۱۳۹۶ آبان ۲۹, دوشنبه

از شاملوئیسم تا شاملوچیسم (۴)


فرج سرکوهی
 (متولد آبان ۱۳۲۶ )  
 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 
 
 
در سوگ علی اشرف درویشیان
 
۱
حالا در تبعید و بیمار 
کسی با تلفن خبر رفتن علی اشرف را می دهد 
که 
صمد الگوی او بود. 
 
خاطره نگاری فرج سرکوهی،
ردخور ندارد:
 
او
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت
یکبار
به صورت دیالک تیک مادر و خبر سفر صمد
و
بار دیگر
به شکل دیالک تیک کسی و سفر علی اشرف بسط و تعمیم داده می شود.
 
اما
تفاوت و تضاد شاملوچیست با هر کس دیگر،
کجای این خاطره است؟

۲
حالا در تبعید و بیمار 
کسی با تلفن خبر رفتن علی اشرف را می دهد 
که 
صمد الگوی او بود.

اولین تفاوت و تضاد
در کانون  خاطره قرار گرفتن «من» شخصی شخص شخیص  شاملوچیست است.
 
شاملوچیست
بار اول 
در زندان تبریز بوده
و
بار دوم
در تبعید است
و
ضمنا
بیمار است.
 
وقتی از شباهت عیسی مسیح به شاملوئیست و شاملوچیست
در زمینه تحمل ریاضت وخودستیزی سخن می رود،
به همین دلیل است.
 
تردیدی نیست
که
در مواقع جشن و شادی هم خبر مرگ عزیزی به گوش فرج رسیده است.
 
این ولی ارزش تبدیل شدن به خاطره ندارد.
 
با چنین چیزهایی نمی توان
 از 
درد عظیم خود 
(شاملو)
دم زد 
و 
بر 
سر سکنه آسمان و زمین 
منت گذاشت. 

فرج سرکوهی
را
می توان نماینده کلاسیک شاملوچیسم محسوب داشت.

 
۳
در زلالی و صمیمت 
به
 صمد
 شباهت می برد 
و 
گاهی 
بوی او را می داد برای من.
 
 علی اشرف
از دو بابت شبیه صمد بوده است:
 
اولا
بسان صمد زلال و صمیمی بوده است
ثانیا 
بوی صمد
را
داده است.
 
زلال 
به معنی خلوص و بی غل و غش بودن است.
 
معیار عینی
  برای تعیین خلوص کسی چیست؟
 
خواجه شیراز 
به این سؤال جواب داده است:
 
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد.
 
معیار تعیین خلوص هر کس،
به محک تجربه زدن او ست.
 
ما بخشی از اولدوز و کلاغ ها 
را 
تحت عنوان
سیری در جهان بینی صمد بهرنگی
تحلیل و منتشر کرده ایم.
 
۱
http://hadgarie.blogspot.de/2011/03/1_15.html
 
۲
http://hadgarie.blogspot.de/2012/02/2_09.html 
 
۳
 
۴ 
http://hadgarie.blogspot.de/2013/05/4_12.html
 
پایان
یعنی
 صمد 
را
به محک تجربه زده ایم.

صمد بهرنگی
از سر تا پا
عوامفریب بوده است.
 
کسب و کار صمد بهرنگی 
در زباله هایش به عنوان آثار کودکان
بیگانه سازی کودک با پدر و مادر 
اختراع موذیانه دشمن از پدر برای کودک
چپاول بی رحمانه بضاعت تخیلی طبیعی کودکان 
و 
جایگزین سازی آن با تخیلات چریکی
بوده است.

صمد بهرنگی
را
می توان لومپنی کودک ستیز محسوب داشت.
 
صمد 
ضعیف ترین و ضربه پذیر ترین اعضای جامعه
را
یعنی کودکان معصوم و مظلوم مردم
را
شیر می کند و به جنگ شیران می فرستد
تا
مدینه فاضله فئودالی مورد نظر روحانیت و جلال آل احمد 
را
بر 
خرابه های کاپیتالیسم برخاسته از انقلاب بورژوایی سفید
 برپا دارد.

آدم
باید خیلی حواس پرت باشد
که
صمد بهرنگی و امثالهم
را
بی غل و غش 
(زلال)
تصور و تصویر کند.

تشبیه علی اشرف به صمد بهرنگی،
به احتمال قوی
تحریف شخصیت هومانیستی علی اشرف است.
 
۴
در زلالی و صمیمت 
به
 صمد
 شباهت می برد 
و 
گاهی 
بوی او را می داد برای من.
 
وجه مشترک دیگر علی اشرف با صمد،
از دید فرج سرکوهی
صمیمیت 
است.
 
صمیمیت به معنی صداقت و پاکدلی است.
 
صداقت
به معنی حقیقت پرستی است.
 
پیش شرط صداقت
داشتن توان تمیز حقیقت عینی از باطل است.
 
صمد
به قول خودش
از
 فهم زباله پویان تحت عنوان
رد تئوری بقا
عاجز بود.
 
صمد 
بارها
این انشای کودکانه پویان
را
خوانده بود و نفهمیده بود.
 
فرج سرکوهی بی سواد و بی خبر از تفکر مفهومی
اهل شیراز است
و
ساده لوحی و زود باوری و عوام وارگی و عقب ماندگی  آذری ها 
را 
با
 صداقت و صمیمیت آنها
عوضی می گیرد.

صداقت همیشه با حقیقت عینی در پیوند دیالک تیکی قرار دارد.
 
پیش شرط صداقت 
کشف حقیقت  و پایبندی بی خلل به حقیقت و دفاع بی چون و چرا از حقیقت
است
و
پیش شرط کشف حقیقت
تسلیح پیشاپیش به تسلیحات خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی - لنینیستی) است.

۵
در زلالی و صمیمت 
به
 صمد
 شباهت می برد 
و 
گاهی 
بوی او را می داد برای من.

علی اشرف
در ایام جوانی
در مجله جهان نو
مقاله ای راجع به فیلم «کلاه سبزها» نوشته بود
 و
خواندن آثار صمد را توصیه کرده بود.

بعد
مطالبی راجع به گرایشات فکری جوانان در درون زندان 
نوشته 
که
دال
بر
 توده ای بودن علی اشرف 
 اند.

اگر آثار علی اشرف در دسترس باشد،
می توان تحلیل کرد و یقین کسب کرد.
 
بعید است که علی اشرف خر باشد.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر