شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
و گر خشم گیرد ز
کردار زشت
چو باز آمدی، ماجرا
در نوشت
معنی تحت اللفظی:
اگر
خدا از عمل بد کسی به خشم آید،
در
صورت پشیمان گشت، توبه کردن و بازگشتنش،
عمل
بد او را نادیده می گیرد.
سؤال
سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک
تیک انسان و خدا
را
به شکل
دیالک تیک الف و ب بسط و تعمیم می دهد.
جواب
سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک
تیک انسان و خدا
را
به
شکل دیالک تیک ارباب و بنده بسط و تعمیم می دهد.
۲
و گر خشم گیرد ز
کردار زشت
چو باز آمدی، ماجرا
در نوشت
ترفند
ایده ئولوژیکی سعدی
مقصر
مدام و همیشگی قلمداد کردن توده های مولد و زحمتکش است.
بدین
طریق
البته
به طور مطلقا غیرمستقیم
اعضای
قلدر و قدر قدرت طبقه حاکمه بنده دار و فئودال و روحانی
به آب
زمزم شسته می شوند.
همیشه
محق و حق به جانب جا زده می شوند.
ضمنا
توده
های مولد و زحمتکش بنده و غلام و رهی و رعیت و کلفت و کنیز
همیشه
خطاکار، همیشه مقصر و همیشه عذرآور و پوزش طلب
جا
زده می شوند
تا
نمایندگان
خدا در پهنه زمین
هومانیسم
به خرج دهند
و
به
بهانه خطایی گردن شان را نزنند.
۳
و گر خشم گیرد ز
کردار زشت
چو باز آمدی، ماجرا
در نوشت
سؤال
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک ح و م زمینی را در آیینه زلال آسمان
منعکس می کند و از آن دیالک تیک خدا و انسان
را می سازد:
خدا مثل خوانین و سلاطین
فئودال ـ بنده دار از کردار زشت انسان ها خشم می گیرد، ولی اگر آنها توبه کنند و
برگردند، بر جرایم شان خط می کشد.
جواب
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک حاکم و محکوم زمینی را در آیینه زلال
آسمان منعکس می کند و از آن دیالک تیک خدا و انسان
را می سازد:
خدا مثل خوانین و سلاطین
فئودال ـ بنده دار از کردار زشت انسان ها خشم می گیرد، ولی اگر آنها توبه کنند و
برگردند، بر جرایم شان خط می کشد.
۴
و گر خشم گیرد ز
کردار زشت
چو باز آمدی، ماجرا
در نوشت
این انعکاس انتزاعی ـ
آسمانی مو به موی ارباب ها و خان ها ست :
آنها از کردار زشت زیردستان
خود به خشم می آیند، ولی به محض این که بنده فراری و رعیت عاصی برگشت، به خطای خود
اعتراف کرد و نام و آدرس شیاطینی را که باعث گمراهی و عصیان او شده اند، گفت و
توبه کرد، پوزش او پذیرفته می شود.
بالاخره باید کشتزارها درو
شوند و اراضی اربابی شیار خورند و کشت شوند.
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر