جمعبندی
از
مسعود بهبودی
مثل هیچکس
الف
دیواری که پیامبران بر روی آن دستوراتشان را نوشته بودند
ترک خورده و در هم شکسته است
و تنها یک دستور برای نسل بشر باقی مانده است:
"هر کس بتواند هراس مرگ را زیر پای بگذارد ، قلب و جانش از نوری روشنی بخش مملو خواهد شد."
۱
پیامبران کی بوده اند و فرامین شان
فرامین کی بوده اند و بازتاب منافع کی؟
۲
ادیان و مذاهب چه بوده اند و برای چی بوده اند؟
۳
رسالت پیامبران چه بوده است و پیامبران رسول کی بوده اند؟
۴
پیش شرط زیر پا گذاشتن هراس از مرگ
سقوط به درجه جمادات است.
۵
حتی حشرات از مرگ بیزارند و هراس ضامنی غریزی ـ طبیعی برای احتیاط و هشیاری جهت پرهیز از نابودی است.
۶
با هراس زدایی از دل
شق القمری صورت نمی گیرد
۷
اولا هراس زدایی از دل
محال است
۸
ثانیا
نشانه نادانی و خودستیزی و خرد ستیزی و جنون است
۹
با هراس زدایی دل از مرگ
هیچ نور و روشنی و اگاهی
وارد جان و دل نمی شود.
۱۰
آدمی
فقط متحجر می شود
زباله می شود.
ب
نا آگاهی و توهمات،
انسان را در هم شکسته است
۱
همین جمله مثل هیچکس کذایی
خرافه ای بیش نیست.
۲
اولا انسان درهم نشکسته است.
۳
انسان
در طول تاریخ
رشد کرده است و فخرانگیز گشته است.
۴
میمونی آدم شده است و آدم توان نفوذ در ذات ذرات و کاینات را کسب کرده است.
۴
دیروز برای یک وعده غذای بخور و نمیر
همه اعضای قبیله بسیج می شدند
۵
امروز
به مدد توسعه علمی و فنی
یک نفر برای صدهاهزار نفر
آذوقه تولید می کند.
۶
پسیمیسم مثل هیچکس کذایی
بی دلیل و بی پایه است.
۷
شعور
انعکاس وجود است
۸
کار و میدان کار
قابله و زادگاه شعور است
۹
زنده باد کار و کارگاه و زندگی
ننگ بر مرگ و بی باکی از مرگ
پ
دیگر کسی رویای آزادی را در سر ندارد
۱
کسی به رؤیا نیاز دارد و تا زمانی به رؤیا نیاز دارد
که
رؤیا
تحقق نیافته باشد.
۲
انسان
اگر رؤیا ندارد
برای ان است که ایدئال او
رئال گشته است.
۳
انسان
آزاد گشته است و روز به روز میزان و میدان آزادی و اختیارش
وسعت بیشتر می یابد.
آيا ضروري است و يا مي شود لغتنامه را حذف كرد و به جاي آن دائرة المعارف مفهومي ايجاد كرد؟
نازیلا
۱
نه
هر آنچه که در طول تاریخ پدید امده است
بنا بر نیاز مبرم جامعه بوده است و حذفش خود خطای بزرگی است.
۲
اولا باید کیفیت فرهنگ واژه ها را توسعه داد.
۳
ثانیا باید میان واژه و واژه نامه و
مفهوم و دایرة المعارف
تفاوت گذاشت.
۴
عیب و ایراد واژه نامه ها هم در همین تفاوت میان واژه و مفهوم است:
الف
واژه می تواند
به عنوان فرم
حاوی محتواهای (مفاهیم) مختلف باشد.
ب
مفاهیم اما منحصر به فرد می مانند و روز به روز رشد می کنند.
۵
خطر آنجا ست که جای تفکر مفهومی
را
واژه بازی بگیرد.
۶
جای هماندیشی حاصلخیز را
بازی با واژه ها بگیرد و تفکر تخطئه و مختل شود.
۷
یکی از دردهای ما همین است.
۸
ما عملا واژه ها و جمله های مرده را رد و بدل می کنیم
و
نه
مفاهیم و افکار (اندیشه ها) را.
۹
البته
پس از عنگلاب اسلامی و روی کار امدن خردستیزان وحشتناک وحشت انگیز
حتی رد و بدل کردن مکانیکی واژه ها
از بین رفته است.
۱۰
نسل جدید
نسل
نه تنها مفهوم ـ فقیر
بلکه واژه ـ فقیری است.
۱۱
تویتر
از این فاجعه بهتر پرده برمی دارد.
۱۲
واژه ها و جملات کاربران دختر و پسر
اصلا واژه و جمله نیستند
ضمنا شرم انگیزند.
۱۳
همین فقر واژه و مفهوم بهترین زمینه برای خر پروری و خردستیزی دشمنان بشریت است.
ویرایش:
مثل هیچکس
به بهانه «اقلیت بودنم»
ـ به قول عوام ـ
کاشیِ خاطرات کودکی ام شکست
و از خواب پریدم..!
افسوس
وطن من
یک چمدان بود
در سرزمین نیاکان
که قوی مردانش هنوز در گهواره اند
و گردن ها میان خنجر و تشت های خون
لاف می زنند به طغیان.
افسوس
که صدای مردمانش
جز برای خاکسپاری بلند نمی شود
وطن،
دهانم
نخ به نخ
دود است
و غم تو
غلیظ ترین کام من.
مرا ببخش
همین قدر بوده ام!
در عاشقانه ترین مُردن
برای تو
برای
پیاده رویی (؟) که ندارم
(منظور شاعر پیاده روی است و و یا پیاده رو است که ندارد؟ روی سواره و پیاده که وجود ندارد.)
دیواری که ندارم
و زمینی که زیر پایم نیست
آن گونه که دوست دارم و می خواهم بمیرم
(برای مردن مطلوب به دیوار و زمین نیاز داری؟)
و آسمان
آسمانی دور تر از دور
که پیرامون آن (ستاره ها نه در حواشی آسمان بلکه در دل و سقف گنبد نیلگون اند. چلچراغ فلکند) ستاره ای نیست
تا از عمق اشک هایت
به خیمه های پیامبران وارد شوم (یعنی چه؟)
و بگویمشان (و بپرسم از آنها:)
به بهانه ی کدام رنج (به ازای کدامین رنج)
تا عشق
حکمِ واجب هر آیین شود
برای مردمان سرزمین ام (سرزمینم، سرزمین ام معنی دیگری دارد)
می خواهم زندگی کنم به هر بهانه ای
آدم بودن
بهانه ی (دلیل) خوبی برای این زنده گی (زندگی) نیست..!
افسوس
وطن من چمدانی است
پُر بغض
از خالیِ کسانی که (به) طناب دار آویخته اند (کشیده اند. از دار می آوزیند و به دار می کشند. لامصب)
به اندوهِ این نگاه
مثل هیچ کس
اهورا..!
من یک اقلیت هستم. (من اقلیتی ام. لامصب)
پایان
درنگی در دیالک تیک اکثریت و اقلیت
۱
این شعر اگر تحلیل شود
نقاط قوت و ضعفش روشن می شود.
۲
این شعر
در
نگاه نخست و سرسری
حتی
حاوی ایده های نادر و ناب و کمیاب است.
۳
ما فقط ایرادات زبانی و گرامری اش را یاداور شده ایم.
۴
مثال:
همیشه
و
همه جا
خلایق به ساز کسی می رقصند که اکثریت آراء را آورده باشد.
۵
مثلا در انتخابات.
در بحث.
در تعداد پیرو و نوچه و کلفت و نوکر.
۶
هیتلر و خمینی و خامنه ای و پینوچه و پوتین و ترامپ
به لحاظ شعور و شخصیت و سواد و صداقت
زباله حتی نیستند.
۷
ولی چون به ترفندی
اکثریت اعضای طویله را
فریب داده اند و به دنبال کشیده اند
محبوبیت عظیم کسب کرده اند
تا
هر جنایتی که خواستند
بی پروا مرتکب شوند.
۸
شاعر
در این شعر
شاید بی انکه خودش متوجه عظمت و عمق این اندیشه باشد
همین معیار خرکی، کمی و مکانیکی حاکم و رایج از دیرباز
را
به
چالش می کشد.
۹
حق هم دارد.
۱۰
به قول خردمندی
اگر میلیون ها نفر هم خرافه ای را تأیید کنند،
ماهیت خرافه که تغییر نمی یابد.
۱۱
خرافه بی اعتنا به تعداد طرفدارانش
خرافه می ماند.
مفهوم پوئه تیکی «کاشی خاطرات کودکی»
۱
نه.
شاعر خوبی است.
۲
او
خاطرات کودکی اش را به کاشی تشبیه می کند که شکسته است.
۳
معمولا به کاسه، کوزه، شیشه، جام و غیره تشبیه می کنند.
۴
این نوعی نوآوری است که تبارش به فروغ می رسد.
۵
تو از طنین کاشی آبی تهی شدی
و من
چنان پرم که روی صدایم نماز میخوانند
…
دیالک تیک مولد و مولود
۱
آره.
مشخصه مهم مجاهدین خلق
ضدیت رادیکال شان با روحانیت بود.
۲
فرزندان آدم ها
به حکم غریزه
نافی دیالک تیکی آنان هستند.
۳
پدر تجربه
ای دل
تویی
آخر
ز چه رو
طمع مهر و وفا از پسران می داری؟
خواجه شیراز
۴
همین ضدیت غریزی فرزند
با مادر و پدر
آخوند زاده ها
را
به
سوی مجاهدین
سوق داده است.
۵
در آلمان فاشیستی
هم
بخش مهمی از فاشیست ها
به
دست همدیگر
ترور شده اند.
۶
باند خونخوار اس آ
به
فرمان مستقیم هیتلر
قتل عام شد
۷
هیتلر نمی خواست
رقیبی داشته باشد.
اشاره ای به مقوله مد روز فساد
۱
شعار «مبارزه با فساد و یا کروپسیون»
یکی از مهم ترین و مد روزترین و مدرن ترین و عوام فریبانه ترین شعار های طبقه حاکمه امپریالیستی است.
۲
این شعار شب و روز از همه منابر (رسانه ها و عخبار) امپریالیستی
به گوش می رسد.
۳
کسب و کار سران طویله جماران
تقلید است
و
مراجع تقلید شان
سران فکری و سیاسی و اقتصادی و نظامی امپریالیستی اند.
۴
فقط توله های شان
شیفته شیطان بزرگ و شیاطین کوچکتر نیستند.
۵
خودشان
همه از دم
شیطان پرست اند.
۶
فریب تظاهر به خداپرستی اینان را
حتی خران جهان نمی خورند
چه رسد به خردمندان جهان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر