جمعبندی
از
مسعود بهبودی
آرزویی دلکش است اما دریغ.
۱
ایده ئولوژی طبقه حاکمه
را
فقط
با
ایده ئولوژی پرولتاریا
(مارکسیسم ـ لنینیسم)
می توان از عرصه بدر راند.
۲
یعنی
باید
دایرة المعارف روشنگری
خواند.
اخلاق چیست؟
۱
اخلاق عامیانه وجود ندارد.
۲
اخلاق طبقاتی وجود دارد.
خود
اگر بگذارند.
۳
چون
اخلاق حاکم در هر جامعه
اخلاق طبقه حاکمه است.
۴
روبنای ایده ئولوژیکی انعکاس زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی، ساختار اقتصادی جامعه) است.
۵
دیگر
نمی توان هومانیست بود
و
کمونیست نبود.
۶
در دوران کنونی
پیش شرط نمایندگی هومانیسم اصیل
ورود به سنگر پرولتاریا ست.
۶
کمونیسم = هومانیسم + ناتورالیسم
همبودگرایی + انسانگرایی + طبیعتگرایی
گیرم که این چراغ شود سبز و بگذری
پای چراغ قرمز دیگر چه می کنی؟
شاعری از بین النهرین
کسب درآمد با رحم اجاره‌ای
گاهی زنان از قشر مرفه که حتی توانایی بچه دار شدن هم دارند بدلیل عدم تغییر اندامشان حاضرند دست به اجاره رحم می‌زنند.
حریف
۱
زنی که برای حفظ ظاهر عندامش
زن دیگری
را
اجیر می کند و داوطلبانه با شوهرش به جفتگیری برمی انگیزد
همیشه جوان که نمی ماند.
۲
اندام جمادی، نباتی و حیوانی دیر و یا زود تخریب می شود.
۳
آدم خیلی زود پیر می شود.
۴
آن سان که حتی توله های اصیل و قلابی اش
حاضر به نگاه کردن به روی مبارکش نمی شوند
چه رسد به همبایی و همزیستی و همراهی
۵
این ترفند
در هر صورت
ترفند نرگرایانه ای است.
۶
چون
زن و دختر مورد نظر که با یک وعده جفتگیری
آبستن نمی شود.
۷
چاره تنها در تقسیم تخت خواب و اتاق خواب با زنان و دختران ثالثی است.
۸
آزادی کذایی زنان
هم
یکی دیگر از ترفندهای نرگرایانه است.
۹
در این صورت نران
بیشتر و بهتر می توانند
با زنان حال کنند
ولی
زنان همان می مانند که بوده اند.
۱۰
فقط به عوض نر واحدی
با نران متعددی همخوابه می شوند.
۱۱
زندگی در آخرالزمان
در هر صورت
سکسوئالیزه می شود.
۱۲
تنها ره رهایی
در بند تنبان کذایی
جسته و یافته می شود.
تخریب به عوص تحلیل
۱
مفاهیم خاین و جاسوس و غیره
فاقد محتوا هستند.
۲
مثل فحش اند.
۳
کسی که به حریفی
فحش مثلا مادر قحبه
می دهد،
اصلا مادر او را ندیده است.
۴
علاوه بر این
اجامر اسرائیل و یا امپریالیسم
که
بدتر و منفی تر از اجامر جانی و جلاد جماران نیستند.
۴
ضمنا
مگر این این اجامر کثافت
با
سران کثیف دول دیگر
ارتباط ندارند؟
۵
چرا
وقتی نوبت به زحمتکشان و یا احزاب شان می رسد
هر رابطه ای به عنوان وابستگی و جاسوسی و خیانت و غیره
قلمداد می شود؟
هر شب خرافه ای به زمین می زنند و باز
این خطه بلا زده غرق خرافه ها ست
عفو بین الملل خواستار آزادی فوری زندانی سیاسی
آرش صادقی
شده است.
۱
عفو بین الملل نمی داند که آزادی چیز دیگری است.
۲
چون
خود طویله جماران
زندان پهناوری است.
۳
به همین دلیل
آزادی زندانی سیاسی کذایی
بی معنی است.
۴
بدیل بهتر:
تعویض زندان
(انتقال از زندان کوچولو موچولو به زندان گنده مونده گندیده)
معنامند است
گذار
از
نژاد به طبقه
۱
نژاد
از مفاهیم بیولوژی (زیست شناسی) است.
۲
استفاده از نژاد
در جامعه بشری و جامعه شناسی
مجاز نیست.
۳
ما
ضمنا
اخیرا
پژوهشی علمی
در این زمینه ترجمه و منتشر کرده ایم.
۴
نژاد
در جامعه بشری
به
طبقه استحاله یافته است.
۵
مبارزه
در جامعه بشری
به همین دلیل
نه
مبارزه نژادی
بلکه مبارزه طبقاتی
است
که
به قول مارکس:
لکوموتیو تاریخ است.
۶
کسانی که در جامعه شناسی و سیاست و غیره
از
مفهوم نژاد
بهره برمی گیرند
یا
ابله اند
و
یا
عوامفریب
تنها کسی که
حقیقتا
«دوستت دارم»
را
بر زبان می راند،
کسی است که
یا
جلوی آیینه ایستاده است
و
یا
توله های بی شعورش را مخاطب قرار داده است.
۱
تنها چیزی که لیاقت شنیدنش «دوستت دارم» را دارد
عکس و یا تصویر آن کس
در آیینه است
۲
ضمنا
قلب
ارگان پمپاژ خون در اندام است
و
اعتنایی به «دوستت دارم» کسی ندارد.
انسان عاقل تمام جوانب را باید بسنجد.
انسان عاقل پس سالم هم هست.
حرفهای دکتر را با دید سیاسی نبینید .
ایشون عمومیت را در نطر داره.
حریف
۱
خیلی ممنون.
شما
وقتی در حق تروریست های خودستیز و خردستیز
دعا می کنید
همه جوانب امر
را
سنجیده اید؟
۲
یعنی
از دید هلاکو
عاقلید و سالمید؟
۳
عقل
از دید هگل
یعنی فلسفه.
۴
فلسفه یعنی عقل کل اندیش
۵
عقل که نریخته زیر دست و پا تا همه داشته باشند.
۶
عقل کل اندیش
و
یا
فلسفه
باید آموخته شود.
۷
بدون کسب توان تفکر مفهومی
فقط
می توان عرعر کرد.
۸
هلاکو اصلا معنی عقل را نمی داند.
۹
برای کسب توان تفکر مفهومی
قبل از هر کاری
باید
تعریف مفاهیم
فراگرفته شود.
۱۰
همین جمله شما که لاطائلات هلاکو را نباید سیاسی دید،
خود نشانه بی خبری شما از تعریف مفهوم سیاست است.
۱۱
هلاکو سیاسی تر از هر ننه مرده ای است.
۱۲
کسی که سیاسی نباشد در کره مریخ زندگی می کند.
۱۳
هر عطسه و سرفه و آه و آروغ هر کسی
حتی
سیاسی
است.
تنها چیزی که هلاکو ندارد
عقل صاحبمرده
و
خبر از عقل صاحبمرده
است:
۱
از دید هلاکو
آدم ها به دو طبقه
سالم و بیمار
طبقه بندی می شوند:
۲
آدم های سالم
عقل خود را تسلیم نمی کنند
همرنگ کسی نمی شوند
و رنگ خاص خود را حفظ می کنند
۳
آدم های بیمار
عقل خود را تسلیم می کنند و همرنگ جماعت می شوند و بدبخت و رسوا می شوند.
۴
راستی عقل چیست
که
ریخته در زیر دست و پای هلاکو ست؟
۵
اولا
همرنگ جماعت شدن
بستگی به ماهیت جماعت دارد
و
حتما نباید مثبت مطلق و یا منفی مطلق باشد.
۶
همرنگ شدن با توده زحمت
با
همرنگ شدن با طبقه حاکمه انگل کثافت
دو چیز مطلقا متضادند.
۷
ثانیا
همرنگ شدن با جماعت
دلبخواهی که نیست.
۸
طبقه حاکمه مجهز به شلاق نان و جان
یعنی طبقه ای که مالک اساسی ترین وسایل تولید مایحتاج حیاتی است
رنگ خود را
رسم و رویه روش و رفتار خود
را
به انحای آشکار و پنهان
به توده تحمیل میکند.
۹
ایده ئولوژی طبقه حاکمه
از
سنیین کودکی
در روح اعضای جامعه
تزریق می شود.
۱۰
خود هلاکوخان
یکی از اجامر طبقه حاکمه
است.
۱۱
نویسنده کتب درسی
رهبر رسانه های همگانی
منبرنشین همیشگی
اعضای طبقه حاکمه و مزدوران طبقه حاکمه اند.
۱۲
حالا
هلاکو
طبقه حاکمه
را
ماستمالی می کند
و
به توده اسیر گیر می دهد.
۱۳
برو این دام بر گولی دگر نه
که سگ ها را نباشد فکر دانه
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر