۱۳۹۸ آذر ۱۰, یکشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۱۱)


 
 
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم

اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
 
 
 
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان

 پیشگفتار
قسمت سوم
ادامه

۳۴
·     اوضاع و احوال تاریخی ـ جامعه ای ماقبل، کانت را و ضمنا مجموعه فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان را وامی دارد که مسئله تسلط راسیونال انسان بر طبیعت و جامعه را، یعنی مسئله اساسی فلسفه کلاسیک بورژوایی را، بسان راسیونالیسم به طرز  «دگماتیکی» صرف نمودار نسازد و یا بسان امپیریسم به طرز «اسکپتیکی» (شکاکانه) با آن مواجه نشود.
·     بلکه برای آن (مسئله تسلط راسیونال انسان بر طبیعت و جامعه) شالوده محکمی فراهم آورد و به اندازه کافی آن را بر ضد راه حل های «دگماتیکی» و «اسکپتیکی»، تضمین کند و صحت آن را استدلال و اثبات کند.

۳۵
·     مسئله برای کانت، امکان پذیری تسلط راسیونال انسان  بر طبیعت و جامعه، به طور کلی نبوده است.

۳۶
·     کانت در این باره، هرگز تردیدی به دل راه نداده بود.

۳۷
·     اولا فلاسفه ماقبل کانت این مسئله را قبل از او به اندازه کافی استدلال و اثبات کرده بودند.

۳۸
·     ثانیا علوم طبیعی مته متیکی برای کانت، در این زمینه شاقول مطمئنی بود.

۳۹
·     مهمتر برای کانت و برای فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان، مسئله چگونگی امکان پذیری تسلط راسیونال انسان بر طبیعت و جامعه، تحت شرایط تضادهای بورژوایی ـ کاپیتالیستی بود.

۴۰
·     از این رو، تلاش های کانت در جهت تشریح اوپتییمیستی (تشریح مبتنی بر خوش بینی فلسفی) تضادهای جامعه بورژوایی بوده اند.

۴۱
·     تلاش های کانت در جهت شرکت دادن هارمونیکی انسان اسیر در چنگ مکانیسم کاپیتالیستی تولید و بازتولید، در محیط زیست طبیعی و اجتماعی اش بوده است.

۴۲
·     فلسفه کلاسیک بورژوایی از همان آغاز با این مسئله مواجه بوده است.

۴۳
·     این مسئله اما در اسکپتیسیسم (تردیدگرایی) امپیریسم انگلیس به طرز شدیدتری بازتاب فلسفی می یابد.

۴۴

·     فیشته و هگل، این  نیت کانت را تداوم خواهند بخشید.

۴۵
·     فیشته تحت تأثیر بیواسطه انقلاب فرانسه، در آموزه علم خود به اثبات فلسفی همه جانبه، بی حد و مرز و ضمنا بی پروای این اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی) کانت کمر برخواهد بست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر