احسان طبری
«جستارهایی از تاریخ»
(صفحه ۱۱۰ ـ ۱۱۱)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
با سپاس
از
فرهاد
بدون شک
در
سپاه میلیونی مولدان معنوی
(مهندسان، کارکنان علمی، نویسندگان، شاعران، هنرپیشه ها، کارگردان ها و... )
زمرۀ ممتازی وجود دارد
که
با سرمایه داران هم ردیف، هم سهم و هم مایه اند،
ولی اکثریت مطلق از جهت مزدبگیر بودن و شرکت بلاواسطه در تولید و خدمات، «پرولتاریزه » شده اند.
چه بسا که زندگی بعضی از اینها نه تنها از کارگر و کشاورز عادی بهتر نیست،
بلکه در مواردی بدتر هم است.
و این نشان می دهد که نه تنها جامعه پرولتارزدایی نشده،
بلکه پرولتاریزه تر هم شده است.
به این خیل انبوه که بیش از۹۵ درصد تحصیلکردگان جامعه اند
باید دانشجویان، دانش آموزان و کارآ موزان را هم افزود.
پایان
۱
سپاه میلیونی مولدان معنوی
(مهندسان، کارکنان علمی، نویسندگان، شاعران، هنرپیشه ها، کارگردان ها و... )
دیالک تیک کار مادی و کار فکری
سیر دوگانه شورانگیزی
در جریان تاریخ داشته است:
الف
دیالک تیک کار مادی و کار فکری
در فرماسیون اقتصادی اشتراکی آغازین (کمون اولیه)
درونی و نامرئی
بوده است:
کار مادی
(تولید مایحتاج حیاتی)
همیشه
با
کار معنوی
(کار فکری و روحی و روانی و هنری)
توأم است.
شروع به کار مادی از هر نوع، همان
و
به کار افتادن مغز آدمیان، همان.
نمی توان به کار مادی شروع کرد
و
بی اختیار
آهنگی
را
شعری
را
سرودی
را
ترانه ای
را
اندیشه ای
را
زمزمه نکرد.
به همین دلیل
می توان
بی کمترین تردید
گفت:
زادگاه اندیشه و شعور و شناخت و هنر
کار مادی
است.
ب
دیالک تیک کار مادی و کار فکری
در فاز (مرحله) واپسین فرماسیون اقتصادی اشتراکی آغازین (کمون اولیه)
ضمن حفظ بنیاد درونی و نامرئی اش
برونی و مرئی
می شود:
دلیل این تجزیه دیالک تیکی دیالک تیک کار مادی و کار معنوی
توسعه نیروهای مولده و تولید بیش از حد نیاز مایحتاج حیاتی
بوده است:
در نتیجه
بخشی از اعضای فرماسیون اقتصادی اشتراکی آغازین
مثلا
پیران
کاهنان
(روحانیان معابد)
از انجام کار مادی معاف می شوند و به کار معنوی محض می پردازند.
بدین طریق
برای اولین بار در تاریخ
کار مادی از کار معنوی
(مولدین مادی از مولدین معنوی)
جدا می شوند.
این تقسیم کار
یکی از انواع مهم تقسیم جامعه ای کار بوده است
که
بر بنیان آن
گذار از جامعه بی طبقه به جامعه طبقاتی
امکان پذیر گشته است.
این اما به چه معنی است؟
۲
سپاه میلیونی مولدان معنوی
(مهندسان، کارکنان علمی، نویسندگان، شاعران، هنرپیشه ها، کارگردان ها و... )
این بدان معنی است
که
مولدین معنوی
در فاز واپسین فرماسیون اقتصادی اشتراکی آغازین
(کمون اولیه)
وسایل اساسی تولید و مازاد محصول کشاورزی و صید و شکار همبود
را
که
در معابد نگهداری می شدند،
تصاحب کرده اند
و
فرماسیون اقتصادی برده داری
را
اندک اندک
تشکیل داده اند.
مثال
حضرت محمد و حضرت علی
هم
جزو مولدین معنوی اند
و
هم
جزو برده سازان و برده داران اند.
این
همان نکته ای است
که
احسان طبری
کمترین اعتنایی بدان نداشته است.
احسان طبری
به تحلیل تاریخی ـ مشخص دیالک تیک کار مادی و کار معنوی (مولدین مادی و مولدین معنوی)
نمی پردازد.
احسان طبری
توجه ندارد
که
مهم ترین مولدین معنوی
اشرافیت برده دار و فئودال بوده اند.
همچنان و هنوز هم مهمترین مولدین معنوی
یا
عضو و جزو طبقه حاکمه اند و یا در خدمت طبقه حاکمه اند.
این آش
چندان شور است
که
خود احسان طبری حتی متوجه آن شده است:
بدون شک
در
سپاه میلیونی مولدان معنوی
زمرۀ ممتازی وجود دارد
که
با سرمایه داران هم ردیف، هم سهم و هم مایه اند.
همه اهرم های فکری و فرهنگی در انحصار طبقه حاکمه اند.
اکثریت قریب به اتفاق مولدین معنوی
از آن طبقه حاکمه اند.
تعداد مولدین معنوی در خدمت توده مولد و زحمتکش
اولا
از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند.
ثانیا
۹۹ در صد شان
خاستگاه طبقاتی غیر توده ای دارند.
لاهوتی
ژنرال ارتش بوده است.
محمد زهری
فئودال زاده بوده است.
سیاوش کسرایی منشاء طبقاتی غیر پرولتری و غیر توده ای داشته است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر