جبهۀ ضدديکتاتوری - مخالفتها و پرسشها
دنيا
ـ نشريۀ سياسی و تئوريک کميتۀ مرکزی حزب تودۀ ايران ـ
(سال سوم (دوره سوم) شمارۀ ١٠، آذر ۱٣۵۵)
منوچهر بهزادی
از
صفحه فیسبوک روزبه نوید
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
۱
وحدت نیروها
یعنی
یکی شدن نیروهایی که مدعی منعکس ساختن منافع طبقات و
اقشار معین و همانند
و
مدعی داشتن ایده ئولوژی و مشی سیاسی و سازمانی همانندی
اند
ولی به علل گوناگون اکنون دور از هم و گاه حتی در مقابل
هم قرار گرفته اند.
منوچهر بهزادی
۱
از سر تا پای این «تعریف» منوچهر بهزادی از مفهوم وحدت
سستی، شلختگی و بی پرنسیپی تئوریکی
می تراود:
حزب توده
بنا بر این «تعریف» من در آوردی
حاضر است
با
هر جریان و شخصیتی که مدعی نمایندگی طبقه کارگر و ایده
ئولوژی آن باشد،
به
وحدت تشکیلاتی
اقدام کند.
۲
طرفه این است
که
در طویله ایران
بیشتر از تعداد کارگران
حزب و سازمان و گروه و شخصیت مدعی نمایندگی منافع طبقه
کارگر و ایده ئولوژی آن
یعنی
مارکسیسم ـ لنینیسم
وجود دارد.
۳
این مدعیان
اما
نه
ذره ای صداقت دارند
و
نه
ذره ای سواد.
چه رسد به فهم مارکسیسم ـ لنینیسم.
وحدت نیروها
یعنی
یکی شدن نیروهایی که مدعی منعکس ساختن منافع طبقات و
اقشار معین و همانندند.
۱
این حکم منوچهر
بهزادی
دال بر فقدان یقین و گرفتاری او در منجلاب شک و تردید
است:
۲
منوچهر بهزادی
ظاهرا
نمی داند
که
اقشار و طبقات جامعه بشری
نمی توانند
در آن واحد
احزاب متفاوت و متعدد داشته باشند.
۳
چنین چیزی محال است.
۴
چرا و به چه دلیل؟
۵
به این دلیل که هویت در دیالک تیک هویت و تفاوت معنی
دارد و و جود دارد.
یعنی
هر شخصیت و حزب و سازمانی
هویت طبقاتی خاص خود
را
دارد.
یعنی
منحصر به فرد
است.
۶
اگر در جامعه ای ده حزب متفاوت مدعی نمایندگی منافع طبقه
معینی و ایده ئولوژی آن طبقه باشند،
در بهترین حالت
فقط یکی از آنها می تواند، حق به جانب باشد.
۷
به همین دلیل
بلشویک ها
از
حزب سوسیال ـ دموکرات روسیه
(منشویک ها)
و
گروه اسپارتاکوس
از
حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان
انشعاب می کنند.
یعنی
کثرت احزاب مدعی نمایندگی منافع طبقه کارگر
را
بر
وحدت آنها
و
انشعاب از آنها
را
بر
اتحاد با آنها
ترجیح می دهند.
دیالک
تیک وحدت و کثرت
دیالک تیک اتحاد و انشعاب
۸
اکنون
دهها دکه و دکان مدعی حزب توده وجود دارد
که
چشم دیدن یکدیگر
را
ندارند.
چه رسد به وحدت و یا حداقل، اتحاد با همدیگر.
این نشاندهنده بطلان اوتوپی منوچهر بهزادی است.
۹
راستی چرا و به چه دلیل
مدعیان حزب توده
قبل از اتحاد با احزاب و انجمن ها و شخصیت های متعلق به
طبقات دیگر جامعه
با
همدیگر متحد نمی شوند؟
۱۰
بگذارید
نظری گذرا براین دار و دسته ها بیندازیم:
الف
حزب توده نامه مردم
حاضر است با فرخ نگهدار و حزب چپ و اکثریت و میرحسین سر
سبز و غیره
به تشکیل «جبهه ضد دیکتاتوری» (جبه ضد استبداد ولایی) خطر
کند.
ولی
به هیچ طریق و ترفندی حاضر به اتحاد با راه توده و عدالت
و مهر و ماه نیست.
راستی چرا و به چه دلیل منطقی؟
ب
حزب توده راه توده
حتی
پس از کشتار بی رحمانه و خصمانه سران حزب توده توسط
جانیان جماران
از این اجامر دل برنمی کند.
اما
به هیچ قیمتی حاضر به اتحاد با حزب توده نامه مردم نمی
شود.
راستی چرا و به چه دلیل منطقی؟
خاوری مظلوم
که
بدتر
از
خامنه ای ظالم
نیست.
پ
حزب توده عدالت
شیفته مش محمود احمدی نجات است.
یعنی متحد ارگانیک او ست.
ولی حاضر به اتحاد با دار و دسته های توده ای دیگر نیست.
ت
دار و دسته مهر
حتی
با
یأجوج و مأجوج
سر و سری دارد.
حتی با پخمه هایی که به راه کور و کر پیوسته اند، حال می
کند.
ولی
به ضرب شلاق حتی حاضر به اتحاد با بقیه دار و دسته های
توده ای نیست.
دلیلش چیست؟
۱۱
چگونه می توان تشکیل «جبهه ضد دیکتاتوری» را به طرز
مکانیکی شعار داد،
ولی
از اتحاد با مدعیان حزب توده حتی پرهیز داشت؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر