پروفسور دکتر ولفگانگ ایشهورن
برگردان
شین میم شین
۱
·
قهر بطور کلی به معنی استفاده از وسایل قدرت برای پیشبرد
نیات معینی در مقابل نیات انسان های دیگر است.
۲
·
برای فلسفه، قهر ـ قبل از همه ـ در تاریخ مبارزات طبقاتی
جالب است.
۳
·
قهر به استفاده از وسایل قدرت سیاسی ـ بویژه قدرت دولتی ـ توسط
نیروهای طبقاتی معین برای تحمیل اراده و خواست خود بر نیروهای طبقاتی دیگر و برای
پیشبرد منافع خود بر ضد منافع آنان اطلاق می شود.
۴
·
خصلت و نقش تاریخی قهر، از این رو، در هر حال بنا بر موضع
اجتماعی و تاریخی طبقه معینی تعیین می شود که از اعمال قهر در راستای منافع خود
استفاده می کند.
۵
·
اعمال قهر از سوی ملتی بر ضد ملل دیگر نیز در تحلیل نهائی،
همواره اعمال قهر از سوی طبقاتی بر ضد طبقات دیگر است.
۶
·
طبقه کارگر انقلابی می خواهد جامعه ای بسازد که در آن،
آنتاگونیسم های طبقاتی و سرانجام تفاوت های طبقاتی از بین می روند، توسعه آزاد هر
فرد، پیش شرط توسعه آزاد همه افراد است، همراه با آنتاگونیسم طبقاتی در داخل کشور،
آنتاگونیسم ها و اختلافات ملی میان خلق های مختلف نیز از بین می روند.
۷
·
در چنین جامعه ای برای اعمال قهر ـ به معنای فوق الذکر ـ
جائی وجود ندارد.
۸
·
لنین تأکید می ورزد که «اعمال قهر بر ضد انسان ها با ایدئال
های ما انطباق ندارد.»
·
(ولادیمیر لنین،«کلیات»، جلد ۲۳، ص ۶۴)
۹
·
«سوسیالیسم ـ بطور کلی ـ مخالف اعمال قهر از سوی انسانی بر
ضد انسان های دیگر است.»
·
(ولادیمیر لنین،«کلیات»، جلد ۲۸، ص ۲۸۵)
۱۰
·
مارکسیسم ـ لنینیسم اما با هر موضعگیری انتزاعی و غیرتاریخی
نسبت به قهر بیگانه است.
۱۱
·
مارکسیسم ـ لنینیسم هم مخالف ستایش و تجلیل و ایدئالیزاسیون
ماکیاولیستی و آنارشیستی قهر است و هم مخالف لعن و نفرین اخلاقی ـ خرده بورژوائی
قهر بطور کلی است.
۱۲
·
قهر از زمان تشکیل آنتاگونیسم های (تضاد های آشتی ناپذیر) طبقاتی،
در حیات اجتماعی و در توسعه تاریخی، پدیده اجتناب ناپذیری بوده و خواهد بود.
۱۳
·
قهر تنها زمانی می تواند از حیات اجتماعی انسان ها رخت
بربندد که آنتاگونیسم های طبقاتی در مقیاس جهانی از بین بروند.
۱۴
·
تا کنون مسائل بزرگ در زندگی خلق ها همیشه با توسل به قهر
حل شده اند.
۱۵
·
از این رو، باید هر اعمال قهر در پیوند با مبارزه طبقاتی و
منافع طبقاتی در نظر گرفته شود و مورد قضاوت قرار گیرد.
۱۶
·
اگر اعمال قهر وسیله ای برای پیشبرد منافع طبقات انقلابی
باشد، آنگاه آن نقش مترقی و انقلابی بازی می کند.
۱۷
·
به قول مارکس، قهر «قابله هر جامعه کهنه ای است که آبستن نو
است.»
·
(مارکس و انگلس،«کلیات»، جلد ۲۳، ص ۷۷۹)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر