۱۳۹۶ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۹۲)



جمعبندی
 از
مسعود بهبودی

 
آنارشی فکری

۱
گاهی به کارگران فرمان تسخیر کارخانه می دهند.

۲
یعنی دولت را دست نمی زنند
 و 
بدون تخریب و تسخیر دستگاه دولتی به
تسخیر وسایل تولید
فرمان می دهند.

کارگرانی که حتی توان همبستگی با یکدیگر را ندارد
 و 
خود را 
یا 
دار می زنند 
و 
یا
 شعار می دهند که گرسنه اند و تنها نیستند 
و
 یا 
به اجامر جماران اندرز می دهند که جوانان را سرکوب نکنند.

۳
تسخیر وسایل تولید بدون تخریب و تسخیر ماشین دولتی
به معنی زیر پا نهادن مارکسیسم و بویژه لنینیسم است.

۴
این به معنی اکونومیسم وطنی است.

۵
گاهی فرمان اعتصاب عمومی صادر می کنند.

۶
این شعار کلاسیک ماضی یار راضی (رهبر تروتسکسیسم وطنی) است.

۷
پیش شرط دادن شعار اعتصاب عمومی
داشتن نفوذ در میان اکثریت عظیم سکنه کشور است.

۸
مثلا گوش دادن بازار و کسبه و کارمندان و غیره به فرمان کسی است.

۹
خود همین بازار و کسبه و کارمندان پایگاه طبقاتی همین جماران است.

۱۰
گاهی شعار نافرمانی مدنی میدهند.

۱۱
این موضع جناح بختیار و لیبرال و رفرمیسم و شیرین عبادی و تلخ ستوده و غیره است.

۱۲
گاهی به تجلیل از سیاهکل می پردازند و شعار جنگ مسلحانه می دهند.

۱۳
این رهنمود مشد اسماعیل خویی و حتی سطل ننه ات طلبیسم مویی است.

۱۴
سطل ننه ات طلبیسم نیروی برانداز سطل ننته ات را فدائیان فئودالی می پندارند و همان را برای براندازی جماران توصیه می کنند.

۱۵
گاهی حمله به بیت رهبری را تنها ره رهایی جا می زنند.

۱۶
این شعار حفظ دوده است که راه گار و گور
۳۰ سال بر ضدش جنگیده است.
۱۷
این به معنی تشکیل جبهه ضد ولایی
و
یا ضد دیکتاتوری جمارانی و جمکرانی است.

۱۸
معلوم مان نمی شود که این سران احزاب و سازمان ها چیستند و کیستند.

اعتنا به حرف هر رهگذر و کلافگی ناشی از آن

عکس نمیذاری تو پیجت
همه میان میگن::
چرا عکس نداری؟
عکس میذاری
یه بدبختی دیگه داری
نمیدونم از دست این جماعت چیکارکنم
حریفه کلافه

حکایتی از ملا نصرالدین هست:

۱
ملا
سوار خرش شد و پسرش به دنبالش راه افتاد

۲
گفتند:
عجب مرد بی رحم قسی القلبی!

۳
خودش سوار خر می شود و کودک بیچاره باید به دنبالش له له زند.

۴
ملا
پیاده شد و پسرش را روی پالان خر گذاشت
و
افسار خر به دست گرفته و راه افتاد.

۵
گفتند:
عجب خری

۶
کودک پر انرژی و نیرو را سوار خر می کند و خودش در نهایت ضعف و پیری
افسار خر به دست می گیرد و راه می افتد.
خدا کند که سالم به خانه رسد

دو زاری های کج و کوله

ایران، چپ را فرامی خواند!
به یاد جانبازی های نسل سیاهکل
شالگونی
۱
فدائیان خلق
بازوی مسلح همین اشرافیت فئودال و روحانی بوده اند.
اخوی.

۲
مراد این زباله ها
جلال آل عبا بوده است و اگزیستاسنیالیستی به نام عادولف احمد شاملو.

۳
کار هر خر نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد و مرد کهن

۴
به بالا رود کار افتادگان
لنینی کند چون در ایران ظهور


بیتوته در روبنا و نسیان زیربنا

۱
منشاء فسد که نمی تواند
بیت رهبری باشد.

۲
همه کاره گشتن بیت رهبری
خود
نتیجه فساد سرمایه داری در مقیاس جهانی است.
بیت رهبری در گوادولوپ و در دیدار خمینی با اجامر سازمان سیا در لبنان
تشکیل شده است.

۳
منشاء فساد همیشه در زیربنای اقتصادی جامعه بشری است.

۴
نظام سرمایه داری دیری است که در بحران عمومی بسر می برد و بحران اکولوژیکی هم بدان مزید شده است.

۵
امروزه هر تکه گوشتی که خلایق نوش جان می کنند
مملو از پلاستیک است.

۶
این مصاحبات را به صورت کتبی منتشر کنید تا تحلیل شوند.

۷
مگر در یونان بیت رهبری هست که هر روز عاشورا ست؟

۸
اگر سید علی حذف شود
حتی اگر همه آخوندها سر به نیست شوند
مگر بحران خاتمه می یابد؟

۹
راه خروج بشریت از ذلت
گدار به سوسیالیسم است.

۱۰
راه دیگری وجود ندارد.

۱۱
آلترناتیو هر جامعه
در بطن آن جامعه تشکیل می شود.

اندکی اندر باب عندیشیدن با مفاهیم طبقه حاکمه

۱
اوپوزیسیون جماران با مفاهیم جمارانی می عندیشد.

۲
یعنی کم ترین خبری از مفاهیم علمی و فلسفی ندارد..

۳
اختلاس
یکی از این مفاهیم است.

۴
جمارانیان
حتی در خیابان ضمن راهپیمایی به مناسبت بهمن عظیمی که بر سر مردم آوار شده،
خود را اوپوزیسیون جا می زنند و مشتی دزد را مقصر بحران و خالی ماندن سفره توده قلمداد می کنند.

۵
اوپوزیسیون جماران هم به همان سان
اجامر جماران را دزد می نامند.

۶
دزد اما جزو لومپن پرولتاریا ست و نه جزو طبقه حاکمه

۷
دزد که بهره ۲۶ درصدی به پس انداز این و آن تعیین نمی کند.

۸
دزد که مدیریت جامعه را به عهده ندارد و همه درها را به روی غارتگران از هر نوع باز نمی کند.

۹
اینکه درآمد پزشکی و یا جراحی در طویله جماران صد برابر درامد پزشک و جراجی در آلمان و فرانسه است
تقصیر مشتی دزد که نیست .

۱۰
جالب تر اما مفهوم لومپن است.

۱۱
برای اوپوزیسیون جماران
هر کس که از حقیقت عینی دفاع کند لومپن است.

۱۲
مثلا
هر کس که خر را خر بنامد و عرعر را عرعر
لومپن است.

عندیشیدن
با مفاهیم طبقه حاکمه امپریالیستی

۱
اولا مفهوم نظام های دیکتاتوری
از مفاهیم خر رنگ کن طبقه حاکمه امپریالیستی است که
شب و روز در رسانه هایش نشخوار می شود.

۲
بی قطره ای عرق شرم
ترامپ و پوتین و مشد حسن و لطان یابو
دموکرات قلمداد می شوند
و فیدل کاسترو و چائوشسکو و هونه کر و غیره دیکتاتور جا زده می شوند.

۳
حریف راه کار و گر حتی در این زمینه پیگیر نیست.

۴
علاوه بر این
نظام های (فرماسیون های) اجتماعی
طبقاتی اند.

۵
یکی از مهم ترین کشفیات مارکس درک ماتریالیستی تاریخ است

۶
مسئله اساسی فلسفه در جامعه چیست؟

۷
تفاوت درک ماتریالیستی تاریخ با درک ایدئالیستی تاریخ کجا ست؟

۸
نقش تعیین کننده در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی از آن کدام است؟

۹
بنا بر حکم درست ماتریالیسم تاریخی نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن زیربنای اقتصادی است.

۱۰
این حاکمیت طبقاتی است که حکومت را تعیین می کند.

۱۱
به همین دلیل نه مفهوم نظام های دیکتاوری
بلکه
مفهوم نظامات (فرماسیون های) اجتماعی ـ اقتصادی درست است.

۱۲
ضمنا
تعیین کننده محتوای فرم موسوم به دیکتاتوری
حاکمیت طبقاتی
است:

الف
اگر محتوای این فرم حکومت،
حاکمیت طبقاتی اقلیت انگل و استثمارگر باشد
دیکتاتوری اقلیت است و منفی است و مخرب است و مزاحم است

ب
اگر دیکتاتوری توده مولد و زحمتکش (دیکتاتوری پرولتاریا، دیکتاتوری توده تحت پرچم طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش) باشد
دموکراسی نوین است
دیکتاتوری توده مولد و زحمتکش بر اقلیت انگل و بهره کش است.

تجسم (جسمیت یابی) اراذل عزرائیل در هیئت اجامر جماران

۱
اجامر جماران
تجسم اراذل عزرائیل اند.

۲
زنده می برند
مرده تحویل می دهند.

۳
جان می ستانند
جنازه پباقی می گذارند

۵
خداوندا دلی دریا به من ده
در آن صبری نهنگ آسا به من ده

مغز خر سیری چند؟

۱
الامان از دوزاری کج و کوله مش منزور امان.

۲
این صهیونیسم است که بر سوریه غرقه در خون هجوم می برد و نه اجامر جماران.

۳
تو اصلا کجایی تا شویم ما نوکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه خرت
ای محتشم؟

اندکی اندر باب دیالک تیک جنبش و آماج

زندگي نه ماندن است نه رسيدن.
مش پروین

۱
محتوای این شعر مش پروین
به معنی مطلق کردن حرکت و بی اعتنایی به تعیین پیشایپش مقصد و هدف و آماج است.

۲
جنبش کورکورانه

۳
سفر بی مقصد

۴
حتی خر ترین خر ها
بدون تعیین پیشاپیش مقصد
به راه نمی افتند.

۵
سکنه طویله عیران
اما
استثناء هستند و
از این شق القمرها می کنند.

۶
این طرز تفکر
مال پدر رویزیوینسم
برنشتاین،
آنارشیسم
(فدائیان خلق و مجاهدین خلق و لیملام و دیمدام)
و
فاشیسم
(اقبال لاهوری)
 است.

۷
ما زنده به آنیم که آرام نداریم
موجیم که آسودگی ما عدم ما ست.

۸
اقبال از دیالک تیک حرکت و سکون بی خبر است.

۹
سکون موج نه مرگ موج
بلکه نفس تازه کردن موج و برتر جهیدن موج است.

۱۰
عقب عقب رفتن افراد برای پریدن از روی رود و یا گودال پهناور است

اندکی اندر باب دیالک تیک نخبه (شخصیت) و طبقه

۱
اعضای جامعه
هم
می توانند اشخاص عادی باشند و
هم
می توانند اشخاص حقوقی باشند.

۲
خمینی و یا سید علی و یا ممد رضا و یا حتی لنین و مائو و هوشی مین
افراد عادی نیستند.

۳
نماینده اند.

۴
مأمور اند.

۵
یکی مأمور طبقه سرمایه دار و یا فئودال است
دیگری نماینده دهقانان و کارگران و پیشه وران و روشنفکران توده ای است.

۶
دیالک تیک شخصیت و طبقه
در جامعه ما
هنوز درست درک نشده است.

به همین دلیل عوام الناس مرگ بر سید علی عربده می کشند و نه مرگ بر سرمایه داری
مهره ستیزی رواج دارد و نه طبقه حاکمه ستیزی
به روحانی و جنتی و مکارم گیر می دهند و نه به طبقه انگل استثمارگر بی رحمی که اینها یا جزو و عضو آنند و یا مجری مجبور فرامین تاکیتیکی و استراتژیکی اش هستند.

۷
باید روی دیالک تیک شخصیت و طبقه کار کرد.

۸
اگر رادیکال (ریشه ای) بیندیشیم
این خمینی و سید علی نیست که فتوای قتل عام کورکورانه ی هر نفس کشی را صادر می کند.

۹
در ورای پرده
به قول حافظ
استاد ازلی به نام طبقات حاکمه و یا طبقه حاکمه نشسته است که فرمان می دهد.

۱۰
طبقات حاکمه اما بسان اجنه اند.
دیده نمی شوند.
دستان اعضای طبقه حاکمه همیشه تر و تمیز می ماند.
۱۱
به همین دلیل
مأمورین طبقه حاکمه نفرین می شوند و نفرین می شنوند.

۱۲
سعدی اما بر خلاف ما
از این حقیقت امر ماتریالیستی ـ تاریخی خبر داشته است و حتی آن را تئوریزه کرده است:

۱۳
سعدی جامعه را دیالک تیکی از شبان و گرگ و گله تصور و تصویر می کند:

الف
شاه به مثابه عالی ترین نماینده اشرافیت فئودال و روحانی
شبان محافظ و خادم گله مردم جا زده می شود.
که مطهر مطلق است.

ب
مأمورین شاه
به عنوان گرگ قلمداد می شوند که مقصرند و اگر توده به دادخواهی برخیزد
شبان می تواند گردن چند گرگ بزرگ را بزند و دیگ خشم توده آرامش پذیرد و قال قضیه کنده شود.

ممد رضا هم همین کار را کرد.
ولی موفق نشد.
ممد رضا همه اعضای هیئت حاکمه را حتی رئیس ساواک را به زندان انداخت.
دیالک تیک تراژیک و کمیک به قول انصاری فراری وزیر فرهنگ؟

پ
توده مردم را سعدی گله گوسفند جا می زند.
مخلص شبان است و متنفر از گرگ

از فوندامنتالیسم تا ادیان

۱
تو هم که دوزاری ات کج و کوله است.

۲
اولا اسلام چه ربطی به صهیونیسم دارد.

۳
ثانیا ادیان بزرگ
همه از دم
مبلغ حمایت از ضعفا و مظلومین اند.

۴
تو فوندامنتالیسم اسلامی
را با اسلام
و
فوندامنتالیسم یهودی (صهیوینسم)
را
با دین یهود
عوضی گرفته ای.

۵
اکابر توانگر کند فرد را.

۶
برو یک مشت آب یخ به سر و صورت و گردنت بزن
بعد
در محله تان دنبال اکابر بگرد تا سوراخ دعا را پیدا کنی
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر