پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین میم شین
الف
شخصیت
از
دیدگاه پرسونالیسم
۱
• پرسونالیسم، شخصیت را از مناسبات اجتماعی آن، ایزوله و مجزا می سازد و جسم و روح را به طرز دوئالیستی در مقابل هم قرار می دهد.
۲
• پرسونالیسم از توسعه «طبیعت روحی» انسانی، درک غیر تاریخی ارائه می دهد.
۳
•
پرسونالیسم توسعه «طبیعت روحی» انسانی را ناشی از اراده خدا و یا جهان
ابدی و ماورای اجتماعی ایده ها و ارزش ها می داند و آن را به درجه معیار
تشکیل شخصیت ارتقاء می دهد.
۴
شاخص های اصلی نگرش پرسونالیستی
شاخص های اصلی نگرش پرسونالیستی
۱
• ایدئالیزه و مطلق کردن زندگی درونی انسانی.
۲
• ایدئالیزه و مطلق کردن «حوزه خصوصی هر شخص»
۳
• توصیه خودنگری روحی، بی اعتناء به مبارزه برای پیشرفت اجتماعی.
۴
• توصیه رجعت به «درون خویشتن خویش»
(درونگرائی)
۲
•
تئوری نخبگان تنها وابستگان به محفل کوچکی از باصطلاح «نخبگان» را بمثابه
شخصیت قلمداد می کند و در مقابل توده های خلق قرار می دهد و توده های خلق
را توده ای «بی روح» و «بی بو» و «بی خاصیت» جا می زند.
بی اعتناء به این،
که توده های خلق سازندگان واقعی تاریخ و فرهنگ بشری اند.
۳
• این قرار دادن نخبگان در مقابل توده های خلق نشاندهنده تنفر و تحقیر طبقه سرمایه دار حاکم نسبت به خلق است.
۴
•
تئوری های نخبگان می خواهند که مناسبات مبتنی بر استثمار و ستم را توجیه
کنند و لیاقت ظاهرا خارق العاده وابستگان به طبقه حاکمه را اثبات نمایند.
پ
شخصیت
شخصیت
از
دیدگاه مارکسیسم ـ لنینیسم
۱
•
درک مارکسیستی ـ لنینیستی شخصیت تصور دیگری از نقش شخصیت های برجسته در
سیاست و حیات معنوی جامعه ارائه می دهد که با درک بورژوائی شخصیت تفاوت
بنیادی دارد.
۲
• درک ایدئالیستی ـ بورژوائی تاریخ تنها شخصیت های بزرگ با
«ایده ها» و «الهامات» شان را سازندگان تاریخ جا می زند، بی اعتناء به این
که توسعه و تکامل جامعه و تاریخ ـ در واقع ـ بوسیله کردوکار توده های خلق و
بوسیله روندهای عینی اجتماعی ـ اقتصادی تعیین می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر