پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
۱۹۹
· اما بخشی از طبقه کارگر چین نیز وجود داشته که
به مقاومت سرسختانه مبادرت ورزیده است.
۲۰۰
· در ماه ژانویه سال ۱۹۶۷ بخشا حتی به برخوردهای
مسلحانه در شهرهای شانگهای، نانکینگ، شنیانگ، سیان، کانتون و غیره منجر شد.
۲۰۱
· در این زمان کارگران، فونکسیونرهای (فعالان)
سندیکایی، فونکسیونرهای محلی حزب کمونیست چین و مدیریت های کارخانه ها به تشکیل
همبودهای (اجتماعات) اکسیونی (عملی) مبادرت ورزیدند.
۲۰۲
· در همان ماه، کارکنان راه آهن در سراسر چین دست
به اعتصاب زدند.
۲۰۳
· در شهرهای شانگهای، تینستین و دایرن کارگران
بنادر اعتصاب کردند.
۲۰۴
· در شهر شانگهای
به دلیل دست کشیدن کارگران از کار، آب رسانی، برق رسانی و حمل و نقل بخشا
مختل شد.
۲۰۵
· در استان های هنان و شانکسی معادن ذغال سنگ
تعطیل شدند.
· کارگران دست از کار کشیدند و خواهان دستمزد
بیشتر شدند.
۲۰۶
· در سراسر کشور، جنبش مقاومت نسبتا وسیعی وجود
داشت که در وهله اول بر ضد تجاوزات غیرقانونی باندهای (واحدهای شبه نظامی) مائو
بود.
۲۰۷
· این جنبش مقاومت اما پیوسته به هم نبود.
· فاقد کوئوردیناسیون بود.
· فاقد رهبری یکدست و یکپارچه بود تا بتواند آن را
نه فقط بر ضد باندهای مائو، بلکه بر ضد گروه مائو در رهبری کشور سوق دهد.
۲۰۸
· گروهبندی گرد آمده دور مائوتسه تونگ توانسته بود
بخش نسبتا کوچکی از طبقه کارگر چین را و
قبل از همه کارگران به لحاظ اجتماعی فقیر را مثلا کارگران کمکی و فصلی را مورد سوء
استفاده مستقیم قرار دهد.
· در نیتجه،
در ماه دسامبر ۱۹۶۶ در کارخانه ها به تشکیل سازمان های «زعوفان» (شورش)
نایل آمد.
۲۰۹
· تشکیل این سازمان های «زعوفان» (شورش)، نقطه اوج
تفرقه افکنی در طبقه کارگر چین بوده است.
۲۱۰
· گروه مائو به کمک اقشار فقیر طبقه کارگر، حمله
بر شرایط مادی زندگی کل طبقه کارگر را جامه عمل می پوشاند.
۲۱۱
· در جریان «انقلاب فرهنگی» در تداوم بخشیدن به
گرایشات موجود در سال ۱۹۶۵، دوباره پرداخت مزایای کارگران قطع شد.
· جای پرداخت دستمزد بنا بر تعداد قطعات را، بسان
دوره سیاست «جهش بزرگ به پیش»، پرداخت دستمزد بنا بر ساعات کار گرفت.
· (الف ابر، «توسعه وضع مادی طبقه کارگر چین از
سال ۱۹۵۷»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۱۲۴)
۲۱۲
· گروه مائو پس از تخریب نظام دموکراتیکی ـ خلقی
در مرحله اول «انقلاب فرهنگی»، اکنون در مرحله دوم آن، (از فوریه ۱۹۶۷ تا پلنوم
نهم در آوریل ۱۹۶۹) به تشکیل ارگان های دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود تحت
عنوان «کمیته های انقلاب» پرداخت.
۲۱۳
· این ارگان ها تحت سیطره کامل ارتش بودند و اعضای
آنها که عمدتا نظامی بودند، توسط ارتش تعیین می شدند.
۲۱۴
· زحمتکشان چین کمترین تأثیری در تشکیل «کمیته های
انقلاب» نداشتند.
۲۱۵
· این ارگان ها («کمیته های انقلاب») با منافع خلق
چین مطابقت نداشتند.
· آنها
ابزارهای سیطره بر خلق بودند.
۲۱۶
· در ماه اکتبر ۱۹۶۷ رهنمود لازم برای تشکیل حزب
مائوئیستی صادر شد.
۲۱۷
· گروه مائو به ابزاری جهت بسیج توده پهناوری در
راه سیاست ابرقدرتگرایی شووینیستی و برای سیطره خود بر پایگاه سیاسی و اجتماعی
وسیع نیاز داشت.
۲۱۸
· برای رسیدن به این آماج ها از اسامی و سنن
انقلابی حزب کمونیست چین سوء استفاده به عمل آوردند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر