۱۳۹۶ آذر ۱۶, پنجشنبه

پای منبر بهاره مهرجویی (۳)


چرا زنان شوهردار 
در هوس 
ترمز می برند؟
 بهاره مهرجویی 
 خیانت زنان شوهردار 

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون

زن چهل و سه ساله‌ ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده.
 پسر جوانی که پانزده سال با او تفاوت سنی دارد.
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
۱
چرا زنان شوهردار 
در هوس 
ترمز می برند؟
 
معیار بهاره مهرجویی
(و نه فقط بهاره مهرجویی)
برای طبقه بندی زنان،
معیاری 
بند تنبانی 
است.
 
بهاره مهرجویی
ظاهری مدرن و مد روز دارد.
 
ولی 
بلحاظ سطح توسعه فکری
کم ترین تفاوتی
با 
روحانیت شیعه اصلا حشری
ندارد.
 
بی دلیل نیست
که
تهمینه میلانی آخوند زاده
این هارت و پورت بهاره 
را 
در فیس وال خود
به اشتراک گذاشته است.

مجرد و مقید بودن  زنان 
(داشتن و نداشتن شوهر)
ربط تعیین کننده ای
 به 
جندگی و یا عیاشی آنان
 ندارد.  

۲
چرا زنان شوهردار 
در هوس 
ترمز می برند؟
 
متد فکری بهاره مهرجویی،
متدی متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) است.
 
چرا و به چه دلیل 
ما
به 
این نتیجه شرم انگیز می رسیم؟
 
به این دلیل روشن 
که
 بهاره مهرجویی
درست بسان اجامر جماران و جمکران
از
یک چشم
نابینا 
ست.
 
مادران جامعه
(و نه زنان شوهودار)
همیشه و همه جا
نه
به صورت ایزوله و مجزا
بلکه 
در 
وحدت دیالک تیکی با پدران جامعه 
قرار دارند.
 
مادران
(زنان شوهردار، در قاموس بهاره مهرجویی)
در 
داربست دیالک تیک مادر و پدر
معنی دارند.
 
سؤال نا قابل
از
بهاره ها
این است
که
چرا و به چه دلیل
 جندگی و عیاشی مادران جامعه
را
تماتیزه می کند
(موضوعیت می بخشد)
ولی
جندگی و عیاشی به مراتب وسیع تر و بیشتر و پهناورتر پدران جامعه
را
مسکوت می گذارد؟

این متد «تحلیل» (آنالیز) بهاره ها
درست به دلیل خصلت متافیزیکی اش
پیشاپیش
محکوم به شکست است.

مثال:


احمد محمود
(که یادش به یاد باد)
در رمان همسایه ها
همین عیاشی زنان به اصطلاح شوهردار
را
تماتیزه می کند.

ولی
بر خلاف بهاره ها و تهمینه ها
عیاشی شوهران
را
پرده پوشی، توجیه، ماستمالی و فراموش 
 نمی کند.

مرد زندار (شوهر)  قهوه چی
اگر حافظه خطا نکند،
از
پسران مردم سوء استفاده جنسی می کند
و
زن «حاضر به یراق» او
با
 شاگرد شوهر قهوه خانه دارش
رابطه جنسی دارد.

تفاوت و تضاد متد متافیزیکی تفکر و تحلیل
با
متد دیالک تیکی تفکر و تحلیل
همین جا ست.

احمد محمود
در این رمان
طرفدار زنان است
که
مولدترین و زحمتکش ترین و ستمکش ترین نیمه بشریت اند.

تأسف انگیز و تهوع انگیز
جانبداری عملی بهاره ها و تهمینه ها
از
نیمه نر جامعه
و
آنتی فمینیسم (زن ستیزی) حضرات
است.

در
قاموس این جماعت
جندگی و عیاشی بی حد و مرز
حق ناتورال و راسیونال 
(حق طبیعی و عقلی)
نران است.

زنان
اما
هرگز نباید دست از پا خطا کنند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر