیشی.
که به قول مولانا در قرون وسطی:
بی ادب محروم شد از لطف رب
در غرب ادب آخوندها را مثلا هنگام ورود به ط. ای
حالا یکی قبل از دیگری وارد ط. شود و یا بعدا ز او
شق القمر که صورت نمی گیرد
مادربزرگم به کسی که پررو و وقیحه، میگفت:
« اوزو گوتوننن قیرمیزیدی»
ینی صورتش از کونش سرختره، تشبیه از این زیباتر؟
این ها طعنه ها، طنزها، تکه ها، ضرب المثل های توده ای اند.
مختص مادر بزرگ تو نیستند.
نتیجه تجرید تجارب خلق اند.
ما صدها ضرب المثل را سالها قبل تحلیل و منتشر کرده ایم.
چه بسا خیلی غنی اند.
هرکی رو نگاه میکنی یا اخراج شده یا زیر تیغ تعدیل نیرو و کوفت و زهرماره. چطوره ما بریم و شما ایران رو درسته قورت بدید؟
بحران عمومی سرمایه داری است
تبلیغ سادهزیستی رهبرشون رو میکنن
سگ سخن جو
نان جو می خورد با کاسه ای آب خنک
۱۰۰۰ سرو سربلند را گردن می زد.
ما را به رنگ دکمه رهبر فریفته است
این گرگ سال ها ست که با گله آشنا ست
غذا گرفته بودم یه آقای محترم کارتن خواب دیدم
گفتم آقا بفرمایید اگر کمه چیز دیگه هم بگیرم
گفت دخترم مرسی من چند روزه گلو درد دارم غذای چرب نمیخورم فقط شبا سوپ میخورم
بده به بچه های کارتن خواب ،اونا دوست دارند
چقدر یه فرد میتونه بلند نظر و بدون طمع باشه.
کارتن خواب هم وجود دارد؟
یه رفیق داشتم اسم عشقش رو تو گوشیش "امانت" سیو کرده بود...
میگفت:هر بار که زنگ میزنه بهم یادآوری میشه این امانت رو به من سپردن
حرفش خیلی قشنگ بود
امانت بودن زنان در دست نران
معنی این توصیه و اندرز رسول اکرم به نران اما چیست؟
سعدی
پای سرو بوستانی در گل است
سرو ما را پای معنی در دل است
هر که چشمش بر چنان روی اوفتاد
طالعش میمون و فالش مقبل است
خشت بر دریا زدن بیحاصل است
ای برادر ما به گرداب اندریم
وان که شنعت میزند بر ساحل است
شوق را بر صبر قوت غالب است
عقل را با عشق دعوی باطل است
نسبت عاشق به غفلت میکنند
وآن که معشوقی ندارد غافل است
دیده باشی تشنه مستعجل به آب
جان به جانان همچنان مستعجل است
بذل جاه و مال و ترک نام و ننگ
گر بمیرد طالبی در بند دوست
سهل باشد زندگانی مشکل است
عاشقی میگفت و خوش خوش میگریست
جان بیاساید که جانان قاتل است
خلق مجنونند و مجنون عاقل است
پایان
نسبت عاشق به غفلت میکنند
وآن که معشوقی ندارد غافل است
عاشق را غافل قلمداد می کنند.
دلیلش این است که حال عاشق را فقط عاشقان دانند و بس
چرا مناینقد بنده شکمم؟
از ذره بگیر برو تا کاینات
یکی از زیردیالک تیک های دیالک تیک داد و ستد است.
اگر دیالک تیک جذب و دفع نبود
به همدیگر می خوردند و منفجر می شدند
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر