۱۳۹۶ آبان ۳۰, سه‌شنبه

غزلی از خواجه شیراز زیر ذره بین تحلیل (۱۴)




 
ویرایش و تحلیل 
از 
 ربابه نون
 
 
۱
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد، کار
ورنه مستوری و مستی 
همه کس نتوانند.
 
معنی تحت اللفظی:
من
شاید در مکتب چشم سیاه تو
بتوانم کارآموزی کنم.
چون
مستی و مستوری
از دست هر کسی برنمی آید.
 
خواجه در این بیت غزل
برای تشریح کیفیت چشم معشوق،
البته
تحت فشار استه تیک فرمال شعر
(وجود حروف  مشترک میم و سین و ت و ی در واژه های مستی و مستوری)
بی آنکه روحش حتی با خبر باشد
دیالک تیک مستی و مستوری
را
توسعه می دهد:
 
چشم معشوق
به
هر دلیلی
از قبیل کمخوابی و غیره
خمار و مست و مستی بخش است.
 
عیاشان اشرافیت فئودالی و روحانی
حتی
 خواب راحت
را
بر
معشوقان نر و زن صغیر خود
حرام می کنند
و
از 
مشاهده خستگی جسمی و روحی و روانی آنها
مست می شوند و کیف خر می کنند.
 
استه تیک فرمال و فرمالیستی فئودالی
باید مستقلا مورد بررسی قرار گیرد.
 
۲
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد، کار
ورنه مستوری و مستی 
همه کس نتوانند.
 
دلیل مستوری چشم معشوق
دلیلی کمی و کیفی
 است:
 
الف
چشم معشوق 
احتمالا
تحت تأثیر خستگی و مزاحمت مدام عاشق  بی رحم
و
یا
قاعدتا
باز و بسته می شود.
 
خواجه
به وقت باز بودن چشم معشوق
مست 
می شود
و
به وقت بسته بودن آن
  استتار چشم سیاه مستی بخش معشوق
را
احساس می کند.

ب
معشوقان کثافت های فئودالی و روحانی
عمدتا
پسربچه ها و دختربچه های اسیر مردم
اند
که
در چشمان شان شرم موج می زند
و
خواجه
شرم
را
مورالیزه 
(اتیزه، اخلاقی)
می کند 
و
نشانه مستوری و معصومیت و پاکدامنی معشوق
قلمداد می کند.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر