آنتی فمینیسم در چندین فرمات
تحلیلی
از
ربابه نون
به
یاد نیره
سؤال
این بود
که
رانده شدن از بهشت برین و سقوط بر دوزخ زمین
(گذار از جامعه کمونیستی آغازین به جامعه برده داری)
چگونه
صورت می گیرد
و
نابرابری حوا و آدم
به چه دلیل پدید می آید؟
۱
برای دادن جواب به این سؤال،
باید
به این سؤال جواب یافت
که
غصب وسایل تولید توده در بهشت برین،
چگونه
صورت گرفته است؟
۲
مهم ترین وسیله تولید
در
بهشت برین
(جامعه کمونیستی آغازین)
آتش
بود
و
در
معابد
روشن نگهداشته می شد.
آتش
فونکسیون های متعدد و متفاوت داشته و کماکان هم دارد.
آتش
صرفنظر ناپذیر بوده و است و خواهد بود.
فرم های آتش و استفاده از آتش
البته
تغییر کرده اند
و
مینیاتوریزه شده اند.
۳
آتش
قبل از همه
منبع نور بود.
هر کس مشعل خود
را
در
آتشگاه همیشه روشن معابد
روشن می کرد
و
در پرتو نور آن مشعل
در
کلبه و دخمه و خیمه خود
بر ظلمات شب چیره می گشت.
جانوران
را
به واسطه نور و آتش می ترساند.
غذا می پخت.
کار می کرد.
مثلا تور ماهیگیری می بافت.
جوراب و شال و لباس می بافت.
به مدد آتش به تولید وسایل تولید می پرداخت.
از
سنگ های معدنی
فلزات مختلف از قبیل مس و روی و آلومینیوم و آهن و غیره
بدر می آورد
و
به تولید وسایل تولید از قبیل تیر و شمشیر و قلاب و داس و تبر نایل می آمد.
در این دوره
روحانیت
موظف به نگهداری آتش و روشن نگهداری آتش بود.
۴
دیگر وسایل تولید جامد و جاندار
از گاو و خر و خیش و گاوآهن و بیل و کلنگ و تور و قلاب و سبد و غیره
نیز
که
جزو مایملک عمومی بوده اند،
در
معابد نگهداشته می شدند.
۵
روحانیت در معابد
علاوه بر تکالیف تولیدی،
تکالیف ایده ئولوژیکی
هم
داشته است.
تدفین مردگان
انجام مراسم مذهبی
توضیح مسائل فکری و غیره
نیز به عهده روحانیت بوده است.
روحانیت
معمار روح جامعه هم بوده است.
روحانیت پل پیوند میان توده و خدایان بوده است.
۶
با توسعه نیرو های مولده
امکان تولید نعمات مازاد بر احتیاج همبود
پدید می آید.
این نعمات مازاد بر احتیاج هم در معابد نگهداشته می شوند.
بدین طریق
معابد
و
روحانیت
به
قدرت اقتصادی
در
بهشت برین
(جامعه کمونیستی آغازین)
مبدل می شوند.
۷
گذار از جامعه کمونیستی آغازین به جامعه برده داری و فئودالی
(خروج حوا و آدم از بهشت برین و فرود در دوزخ زمین)
با
تصاحب وسایل اساسی جامد و جاندار تولید و نعمات مادی انبار و تلنبار گشته در معابد
توسط روحانیت
اولین و تعیین کننده ترین گام
در
تشکیل جامعه طبقاتی برده داری و فئودالی بوده است.
۸
توده فاقد وسایل تولید
تحت فشار اقتصادی
مجبور به برده گشتن دسته جمعی می شوند.
طبقه برده دار و فئودال
پاتریارشی
را
نیز
از
بهشت برین به دوزخ زمین
(از جامعه کمونیستی آغازین به جامعه برده داری و فئودالی)
(از جامعه کمونیستی آغازین به جامعه برده داری و فئودالی)
می آورد.
۹
ذلت مادران و زنان
بدین طریق
مضاعف
(دو چندان)
می گردد:
مادران و زنان
هم
تحت تبعیت و تابعیت اربابان زن و نر برده دار و فئودال در می آیند
و
هم
همزمان
تحت تبعیت و تابعیت مردان به طور کلی.
۱۰
حوای رانده شده از بهشت برین
از این به بعد
در خطر مدام رانده شدن
به هر بهانه
از
بهشت خانواده
به سر می برد.
ادامه دارد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفدرود.
پاسخحذفتناسب قوا
میان دو کس و یا دو طبقه
مثل تناسب دو کفه ترازو ست
یا این کفه سنگین تر از دیگری است
و
برعکس.
اگر رابطه دو کس و یا دو طبقه و یا دو چیز دیالک تیکی باشد
یعنی هم در وحدت و هم در تضاد با هم باشند
نقش تعیین کننده یا به نفع این است و یا به نفع آن