۱۳۹۶ آذر ۱۶, پنجشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۱۵)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور


شعور
(روح، ضمیر، دل)
ادامه

۳۷
·    برپایه شناخت عام از منشاء، ماهیت و فونکسیون های شعور، باید میان شعور فردی و شعور اجتماعی تفاوت قایل شد. 

۳۸
شعور اجتماعی

۱

·    شعور اجتماعی عبارت است از  مجموعه نظریات (تئوری ها)، نگرش ها و افکار (ایده ها) و همچنین حالات و روحیات و احساسات اجتماعی در فرماسیون اجتماعی معینی.

۲
·    شعور اجتماعی بنا بر محتوایش، عبارت است از انعکاس وجود اجتماعی و جهان عینی در مجموع.

·    مراجعه کنید به وجود، وجود اجتماعی در تارنمای دایرت المعارف روشنگری 

۳
·    شعور اجتماعی، فقط مناسبات اجتماعی را منعکس نمی کند، بلکه علاوه بر آن، به انعکس رابطه انسان ها با طبیعت و به انعکاس خود طبیعت می پردازد. 

۴
·    محتوای مشخص شعور اجتماعی در فرم های مختلف عرض اندام می کند.
·    فرم هایی که در جریان توسعه تاریخی تشکیل شده اند و متمایز گشته اند. 

   مراجعه کنید به دیالک تیک فرم و محتوا در تارنمای دایرت المعارف روشنگری 
  
۵
·    شعور اجتماعی به صورت «در خود» (فی نفسه)  وجود ندارد.
·    شعور اجتماعی در پیوند لاینفک (ناگسستنی، جدایی ناپذیر) با شعور فردی وجود دارد.

۶
·    شعور اجتماعی، اما مجموعه ساده (ریاضی) متشکل از شعور فردی همه اعضای جامعه معینی نیست. 

۷
·    شعور اجتماعی بنا بر کاراکتر (خصلت) کلی اش، اجتماعا مشروط شده و فرم یافته است و لذا فراورده  (محصول) مجموعه توسعه تاریخی جامعه است. 

۸
·    طبیعی است که شعور اجتماعی، در وهله اول به مثابه شعور فردی وجود دارد. 

۹
·    شعور اجتماعی، اما در جوار خطوط بکلی خاص که از شرایط خاص زندگی فرد و از معارف تجربی فرد نشئت گرفته اند، حاوی وجوه مشترک با شعور افراد دیگر است. 

۱۰
·    شعور اجتماعی، به مثابه شرایط وجودی فکری  جامعه، بر بنیان عینی روابط اجتماعی همگون (یکسان) فراتر از شعور فردی، بالضروره (جبرا، ناگزیر) تشکیل می شود:

الف
·    بنابرین، شعور اجتماعی، از سویی فقط در شعور فردی و به واسطه شعور فردی وجود دارد. 

ب


·    از سوی دیگر، شعور فردی، چیزی جز نماد (برجستگی) فردی ـ مشخص شعور اجتماعی و یا نماد فردی ـ مشخص نحوه هستی نیست. 

۱۱
·    شعور اجتماعی از استقلال نسبی برخوردار است.
·    استقلال نسبی ئی  که خود را به انحای مختلف نمودار می سازد. 

۱۲
·    استقلال نسبی شعور اجتماعی، قبل از همه، در لیاقت زیر آدم ها تبیین می یابد:
·    در اثرگذاری اکتیو (مبتنی بر آگاهی و نه خودپویی) بر توسعه اجتماعی. 

۱۳
·    در توسعه خاص خود، هم شعور اجتماعی به طور کلی تحت تابعیت قانونمندی های خاص قرار دارد و هم هر فرم منفرد شعور اجتماعی.

۱۴

·    شعور اجتماعی به مثابه انعکاس وجود اجتماعی، به طور بیواسطه و در هر نقطه و از هر لحاظ ، به هیچ وجه به ساز توسعه مناسبات اجتماعی مادی نمی رقصد.
·    آن سان که بتوان هر ایده منفردی را ناشی از علت مادی منطبق با خود معینی قلمداد کرد.

۱۵
·    قاعدتا  ایده های نو همیشه بر شط فکری موجود  از قبل می پیوندند.
·    ایده های نو بر شط  فکری موجود از قبل، اثر می گذارند و بدان تداوم می بخشند.
·    آن سان که طرز پیوستن به شط ایده های از قبل موجود و نحوه و نوع توسعه بخشیدن به آن شط، نهایتا بواسطه مناسبات اجتماعی مادی و منافع طبقاتی منتج از آن تعیین می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر