اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستمدیدگان در دوران ما
دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
درست است
که
سرمایهداری تغییرهای عمدهای کرده است.
انقلاب اطلاعات
چالشها و نیز فرصتهای تازهای به وجود آورده است،
و
شیوههای تولید دچار
تغییرهای فناورانهٔ چشمگیری شدهاند،
و
به همین دلیل،
و
در پرتو چالشهای
تازهای که پیش آمده است،
مبارزهٔ طبقهٔ کارگر
نیز
نیاز به آگاهیهای تازه و
انطباق خود با وضعیت تازه دارد.
امّا
شالودههای جامعهٔ طبقاتی و بنابراین نیاز به مبارزهٔ طبقاتی به منظور
ایجاد دنیایی متفاوت، نظم جهانی سوسیالیستی، همچنان به قوّت خود باقی است.
هدف بنیادی سوسیالیسم
از
دید مارکس و انگلس،
تحقق آزادی انسان و خودمختاری فردی بود.
بهویژه،
رهایی
از احساس بیگانگیای که به شکل مناسبات اجتماعی،
و
نیز کمبودهای مادّی،
بهاجبار به افراد تحمیل شده،
که
در
آن
شخص صرفاً برای زنده ماندن مجبور
است که وارد فعالیتهایی معیّن بشود.
۱
انقلاب اطلاعات
چالشها و نیز فرصتهای تازهای به وجود آورده است،
و
شیوههای تولید دچار
تغییرهای فناورانهٔ چشمگیری شدهاند،
و
به همین دلیل،
و
در پرتو چالشهای
تازهای که پیش آمده است،
مبارزهٔ طبقهٔ کارگر
نیز
نیاز به آگاهیهای تازه و
انطباق خود با وضعیت تازه دارد.
حریف
در
این جمله
از
شیوه های تولید
دم می زند.
همانطور
که
در
بخش پیشین تحلیل
گفته شد،
حریف
از
مفهوم فلسفی و سوسیولوژیکی و اقتصادی ـ سیاسی مارکسیستی «شیوه تولید»،
یعنی
از
الفبای مارکسیسم
بی خبر
است.
در
حالیکه
حمید صفری
همه مفاهیم اقتصادی ـ سیاسی
را
در
کتاب ارزشمندی
توضیح داده است
و
جوانشیر
در
دانش کاه اوین
حتی
برای شیرخوارگان طویله جماران
این
مفاهیم اقتصادی ـ سیاسی
را
مفصلا
توضیح داده است.
شیوه تولید = نیروهای مولده + مناسبات تولیدی
حریف مفهوم شیوه تولید
را
تحت اللفظی معنی کرده است.
به
زعم حریف
عنگلاب اطلاعات
سبب شده
که
شیوههای تولید دچار
تغییرهای فناورانهٔ چشمگیری شوند.
حریف
هنوز
نمی داند
که
تغییر شیوه تولید
به
معنی تحول مناسبات تولیدی
است
و
تحول مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی جامعه)
به
معنی
پیروزی انقلاب اجتماعی
است
یعنی
به
معنی گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به عالی
است.
این
مقاله حریف
احتمالا
به
زبان قبرسیون
ترجمه شده
و
در
ارگان حزب کمونیست قبرس
منتشر شده است.
۲
انقلاب اطلاعات
چالشها و نیز فرصتهای تازهای به وجود آورده است،
و
شیوههای تولید دچار
تغییرهای فناورانهٔ چشمگیری شدهاند،
و
به همین دلیل،
و
در پرتو چالشهای
تازهای که پیش آمده است،
مبارزهٔ طبقهٔ کارگر
نیز
نیاز به آگاهیهای تازه و
انطباق خود با وضعیت تازه دارد.
این
جمله حریف
به
پرت و پلا
شباهت دارد:
عنگلاب اطلاعات
چالش ها (؟) و فرصت های تازه ای
به
وجود آورده است.
ضمنا
شیوه های تولید دچار تحولات تکنولوژیکی
شده اند.
مثلا
تولید
اوتوماتیزه شده است.
نتیجه؟
مبارزه طبقه کارگر
در
پرتو چالش های تازه (؟)
از
سویی
به
آگاهی های تازه (؟)
و
از
سوی دیگر
به
انطباق خود با وضعیت تازه
نیاز دارد.
باید اندکی دقت کرد:
نه
طبقه کارگر
و
نه
حزب طبقه کارگر
بلکه
مبارزه طبقه کارگر
محتاج آگاهی های تازه
از
سویی
و
انطباق خود با وضعیت جدید
از
سوی دیگر
است.
من ـ زور
از
این احتیاجات مبارزه طبقه کارگر
چیست؟
ضمنا
حزب توده
که
ظاهرا
رهبری مبارزه طبقه کارگر
را
در
دست دارد،
در
این زمینه
چه کرده است؟
کدام آگاهی های تازه
را
کسب کرده
و
در
اختیار مبارزه طبقه کارگر
قرار داده
و
چگونه
مبارزه طبقه کارگر
را
با
وضعیت تازه
انطباق بخشیده است؟
۳
امّا
شالودههای جامعهٔ طبقاتی
و
بنابراین
نیاز به مبارزهٔ طبقاتی به منظور
ایجاد دنیایی متفاوت،
نظم جهانی سوسیالیستی،
همچنان به قوّت خود باقی است.
عجب سخنگوی حواسپرت پرت و پلانویسی
حزب توده
دارد:
شالودههای جامعهٔ طبقاتی
اولا
مگر
عمارتی
می توان پیدا کرد
که
بیش از یک زیربنا داشته باشد؟
چنین چیزی
اصلا
چگونه
قابل تصور
است؟
ثانیا
شالوده های جامعه طبقاتی
چیستند؟
ثالثا
مگر
شالوده و یا زیربنای هر جامعه
ـ خواه جامعه طبقاتی و خواه جامعه بی طبقه ـ
مناسبات تولیدی
نیست؟
آخر
این چه سخنگویی
است
که
از
بنیادی ترین دیالک تیک جامعه
(دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) ـ روبنای ایده ئولوژیکی)
بی خبر
است؟
حریف
ظاهرا
عاشق جمع بستن کورکورانه اسامی است:
شیوه های تولید
شالوده های جامعه
....
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر